سلام علیکم. حاج آقا جوان 24ساله ای هستم دانشجو مقطع کارشناسی سال آخر. یک ازدواج نا موفق داشتم که زمینه شروعش دوستی بود اما در دوران عقد بهم خورد به علت تغییرات خواسته های دختر و تحول عجیب عقیدتی و پوششی ایشون بعد از رفتن به سرکار. مدتیه به علت تحصیل بیکارم .ضمنا وبلاگ نویسم و مدتیه به یک دختر مذهبی که جزو لینک هام هستند به شدت علاقه مند شدم! از آنجا که اعتقادات مذهبیم تقویت شده هیچ ارتباطی با ایشون ندارم و تمایلی به برقراری ارتباط به شکل دوستی ندارم چون عبس و گناه میدونم این عمل رو ! اما تمام مطالبشونو میخونم و کامنتهاشونو برای دیگران رو هم چک میکنم. این موضوع شده جزو کار های غیر ارادی روزانه من چون علاقه شدیدی به ایشون دارم به علت شخصیت به شدت خاص و وقار و رفتار ایشون در فضای مجازی و برخورد با مرد ها که به شدت سنگین هستند . از نظر عقاید مذهبی هم این یکسال که میشناسمشون با هم یسان هستیم.ایشون 19سالشون هست و امسال به دانشگاه امام صادق رفتند من تا اونجا که جا داشت تحقیق کردم از ایشون و شاید افراطی گونه هر جا نشونی از ایشون بوده در فضای مجازی رفتم و چک کردم.ایشون هم روی نوشته های من نظر ویژه ای دارند و تمام مطالبم رو میخونند.هر زمان که مطلی مینویسم کامنت میگذارند و دلگرم میشم ! خلاصه عرض کنم حاج آقا فکرم و ذهنم شده ایشون! از یک طرف روی صحبت با خانواده هم ندارم به خاطر ازدواج نا موفقم! حیای زیادی دارم و از طرفی کار ندارم و تحصیلم تمام نشده و کنکور ارشد هم پیش رومه در ضمن خدمت هم نرفتم! اما خب علاقه رو چه کنم؟! ترس از فقدان ایشونو چه کنم؟ بار ها تصمیم گرفتم به مادرم بگم شماره منزلشونو ازشون بگیرن و صحبت کنن اما نتونستم به دلایلی که عرض کردم !! به نظرتون چه کاری بهترینه؟! صبر کنم یا برم جلو و یا بیخیال شم ! میشه کمکم کنید؟ بدجوری گرفتارم و مشوش صحبت های شما بدجوری آروم میکنه آدمو ممنونم یا حق
سلام/ پسرگلم به نظر خودت جا نداره کمی به انتخابِ دلی و احساسیِ خودت، شک کنی؟ بعد از یک انتخاب همسر که منجر به شکست شده، روش هایت را مرور کن و خطاهای (خودت) را (نه خطاهی او را) مورد تحلیل قرار بده و به قول معروف شکستت پُلی برای پیشرفت و موفقیت بساز. به نظرم مراجعه به یک مشاور متدین و باهوش گام موثری است و ان شاءالله برایت بسیار مفید است. در مورد شغل هم فراموش نکن بی کاری بدترین شرایط برای یک انسان سالم ِ رشدیافته است. بی کار نباش. ولو بروی بی گاری کنی. مفتی برای استادت توی دانشگاه کار کنی یا هرشغل و کسب حلال موقتی، بالاخره مشغول شو. و خسته شو.
عنوان سوال:

سلام علیکم. حاج آقا جوان 24ساله ای هستم دانشجو مقطع کارشناسی سال آخر. یک ازدواج نا موفق داشتم که زمینه شروعش دوستی بود اما در دوران عقد بهم خورد به علت تغییرات خواسته های دختر و تحول عجیب عقیدتی و پوششی ایشون بعد از رفتن به سرکار. مدتیه به علت تحصیل بیکارم .ضمنا وبلاگ نویسم و مدتیه به یک دختر مذهبی که جزو لینک هام هستند به شدت علاقه مند شدم! از آنجا که اعتقادات مذهبیم تقویت شده هیچ ارتباطی با ایشون ندارم و تمایلی به برقراری ارتباط به شکل دوستی ندارم چون عبس و گناه میدونم این عمل رو ! اما تمام مطالبشونو میخونم و کامنتهاشونو برای دیگران رو هم چک میکنم. این موضوع شده جزو کار های غیر ارادی روزانه من چون علاقه شدیدی به ایشون دارم به علت شخصیت به شدت خاص و وقار و رفتار ایشون در فضای مجازی و برخورد با مرد ها که به شدت سنگین هستند . از نظر عقاید مذهبی هم این یکسال که میشناسمشون با هم یسان هستیم.ایشون 19سالشون هست و امسال به دانشگاه امام صادق رفتند من تا اونجا که جا داشت تحقیق کردم از ایشون و شاید افراطی گونه هر جا نشونی از ایشون بوده در فضای مجازی رفتم و چک کردم.ایشون هم روی نوشته های من نظر ویژه ای دارند و تمام مطالبم رو میخونند.هر زمان که مطلی مینویسم کامنت میگذارند و دلگرم میشم ! خلاصه عرض کنم حاج آقا فکرم و ذهنم شده ایشون! از یک طرف روی صحبت با خانواده هم ندارم به خاطر ازدواج نا موفقم! حیای زیادی دارم و از طرفی کار ندارم و تحصیلم تمام نشده و کنکور ارشد هم پیش رومه در ضمن خدمت هم نرفتم! اما خب علاقه رو چه کنم؟! ترس از فقدان ایشونو چه کنم؟ بار ها تصمیم گرفتم به مادرم بگم شماره منزلشونو ازشون بگیرن و صحبت کنن اما نتونستم به دلایلی که عرض کردم !! به نظرتون چه کاری بهترینه؟! صبر کنم یا برم جلو و یا بیخیال شم ! میشه کمکم کنید؟ بدجوری گرفتارم و مشوش صحبت های شما بدجوری آروم میکنه آدمو ممنونم یا حق


پاسخ:

سلام/ پسرگلم به نظر خودت جا نداره کمی به انتخابِ دلی و احساسیِ خودت، شک کنی؟ بعد از یک انتخاب همسر که منجر به شکست شده، روش هایت را مرور کن و خطاهای (خودت) را (نه خطاهی او را) مورد تحلیل قرار بده و به قول معروف شکستت پُلی برای پیشرفت و موفقیت بساز. به نظرم مراجعه به یک مشاور متدین و باهوش گام موثری است و ان شاءالله برایت بسیار مفید است. در مورد شغل هم فراموش نکن بی کاری بدترین شرایط برای یک انسان سالم ِ رشدیافته است. بی کار نباش. ولو بروی بی گاری کنی. مفتی برای استادت توی دانشگاه کار کنی یا هرشغل و کسب حلال موقتی، بالاخره مشغول شو. و خسته شو.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین