عید غدیر خم از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی در تقویم شیعی است. برای این روز مانند هر روز بزرگ دیگر، اعمال و دعاهایی سفارش شده است که برخی از آنها برگرفته از روایات منتسب به معصومان(ع) بوده و برخی از آنچه در کتاب‌ها آمده، اگرچه به معصومان نسبت داده نشده است، ولی انجامشان به امید ثواب اشکال ندارد. در این‌جا تعدادی از این ادعیه و اعمال ذکر می‌شود. اعمال عید غدیر 1. روزه: از مهم‌ترین اعمالی که در این روز بسیار سفارش شده، روزه گرفتن است. روزه‌های مستحبی؛ 48450 و فضیلت روزه ماه ذی الحجه؛ 45123. 2. عهد اخوت و برادری: پیمان برادری و اخوت در عید غدیر؛ 6843. 3. نماز روز عید غدیر: امام صادق(ع) می‌فرماید: «هنگام ظهر، دو رکعت نماز خوانده ‌شود؛ در هر رکعت یک سوره حمد، ده مرتبه سوره توحید، ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه آیة الکرسی».[1] البته اگر یک‌بار سوره حمد و یک‌بار سوره توحید خوانده شود نیز کفایت می‌کند. بعد از نماز، تسبیح حضرت زهرا(س) گفته شود. و بعد از آن، دعایی خوانده شود که در کتاب‌های ادعیه آمده است.[2] 4. نماز شب عید غدیر: نمازی برای شب غدیر نیز توصیه شده است که کیفیت آن چنین است: دوازده رکعت که جز در آخر رکعت، سلام داده نمی‌شود؛ یعنی بین هر دو رکعت اندکی می‌نشیند. در هر دو رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و یک مرتبه آیة الکرسی خوانده ‌شود؛‌ در رکعت دوازدهم؛ هفت مرتبه حمد،‌ هفت مرتبه توحید، و در قنوت ده مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ‏ وحده‏ لا شَرِیکَ لَهُ‏ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ‏ و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت» و مجدّدا ده مرتبه بگوید: «بِیَدِه الخیر وَ هُوَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ». سپس نماز را ادامه دهد و ده مرتبه در سجده‌ات بگوید: «سُبْحانَ مَنْ أَحْصی کُلَّ شَیْ‏ءٍ عِلْمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ الّا لَهُ، سُبْحانَ ذِی الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحانَ ذِی الْفَضْلِ وَ الطَّوْلِ، سُبْحانَ ذِی‏ الْعِزَّةِ وَ الْکَرَمِ. أسْأَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَ مُنْتَهیَ الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَ بِالاسْمِ الاعْظَمِ وَ کَلِماتِکَ التّامَّةِ انْ تُصَلِّیَ عَلی‏ مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ وَ اهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ انْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَ کَذا(بجای کذا حوائج خود را از خدا بخواهد)، انَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ».[3] 5. صلوات بر محمد و آل محمد: امام صادق(ع) می‌فرماید: «در روز غدیر صلوات بسیار بر محمد و اهل‌بیت او بفرستید و از افرادی که در حق آنان ظلم کردند،‌ برائت جویید».[4] 6. زیارت: زیارت امین الله در روز غدیر و رو به مرقد امام علی(ع)، توصیه شده است.[5] اگر چه ممکن است از ظاهر این توصیه، شرط حضور در کنار مرقد امیر المؤمنین(ع) به دست آید، ولی این حکم شامل همه از جمله افراد دور از قبر نیز می‌شود. 7. انجام غسل: امام صادق(ع) می‌فرماید: «[در روز غدیر] هنگام ظهر غسل کنید».[6] در برخی منابع نیز به غسل در ابتدای روز سفارش شده است.[7] البته انجام هر یک از این دو، در رسیدن به ثواب کافی است. 8. انجام عمل نیک، صله رحم و رفت و آمد با دوستان: امام صادق(ع) می‌فرماید: «شایسته است در عید غدیر به‌ وسیله عمل نیک، روزه، نماز، صله رحم و صله دوستان، به خداوند تقرّب بجویند».[8] 9. گشاده‌دستی برای خانواده: امام صادق(ع) می‌فرماید: «سزاوار است انسان در روز عید غدیر به یاد خدا بوده، صلوات فرستاده و در آن روز امکانات بیشتری برای خانواده‌اش فراهم سازد».[9] 10. اطعام روزه‌داران:امام صادق(ع) می‌فرماید: «کسی که این روز، مؤمن روزه‌داری را اطعام دهد؛ مانند فردی است که هزاران نفر از مردم را اطعام داده است».[10] 11. پوشیدن لباس تمیز و پاک و معطر کردن آن در صورت توان: «و البس‏ أطهر ثیابک و امسس شیئا من الطیب إن قدرت علیه»‏.[11] [1] . طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 3، ص 143، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . همان؛ ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، قیومی اصفهانی، جواد، ص 286، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، کتاب المزار، محقق، ابطحی،‌ سید محمدباقر، ص 90، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [3] . ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 1، ص 452، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1367ش. [4] . شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 74، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق. [5] . کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح(جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 476، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق. [6] . تهذیب الاحکام، ج 3، ص 143. [7] . طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص 747، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق. [8] . کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 263، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق. [9] . طبری آملی، عمادالدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 241، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق. [10] . تهذیب الأحکام، ج ‏3، ص 144. [11] . شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعة، ص 205، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
برای روز عید غدیر اعمالی؛ مانند زینت کردن (از قبیل خانه تکانی، پیراستن و عطر زدن برای عید غدیر خم)، دید و بازدید، خوشرویی با مؤمن و... نقل شده است، آیا این اعمال را ائمه(ع) سفارش کردهاند؟ 1. زینت کردن (از قبیل خانه تکانی و پیراستن و عطر زدن برای عید غدیر خم) 2.دید و بازدید عید در عید غدیر 3. خوشروئی با مؤمن در عید غدیر خم می خواستم بدانم این موارد را ائمه گفته اند یا چیزی است که برخی افراد فقط آن ها را از خود ساخته اند؟ با ذکر متون و منابع آنها ( در چه کتابی این موارد گفته شده اند و از چه معصومانی این موارد ذکر شده اند. و اگر وجود دارند اجر و ثواب آن ها چگونه است. ) برایم بیان کنید.
عید غدیر خم از بزرگترین اعیاد مذهبی در تقویم شیعی است. برای این روز مانند هر روز بزرگ دیگر، اعمال و دعاهایی سفارش شده است که برخی از آنها برگرفته از روایات منتسب به معصومان(ع) بوده و برخی از آنچه در کتابها آمده، اگرچه به معصومان نسبت داده نشده است، ولی انجامشان به امید ثواب اشکال ندارد.
در اینجا تعدادی از این ادعیه و اعمال ذکر میشود.
اعمال عید غدیر
1. روزه: از مهمترین اعمالی که در این روز بسیار سفارش شده، روزه گرفتن است. روزههای مستحبی؛ 48450 و فضیلت روزه ماه ذی الحجه؛ 45123.
2. عهد اخوت و برادری: پیمان برادری و اخوت در عید غدیر؛ 6843.
3. نماز روز عید غدیر: امام صادق(ع) میفرماید: «هنگام ظهر، دو رکعت نماز خوانده شود؛ در هر رکعت یک سوره حمد، ده مرتبه سوره توحید، ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه آیة الکرسی».[1] البته اگر یکبار سوره حمد و یکبار سوره توحید خوانده شود نیز کفایت میکند. بعد از نماز، تسبیح حضرت زهرا(س) گفته شود. و بعد از آن، دعایی خوانده شود که در کتابهای ادعیه آمده است.[2]
4. نماز شب عید غدیر: نمازی برای شب غدیر نیز توصیه شده است که کیفیت آن چنین است: دوازده رکعت که جز در آخر رکعت، سلام داده نمیشود؛ یعنی بین هر دو رکعت اندکی مینشیند. در هر دو رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و یک مرتبه آیة الکرسی خوانده شود؛ در رکعت دوازدهم؛ هفت مرتبه حمد، هفت مرتبه توحید، و در قنوت ده مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ وحده لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت» و مجدّدا ده مرتبه بگوید: «بِیَدِه الخیر وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». سپس نماز را ادامه دهد و ده مرتبه در سجدهات بگوید: «سُبْحانَ مَنْ أَحْصی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ الّا لَهُ، سُبْحانَ ذِی الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحانَ ذِی الْفَضْلِ وَ الطَّوْلِ، سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْکَرَمِ. أسْأَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَ مُنْتَهیَ الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَ بِالاسْمِ الاعْظَمِ وَ کَلِماتِکَ التّامَّةِ انْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ وَ اهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ انْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَ کَذا(بجای کذا حوائج خود را از خدا بخواهد)، انَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ».[3]
5. صلوات بر محمد و آل محمد: امام صادق(ع) میفرماید: «در روز غدیر صلوات بسیار بر محمد و اهلبیت او بفرستید و از افرادی که در حق آنان ظلم کردند، برائت جویید».[4]
6. زیارت: زیارت امین الله در روز غدیر و رو به مرقد امام علی(ع)، توصیه شده است.[5] اگر چه ممکن است از ظاهر این توصیه، شرط حضور در کنار مرقد امیر المؤمنین(ع) به دست آید، ولی این حکم شامل همه از جمله افراد دور از قبر نیز میشود.
7. انجام غسل: امام صادق(ع) میفرماید: «[در روز غدیر] هنگام ظهر غسل کنید».[6] در برخی منابع نیز به غسل در ابتدای روز سفارش شده است.[7] البته انجام هر یک از این دو، در رسیدن به ثواب کافی است.
8. انجام عمل نیک، صله رحم و رفت و آمد با دوستان: امام صادق(ع) میفرماید: «شایسته است در عید غدیر به وسیله عمل نیک، روزه، نماز، صله رحم و صله دوستان، به خداوند تقرّب بجویند».[8]
9. گشادهدستی برای خانواده: امام صادق(ع) میفرماید: «سزاوار است انسان در روز عید غدیر به یاد خدا بوده، صلوات فرستاده و در آن روز امکانات بیشتری برای خانوادهاش فراهم سازد».[9]
10. اطعام روزهداران:امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که این روز، مؤمن روزهداری را اطعام دهد؛ مانند فردی است که هزاران نفر از مردم را اطعام داده است».[10]
11. پوشیدن لباس تمیز و پاک و معطر کردن آن در صورت توان: «و البس أطهر ثیابک و امسس شیئا من الطیب إن قدرت علیه».[11] [1] . طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 3، ص 143، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . همان؛ ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، قیومی اصفهانی، جواد، ص 286، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، کتاب المزار، محقق، ابطحی، سید محمدباقر، ص 90، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [3] . ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 1، ص 452، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1367ش. [4] . شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 74، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق. [5] . کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح(جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 476، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق. [6] . تهذیب الاحکام، ج 3، ص 143. [7] . طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص 747، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق. [8] . کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 263، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق. [9] . طبری آملی، عمادالدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 241، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق. [10] . تهذیب الأحکام، ج 3، ص 144. [11] . شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعة، ص 205، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
- [سایر] سوال من در مورد حدیث دوات و قلم هست 1- من به منابع شیعه مراجعه کردم و دیدم که همه ناقلان شیعه (از شیخ مفید گرفته تا کتاب بحار و مناقب و ............) یا از قول صحیح مسلم و بخاری(دو دشمن امامت امام علی) روایت کردند یا زماناً بعد از نقل بخاری مسلم بوده است(وفات بخاری در سال 256 قمری است و قبل از آن هیچ حدیثی نیست) همچنین رواتی که از زمان مسلم و بخاری به عبدالله ابن عباس میرسند هیچ کدام در نزد شیعه توثیق نشده است به غیر از خود ابن عباس که مقبول الفریقین است . . همچنین سندی که از ابان بن ابی عیاش روایت شده است محل اشکال است. به علت اینکه در کتاب تنقیح المقال با توضیحاتی از منظر بعضی علماء او را فاسد المذهب خواندند جلد 1صفحه 3. همچنین علامه امینی در الغدیر به استناد کتاب تهذیب المنطق، ابان بن ابی عیاش را در فهرستِ دروغ گویان و جاعلان حدیث یاد کرده است (الغدیر 209/ 5.) حتی علماء در مورد اصل کتاب امروزی سلیم بین قیسی که در دست ماست تردید دارند از جمله شیخ مفید کتاب را ضعیف دانسته اند. ومیفرماید: (اطمینانی به این کتاب نیست و به بیشتر مطالب آن نمیتوان عمل کرد؛ چرا که دستخوش تخلیط و تدلیس گشته است. پس شایسته است دین باوران از عمل کردن به همه مطالب آن بپرهیزند و بر آن اعتماد نکنند و احادیث آن را روایت ننمایند. (تصحیح الاعتماد، ص 72) وشیخ طوسی نیز نام او را در میان اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق (ع)آورده و ضعیف خوانده است. به هرحال رجالشناسان، اعم از شیعی و سنی، ابن ابی عیاش را توثیق نکردهاند (طوسی، رجال، 106؛ علامه حلّی، 99؛ حلّی، 414) استناد به یک کتابی که که در آن خیلی از علماء شک دارند و ابان را فاسد می خوانند خیلی جالب به نظر نمی رسد. به نظر شما همین دلائل نشان نمی دهد که سند شیعه در مورد این حدیث بسیار ضعیف است؟ 2- چرا وقتی خصوصیترین جنایتهای اهل نفاق به زهرا و علی در کتب اصلی و اربعه شیعه یافت می شود ، ائمه اطهار چه لزومی و چه صلاحی دیدند که این حدیث را روایت نکنند؟ 3- سنی های بی شرم هیچوقت برداشت ما را نداشتند . و تعبیرات و توجیهاتی دارند و حتی ا حادیثی را مطرح می کنند و در کنار حدیث دوات و قلم می گذارند تا استدلالات ما را زیر سؤال ببرند مثلاً حدیث زیر: عن عائشة قالت: قال لی رسول الله صلی الله علیه وسلم فی مرضه: (ادعی لی أبابکر أباک وأخاک حتی أکتب کتاباً فإنی أخاف أن تتمنی متمناً ویقول قائل: أنا، ویأبی الله و المؤمنون إلا أبابکر (صحیح مسلم جلد7 بابی از فضائل ابوبکر صفحه 110 طبع محمد علی صبیح) و می گویند اگر به مسلم و بخاری استناد می کنید پس این را هم قبول کنید!! حال به نظر شما باز ما می توانیم بگوییم چون خودشان قبول دارند پس ما هم قبول کنیم ورروایتهای خودشان را به عنوان استناد به آنها ذکر کنیم ؟ و آیا می توانیم بگوییم ولایت علی از این حدیث اثبات می شود؟ و آیا حادثه عظیم غدیر که در کتب اصلی شیعه هست و طبق قران دین کامل می شود ورسالت پیغمبر تمام، برای توجیه امامت علی (ع) کافی نیست؟ 4- فکر نمی کنید چون عمر دشمن علی و محمد است لذا ما این برداشت را کردیم نه این که خدای نکرده بخواهم اتهامی بزنم ولی روایت به گونه ای است که ذهنها به این سمت منعکس می شود که چون عمر دشمن است پس محال است درست نباشد ؟ وآیااین به نظر شما کافی است؟ 5- به نظر شما نمی توان از دید دیگر نگریست و نظریه جدیدی مطرح کرد و راه سومی را انتخاب کرد یعنی نه آنچه سنی می گوید و نه آنچه علماءشیعه بر حق بر داشت میکنند؟
- [سایر] آقای مرادی سلام. وقتتون به خیر. عرض کنم حضورتون که بنده مدته 2 ساله که \"قراره\" با شخصی ازدواج کنم. با ایشون در دانشگاه آشنا شدم. دلیل اینکه تا حالا عقد نکردیم مخالفت خانواده ایشون به دلیل تفاوت سطح اقتصادی بوده.و البته پدر ایشون استاد دانشگاه و پدر من دوره ابتدایی (ششم ابتدایی) رو فقط گذروندن. خانواده ایشون این مخالفت رو از همون ابتدای امر عنوان کردن و دلیلشون این بوده که شما دو نفر نمی تونین با هم زندگی کنین و دوام زندگیتون به 1 سال هم نمی رسه.( با توجه به همون تفاوتها) توجه کنین که این نظر رو در صورتی صادر کردن که شناختی نسبت به من یا خانواده ام نداشتن و صرف وجود این تفاوتها مخالفت کردن. طبق قاعده ی \" هم کفو بودن\" که البته چون من و آقا پسر بر این عقیده بودیم که هم کفو بودن به لحاظ عقیده و ایمان و طرز تفکر در موارد مورد بحث در ازدواج و ... و نه در موارد اقتصادی و از این دسته؛ فکر می کردیم که کار اشتباهیه که ما هم با اونا هم آهنگ بشیم و قطعا ما رو هم در برابر این عکس العملمون باز خواست خواهند کرد، به همون اندازه که آنها رو به علت عذری که آوردن و در چارچوب اسلام نمی گنجه. می خوام بگم که ما این طور فکر می کنیم که اگه عرف جامعه با اونچه که پیغمبر ( ص )به ما دستور دادن نمی خونه، معنی اینکه در احکام موجود در رسالات نوشته شده \" عرفا و شرعا\" چیه؟ این شرع که پیامبر گذاشته بودن بر عرف موجود در جامعه غلبه نداره؟ اصولا منظور عرفی که بر پایه ی شرع باشه و در \" جامعه اسلامی \" عرف باشه مد نظر نبوده؟ صحبت دیگه ای که دارم اینه که در حدیثی از پیغمبر( ص ) خوندم که بدین مضمون بود : یاری کسی که به قصد دوری از محرمات و باعتماد به خدا و بامید ثواب ازدواج کند بر خدا لازم است. البته من نمی دونم شرایطی که اینو فرمودن چی بوده، ولی دیگه کم کم دارم شک می کنم که اگه ما داریک خیر رو انجام می دیم که پس چرا به نتیجه نمی رسیم! در واقع دارم شک می کنم که شاید باید این ازدواج را لغو کنم. ضمن اینکه این نکات رو هم خوبه بگم: 1- ما بعد از اینکه با کسانی که می شناختیم مشورت کردیم، دیدیم که درست فکر می کردیم و به اقدام بدون خانواده ایشون فکر کردیم( پدر ایشون بهشون گفتن که ما