به نام خدا؛ یکی از بحث‌های مهمی که در متکلمان دین از آن در مباحث متفاوت استفاده می‌کنند مطلوبیت کمال اختیاری است که جز با وجود اختیار حاصل نمی‌شود. به عبارتی ما باید اختیاری داشته باشیم که کمالات خاصی که جز با اختیار حاصل نمی‌شود را به دست آوریم. و ارزش کمال غیر اختیاری نمی‌تواند مثل کمال اختیاری باشد؛ لذا اختیاری داده شد و.... این بیان را در جای جای کلام از جمله مثل سؤال در مورد این‌که چرا انسان‌ها از ابتدا کامل آفریده نشده‌اند و.... استفاده می‌شود. اکنون سؤال این است که مطلوبیت کمال اختیاری رجحانی بر غیر اختیاری داشت، باید کمالات ذات باری تعالی یا کمالات انبیای و مرسلین که حداقل برخی غیر اکتسابی بوده‌‌اند از درجه پایین‌تری برخوردار باشند. لذا شما یا باید مقدمه گفته شده را رد کنید که اگر رد کردید بفرمایید چه راه حل جایگزینی برای حل مسائل مترتب بر این راه حل دارید، یا مقدمه را پذیرفته و پاسخ سؤال فوق را بفرمایید.
در پاسخ به این سؤال چند نکته را متذکر می‌شویم: 1. کمالات غیر اکتسابی از نظر ارزش هر چند مانند کمالات اکتسابی نیست؛ اما این‌گونه نیست که داشتن آن هیچ ارزش و فضیلتی نداشته باشد؛ مثلاً انسان در این‌که انسان است و در داشتن کمال انسانیت -در مقابل موجودات دیگر - اختیار ندارد و این کمال اکتسابی نیست، ولی بی‌گمان  بر سنگ، درخت و حیوان برتری و فضیلت دارد. 2. در مورد خداوند نمی‌توان گفت کمالات او اکتسابی یا غیر اکتسابی است؛ در باره‌ی خداوند نه اکتساب صدق می‌کند و نه غیر اکتساب؛ زیرا تمام کمالات عین ذات خداوند است، چنان‌که تمام کمالات عین یکدیگرند و خداوند عین کمال و عین اختیار است.[1] 3. در باره‌ی کمالات انبیا و اولیا باید گفت؛ تقریبا همه‌ی کمالات و امتیازات اختصاصی آنان -نسبت به دیگر انسان‌ها- به نوعی اختیاری است؛ زیرا کمالات و فضائلی که خداوند به آنان عطا کرده، در حقیقت به این جهت است که خداوند می‌داند آنان در طول عمر از تمام نعمت‌ها به بهترین وجه استفاده می‌کنند و نعمتی را بر خلاف مسیر حق و خواسته‌ی خداوند استفاده نمی‌کنند؛ از این‌رو خداوند از قبل به عنوان تفضل، امتیازات و کمالاتی را به آنها عطا ‌کرده است.[2]   [1] . ر. ک: 5369 [2] . ر. ک:  7156 و 6919
عنوان سوال:

به نام خدا؛ یکی از بحث‌های مهمی که در متکلمان دین از آن در مباحث متفاوت استفاده می‌کنند مطلوبیت کمال اختیاری است که جز با وجود اختیار حاصل نمی‌شود. به عبارتی ما باید اختیاری داشته باشیم که کمالات خاصی که جز با اختیار حاصل نمی‌شود را به دست آوریم. و ارزش کمال غیر اختیاری نمی‌تواند مثل کمال اختیاری باشد؛ لذا اختیاری داده شد و.... این بیان را در جای جای کلام از جمله مثل سؤال در مورد این‌که چرا انسان‌ها از ابتدا کامل آفریده نشده‌اند و.... استفاده می‌شود. اکنون سؤال این است که مطلوبیت کمال اختیاری رجحانی بر غیر اختیاری داشت، باید کمالات ذات باری تعالی یا کمالات انبیای و مرسلین که حداقل برخی غیر اکتسابی بوده‌‌اند از درجه پایین‌تری برخوردار باشند. لذا شما یا باید مقدمه گفته شده را رد کنید که اگر رد کردید بفرمایید چه راه حل جایگزینی برای حل مسائل مترتب بر این راه حل دارید، یا مقدمه را پذیرفته و پاسخ سؤال فوق را بفرمایید.


پاسخ:

در پاسخ به این سؤال چند نکته را متذکر می‌شویم:
1. کمالات غیر اکتسابی از نظر ارزش هر چند مانند کمالات اکتسابی نیست؛ اما این‌گونه نیست که داشتن آن هیچ ارزش و فضیلتی نداشته باشد؛ مثلاً انسان در این‌که انسان است و در داشتن کمال انسانیت -در مقابل موجودات دیگر - اختیار ندارد و این کمال اکتسابی نیست، ولی بی‌گمان  بر سنگ، درخت و حیوان برتری و فضیلت دارد.
2. در مورد خداوند نمی‌توان گفت کمالات او اکتسابی یا غیر اکتسابی است؛ در باره‌ی خداوند نه اکتساب صدق می‌کند و نه غیر اکتساب؛ زیرا تمام کمالات عین ذات خداوند است، چنان‌که تمام کمالات عین یکدیگرند و خداوند عین کمال و عین اختیار است.[1]
3. در باره‌ی کمالات انبیا و اولیا باید گفت؛ تقریبا همه‌ی کمالات و امتیازات اختصاصی آنان -نسبت به دیگر انسان‌ها- به نوعی اختیاری است؛ زیرا کمالات و فضائلی که خداوند به آنان عطا کرده، در حقیقت به این جهت است که خداوند می‌داند آنان در طول عمر از تمام نعمت‌ها به بهترین وجه استفاده می‌کنند و نعمتی را بر خلاف مسیر حق و خواسته‌ی خداوند استفاده نمی‌کنند؛ از این‌رو خداوند از قبل به عنوان تفضل، امتیازات و کمالاتی را به آنها عطا ‌کرده است.[2]   [1] . ر. ک: 5369 [2] . ر. ک:  7156 و 6919





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین