دانش‌های بشری، بیشتر با تلاش و کوشش به دست می‌آیند. تعلق به یک مکتب دینی و یا منطقه‌ی جغرافیایی نمی‌تواند باعث پیش‌رفت‌های علمی شود. بر این اساس، اگر یک دین و اندیشمندان وابسته به آن، به آزادی عمل بیشتری برای پژوهش‌های علمی معتقد باشند، همچنین، اگر زمامداران منطقه‌ای تلاش کنند تا زمینه‌های بهتری برای رشد دانش فراهم آورند، طبیعی است دانش بشری در محدوده پیروان آن مکتب و یا ساکنان آن قلمرو رشد بیشتری خواهد داشت. بر این اساس، آنچه در مورد رشد دانش در ایران باستان و یا در میان مسلمانان بیان می‌شود، تنها ناظر بدان است که ایرانیان نیز زمانی پیشرو در علم بوده و مسلمانان نیز در زمانی پرچمدار دانش بشری بودند؛ لذا به دلیل ایرانی و یا مسلمان بودن، نباید احساس خودباختگی کرده و دانش را منحصر در نژادها و مکتب‌های خاص دانست. بنابراین، یادآوری پیش‌رفت‌های علمی منطقه و مکتب ما و نیز برجسته‌سازی دانشمندان ساکن در این قلمرو و یا معتقد به این دین، تنها در همین راستا توجیه پذیر است، و گرنه خود قرآن تصریح کرده که در بهره­گیری بشر از مواهب مادی، همگان را بهره‌مند کردیم بدون آن‌که توجه به دین و قلمرو آنان داشته باشیم.[1] همچنین در آیاتی از این کتاب مقدس، به پیشرفت‌های مادی چشم‌گیر در میان جوامع خداگریزی مانند عاد و ثمود اشاره شده است.[2] [1] . اسراء، 20. [2] . اعراف، 74؛ فجر، 7 و 9 و ...
با سلام؛ مسلمانان و ایرانیان غالباً در مواجه با کشفیات علمی غرب به مقابله مثل روی میآورند و از پیشرو بودن مسلمانان یا ایرانیان؛ مانند ابن هیثم، ابن سینا، زکریای رازی و... سخن میگویند، یا غالباً از ادبیاتی مثل این استفاده میکنند: (در حالی که اروپائیان یا غربیان در قرون وسطی خبری از علم نداشتند و در عصری تاریک زندگی میکردند، ایرانیان یا مسلمانان فلان کشف و فلان اختراع را انجام میدادند).
دانشهای بشری، بیشتر با تلاش و کوشش به دست میآیند. تعلق به یک مکتب دینی و یا منطقهی جغرافیایی نمیتواند باعث پیشرفتهای علمی شود.
بر این اساس، اگر یک دین و اندیشمندان وابسته به آن، به آزادی عمل بیشتری برای پژوهشهای علمی معتقد باشند، همچنین، اگر زمامداران منطقهای تلاش کنند تا زمینههای بهتری برای رشد دانش فراهم آورند، طبیعی است دانش بشری در محدوده پیروان آن مکتب و یا ساکنان آن قلمرو رشد بیشتری خواهد داشت.
بر این اساس، آنچه در مورد رشد دانش در ایران باستان و یا در میان مسلمانان بیان میشود، تنها ناظر بدان است که ایرانیان نیز زمانی پیشرو در علم بوده و مسلمانان نیز در زمانی پرچمدار دانش بشری بودند؛ لذا به دلیل ایرانی و یا مسلمان بودن، نباید احساس خودباختگی کرده و دانش را منحصر در نژادها و مکتبهای خاص دانست. بنابراین، یادآوری پیشرفتهای علمی منطقه و مکتب ما و نیز برجستهسازی دانشمندان ساکن در این قلمرو و یا معتقد به این دین، تنها در همین راستا توجیه پذیر است، و گرنه خود قرآن تصریح کرده که در بهرهگیری بشر از مواهب مادی، همگان را بهرهمند کردیم بدون آنکه توجه به دین و قلمرو آنان داشته باشیم.[1] همچنین در آیاتی از این کتاب مقدس، به پیشرفتهای مادی چشمگیر در میان جوامع خداگریزی مانند عاد و ثمود اشاره شده است.[2] [1] . اسراء، 20. [2] . اعراف، 74؛ فجر، 7 و 9 و ...