چون به صلاح نمی بینیم کاری برات انجام نمیدیم، تو هم هر کاری می خوای خودت انجام بده. از جانب ما محدودیتی از این نظر نداری، که احتمالا راضی به این امر نیستن ولی چاره دیگه ای هم ندیدن) 2- یه موردی که خیلی خانواده شون بهش اشاره می کنن اینه که : عشق چشم و عقلتونو کور کرده! من کتمان نمی کنم که بعد از 2 سال حتی احساس وابستگی ممکنه بوجود اومده باشه، ولی مطمئنم که کاملا حواسم بوده به احساساتم هیچ بهایی ندم، مگر در مواردی که می خواستم ببینم آیا فلان مدل احساسی آقا اذیتم می نه یا مواردی از این قبیل... که همه موارد سعی شده با قاعده های موجود در زندگی هر دومون ( دستورات اسلام +عقل) چک بشه. اینه که اولا مطمئنم شروع رابطه با احساسات نبوده و ادامه پیدا کردنش هم به این دلیل نبوده. 3- یه چیزی که خیلی نگرانم می کنه و باعث شده در مواردی که صبرم رو داشتم از دست می دادم، باز خودم رو ملزم به ادامه این رابطه بدونم این نکته بوده که من و ایشون نعمتهایی بودیم که خداوند به همدیگه نشونمون داده و اینکه بدون دلیل موجه پس بزنیمشون احتمالا عواقب سوئی هم در این دنیا و هم ان دنیا گریبانمون را خواهد گرفت. 4- خانواده ایشون و مخصوصا مادرشون کاملا درگیر تفاخر نژادی و تجمل زندگی و ... هستن و من احساس می کنم دلیل مخالفتشون هم دقیقن اینه که ما با این مدل مچ نیستیم، کما اینکه پسرشون هم از این مدل همواره ناراضی بودن. و اصولا هم چون بنده فکر می کنم که نارضایتیشون از این جهته، با تنها اومدن آقا پسر برای انجام مرسم موافقت کردم و چون همه دلایل بر پایه ی اصول و عقاید ایمانی و اسلامی مون بوده خانواده من هم به این امر راضی شدن و ازمون حمایت می کنن. نکته ای که هست اینه که خانواده ایشون علاوه بر اینکه برای پسرشون به خواستگری هم نمیان، اصولا این رابطه رو جدی نمی گیرن و اگر حرفی هم به میون بیاد مراسم رو به داد زدن یا مسخره کردن برگزار می کنن. وضعیتی که الان موجوده اینه که ایشون خارج از کشور مشغول به تحصیل هستن. بنا بر توافق 1 ماهه دیگه می خواست بیان که عقد کنیم، که مادرشون این طور گفتن که : من تا 1.5 ماهه دیگه مسافرتم و تو هم حوالی شهریور بیا که ما خودمون هر کاری لازمه بکنیم. با توجه به سابقه ای که در مورد این رابطه در طول این 2 سال و کلا در زندگی خانوادگیشون در طول 26 سال این آقا، حدس بر اینه که برنامه شون این خواهد بود که 1 ماهی هم که ایشون به ایران میان رو وقت کشی کنن که به تصور خودشون\" بالاخره یا من منصرف می شم از روی اذیت شدن ها، یا پسرشون سر عقل میاد!\" و من نمی دونم که موافقت کنم با اینکه تا شهریور هم صبر کنیم یا نه! ضمن اینکه اولا دلیل اینکه می خوایم سریعتر عقد کنیم اینه که \" بر ما که معلوم شده می خوایم با هم ازدواج کنیم، پس دیگه دلیل موجهی برای نا محرم بودن و با هم رابطه داشتن نداریم.\" از طرفی هم پدرم اینقدر آمادگی ذهنی برای هضم کردن اینکه بندا در چنین شرایطی با ایشون موقتا محرم باشیم ندارن. و من شدیدا در این باره هم نگرانم. و ثانیا احتمال اینکه ایشون بیانو تا روزهای آخر خانواده شون سر بدوننمون زیاده! کما اینکه قبل از سفر ایشون تا روز آخر پدر ایشون بهشون نگفتن که نظرشون چیه!(ایشون عید فطر سال گذشته رفتن)و اون روز هم دیگه هیچ کاری نمیشد کرد. فکر می کنم که زیاد صحبت کردم اگه راهنماییم کنین که هم ذهنم کمی شفاف تر شه نسبت به طرز فکرم و اون احادیث با توجه به اینکه در این زمینه علم لازم رو دارین ممنون میشم. چون واقعا احساس می کنم فلسفه زندگیم داره می پیچه به هم! و دیگه قدرت تصمیم گیری ازم گرفته میشه :cry مچکرم در پناه حق