سلام اقای مرادی . وقتتون بخیر. من دختری هستم 24ساله بعد گذشت 1سال از اتمام درسم کار پیدا کردم با درامد بسیار کم.واتفاقاتی ک چند سال پیش منتظرش بودم الان برام افتاده.یعنی 3سال پیش میخواستم سروسامانی ب وضعیت منژل بدهیم ک یک خاسگار ک برام مهم بود بیاد ک نتونستیم وضعیت را مهیا کنیم و خاستگارا نیومدنو منم دیگه بعد اون ماجرا دیگه زیاد برام مهم نیس کسی بیاد یعنی دروغ نگم دوس دارم ازدواج کنم اما پیترسم و پراعات خانوادمو میکنم میدونم اگه الان کسی بیاد جلو بازهم ب سختی پیافتن ومن نمیخوام باعث سختیشون بشم.الانم خاستگار دارم ولی نمیخوام بیان.و ب بیشترشون میگم نه.احساسس خیلی بدی دارم روزام تکراریه هیچ انرژی ای ندارم دبگه خسته شدم حتی نپاز خوندنمم تکراریه و لی رنگ .دلم میخواد برم مشهد سبک بشم اما انگار بجز هپون ی بار دیگ قسمتم نمیسه.دلم خیلی گرفته .هیچ جاهم پیدا نمیسه برمو اروم بگیرم.خسته شدم.ممنون میشم اگه جوابی خواستین بدین باهمون فامیلیم باشه.ببخشید وقتتونو گرفتم. یاعلی

سلام/ هزارماشاء الله چقدر غلط تایپی! شاید مسئله ساده به نظر بیاید اما کمی ریشه ای تر و شناختی تر باید به این مسائل نگاه کرد. نظام ارزش ها و پسندها و آرزوها به یک بیان مختصر مشکل برطرف نمی شود. اجمالا توصیه اکید می کنم نمازتان را در هر جالی از نشاط و کسالت که هستید بخوانید و تارکُالصلاة نشوید. قدر محبت به امام رئوف آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام را بدانید که سرمایه ای بسیار عظیم است.از همین راه دور به محضرش سلام کنید و زائرش باشید از راه دور هیچ فرقی نمی کند. و توصیه ام مراجعه به مشاور است. برای اصلاح بینش تون نسبت به زندگی ، ازدواج و همچنین چک کردن خُلق تان احتمال افسرده بودن را جدی بگیرید. (پیشنهادم برای مشاوره: خانم کریم نژاد یا خانم دکتر فرحزادی هستند در زندگی بهتر)