مگر اعمال ما، حقیقتی غیر از نفس ما دارند که در قبر یا عالم برزخ متمثل می‌شوند، و باید خود را معرفی کنند تا آن‌ها را بشناسیم
می‌دانیم که با مرگ، حجاب‌ها از مقابل دیدگان انسان کنار می‌رود: )فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید.( (ق 22/50: ما پرده‌ات را برداشتیم و دیده‌ات امروز تیز است) و باطن هر چیز آشکار می‌شود، از جمله باطن خود انسان و اعمال وی. علت این که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، این است که ما با باطن عمل خویش آشنا نیستیم و تنها ظواهر آن را دیده‌ایم. به تعبیر آیت‌الله حسینی تهرانی: )انسان که وارد برزخ می‌شود، با )موجودیت( و )فعلیت( خود وارد می‌شود. در این دنیا، خودیت و ملکات او پنهان و تنها ظاهر کردارش پیداست. در عالم برزخ این امور پنهان، یک درجه ظهور می‌کند، اعمالش به صورت ملکوتیشان ظاهر می‌شود و ملکاتش که روی خودیت و شخصیت او اثر گذاشته است، در آن جا ظهور می‌کند.( (معادشناسی، ج 3، ص 263) قرآن کریم می‌فرماید: )یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا، و ما عملت من سوء تودلو أن بینه و بینها أمدا بعیدا، و یحذرکم الله نفسه، و الله رئوف بالعباد.( (آل عمران 30/3: روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده است، حاضر می‌یابد و آرزو می‌کند: کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله‌ای دور بود. و خداوند شما را از خود بر حذر می‌دارد و خدا به بندگان خود مهربان است) و نیز می‌فرماید: )فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره - و من یعمل مثقال ذره شرا یره(. (زلزال 7 - 8/99: پس هر ذره‌ای نیکی کند، [نتیجه‌ی] آن را خواهد دید - و هر ذره‌ای بدی کند، [نتیجه‌ی] آن را خواهد دید) در این آیات، آشکار است که انسان خود عمل را می‌بیند، نه چیزی دیگر )مثلا جزای آن(، اما چون باطن و حقیقت این عمل - که وی قبلا آن را ندیده بود - ظهور می‌کند، آن را نمی‌شناسد. ولی با معرفی سریع تشخیص می‌دهد. این تشخیص، مانند حالتی است که انسان با دوستی که سال‌ها ندیده است مواجه شود. در ابتدای امر، او را نمی‌شناسد، اما همین که او خودش را معرفی می‌کند، می‌گوییم: )آری، تو همان فلانی هستی.( در حالی که ممکن است ظاهرش بسیار تفاوت کرده باشد. حقیقت عمل نیز به همین نحو است، همین که خود را معرفی می‌کند، بلافاصله پی می‌بریم که آری، این همان حقیقت و باطن فلان عمل ماست. منتها چون قبلا چشم باطن بین نداشتیم، متوجه آن نمی‌شدیم. )همان طور که آن دوست را اگر پیش از معرفی‌اش، در خیابان به عنوان رهگذر ببینیم، شاید نشناسیم.( )برای مطالعه‌ی احادیثی در باب تجسم اعمال نیک و بد، ر. ک: علامه طباطبایی، )انسان از آغاز تا انجام(، ص 80 - 81، )ترجمه‌ی تفسیر المیزان(، ج 1، ص 545 - 546 و آیت‌الله حسینی تهرانی، )معادشناسی(، ج 3، ص 246 - 249 و 265 - 270.)
عنوان سوال:

مگر اعمال ما، حقیقتی غیر از نفس ما دارند که در قبر یا عالم برزخ متمثل می‌شوند، و باید خود را معرفی کنند تا آن‌ها را بشناسیم


پاسخ:

می‌دانیم که با مرگ، حجاب‌ها از مقابل دیدگان انسان کنار می‌رود: )فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید.( (ق 22/50: ما پرده‌ات را برداشتیم و دیده‌ات امروز تیز است) و باطن هر چیز آشکار می‌شود، از جمله باطن خود انسان و اعمال وی. علت این که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، این است که ما با باطن عمل خویش آشنا نیستیم و تنها ظواهر آن را دیده‌ایم. به تعبیر آیت‌الله حسینی تهرانی: )انسان که وارد برزخ می‌شود، با )موجودیت( و )فعلیت( خود وارد می‌شود. در این دنیا، خودیت و ملکات او پنهان و تنها ظاهر کردارش پیداست. در عالم برزخ این امور پنهان، یک درجه ظهور می‌کند، اعمالش به صورت ملکوتیشان ظاهر می‌شود و ملکاتش که روی خودیت و شخصیت او اثر گذاشته است، در آن جا ظهور می‌کند.( (معادشناسی، ج 3، ص 263)
قرآن کریم می‌فرماید: )یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا، و ما عملت من سوء تودلو أن بینه و بینها أمدا بعیدا، و یحذرکم الله نفسه، و الله رئوف بالعباد.( (آل عمران 30/3: روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده است، حاضر می‌یابد و آرزو می‌کند: کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله‌ای دور بود. و خداوند شما را از خود بر حذر می‌دارد و خدا به بندگان خود مهربان است) و نیز می‌فرماید: )فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره - و من یعمل مثقال ذره شرا یره(. (زلزال 7 - 8/99: پس هر ذره‌ای نیکی کند، [نتیجه‌ی] آن را خواهد دید - و هر ذره‌ای بدی کند، [نتیجه‌ی] آن را خواهد دید) در این آیات، آشکار است که انسان خود عمل را می‌بیند، نه چیزی دیگر )مثلا جزای آن(، اما چون باطن و حقیقت این عمل - که وی قبلا آن را ندیده بود - ظهور می‌کند، آن را نمی‌شناسد. ولی با معرفی سریع تشخیص می‌دهد.
این تشخیص، مانند حالتی است که انسان با دوستی که سال‌ها ندیده است مواجه شود. در ابتدای امر، او را نمی‌شناسد، اما همین که او خودش را معرفی می‌کند، می‌گوییم: )آری، تو همان فلانی هستی.( در حالی که ممکن است ظاهرش بسیار تفاوت کرده باشد. حقیقت عمل نیز به همین نحو است، همین که خود را معرفی می‌کند، بلافاصله پی می‌بریم که آری، این همان حقیقت و باطن فلان عمل ماست. منتها چون قبلا چشم باطن بین نداشتیم، متوجه آن نمی‌شدیم. )همان طور که آن دوست را اگر پیش از معرفی‌اش، در خیابان به عنوان رهگذر ببینیم، شاید نشناسیم.(
)برای مطالعه‌ی احادیثی در باب تجسم اعمال نیک و بد، ر. ک: علامه طباطبایی، )انسان از آغاز تا انجام(، ص 80 - 81، )ترجمه‌ی تفسیر المیزان(، ج 1، ص 545 - 546 و آیت‌الله حسینی تهرانی، )معادشناسی(، ج 3، ص 246 - 249 و 265 - 270.)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین