دولت موقت اول انقلاب چه طور ، همفکر ایده های آمریکا در داخل کشور بود ؟ چه مدارکی در دست است که آنان همفکر با ایده های آمریکا بودند؟
ارزیابی عملکرد و کارنامه دولت موقت را به صورت زیر مورد بررسی قرار می دهیم: 1. چگونگی تشکیل دولت موقت و اعضای آن. 2. دولت موقت و سیاست های گام به گام 3. سیاست خارجی دولت موقت و ارتباط با آمریکا. تشکیل دولت موقت و اعضای آن: پس از بازگشت امام خمینی (ره) از پاریس به ایران در پانزدهم بهمن 1357 مهندس بازرگان را به نخست وزیری دولت موقت تعیین و مأمور تشکیل کابینه برای سازمان بخشیدن به امور آشفته کشور نمودند و در پیامی به مهندس بازرگان فرمودند: (جناب عالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی جدید را بدهید[1]. مضمون پیام امام (ره) به بازرگان این بود که وی باید راه خود را از بسیاری از چهره های لیبرال و ملی گرا جدا نماید اما متأسفانه مهندس بازرگان راه دیگری را برگزید و کابینه خود را از میان افراد لیبرال و ملی گرا انتخاب نمود بیشتر اعضای دولت موقت دارای تحصیلات عالیه بودند و بیشتر آنان سالیان طولانی در کشورهای اروپای و آمریکایی سکونت داشتند و همین خود به درک آنان از واقعیت های جامعه ایران و فرهنگ اسلامی لطمه می زد نگاهی به فهرست اعضای دولت موقت گویای این واقعیت است مهندس بازرگان صباغیان را به عنوان معاون نخست وزیر در امور انتقال، دکتر یزدی را به سمت معاون در امور انقلاب و امیر انتظام را به مسئولیت امور اداری و روابط عمومی منصوب نمود که هر سه نفر از اعضاء اصلی نهضت آزادی بودند بقیه اعضای کابینه از این قرار بودند دکتر یدالله سحابی وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، دکتر کریم سنجابی وزیر امور خارجه، احمد صدر حاج سید جوادی وزیر کشور، داریوش فروهر وزیر کار، مهندس عباس تاج وزیر نیرو، دکتر کاظم سامی وزیر بهداری، مهندس مصطفی کتیرایی وزیر مسکن و شهرسازی، مهندس یوسف طاهری وزیر راه، دکتر محمد حسن اسلامی وزیر پست و تلگراف، دکتر محمود احمدزاده وزیر صنایع، علی اردلان وزیر دارایی، احمد مدنی وزیر دفاع، اسدالله مبشری وزیر دادگستری، رضا صدر وزیر بازرگانی، دکتر علی شکوهی وزیر آموزش و پرورش، ناصر میناچی وزیر تبلیغات و جهانگردی، مهندس علی اکبر معین فر وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه، دکتر علی محمد ایزدی، وزیر کشاورزی[2] اکثر این افراد اعضاء نهضت آزادی، جبهه ملی و ... بودند تدریجاً و در طول 9 ماه عمر حکومت دولت موقت جا به جایی هایی در وزارتخانه ها صورت گرفت که بیشتر تحت فشار اعضاء اصولگرای شورای انقلاب و انتظارات انقلابی مرحوم امام انجام شد. دولت موقت و سیاست های گام به گام: مهدی بازرگان به طور کلی در رویه و شیوة دولت خویش در هنگامی که دولت موقت بودند مسئله سیاست گام به گام را دنبال می کردند البته گرچه برای رسیدن به اهداف سیاست مرحله به مرحله را دنبال کرده و اگر اقتضاء زمان و مکان اجازه دهد برای پیشبرد اهداف سیاست مرحله ای را دنبال کردن مفید است و عقل هم همان را مطلوب می داند امّا ایشان با چشم پوشی و بی اعتنایی به توطئه ها و فتنه های داخلی و دشمنی های آمریکا بدون لحاظ اقتضائات زمانه سیاست گام به گام را دنبال می کردند و برای همین با امام (ره) و مسئولین انقلابی اختلاف پیدا کردند و حرکت های انقلابی و تصمیمات قاطع مسئولیت انقلاب را پذیرا نبودند ایشان با تعلل ورزی در مسئله کردستان، آن را تا مرحله سقوط پیش بردند و با مسامحه ای که داشتند بیم آن می رفت که کردستان از کشور عزیزمان تجزیه شود گویا مهدی بازرگان فراموش کرده بودند که مردم برای پیروزی انقلاب و استقلال کشور از خون و جانشان مایه گذاشته بودند و بسیار روشن است که آمریکایی که منافع عظیم خود را در ایران با سقوط رژیم پهلوی از دست داده است با ایجاد هرگونه توطئه و خصومتی دست بردار از منافع از دست رفته خویش نمی باشد و در آن بحبوحة انقلاب ملت ایران نیاز به حرکت ها و تصمیمات قاطع و انقلابی بود که مسامحه کاری و سیاست های گام به گام های بازرگان با آن سازگاری نداشت در ظاهر این سیاست، مرحله به مرحله پیش رفتن و به واسطه برنامه های مرحله ای و تدریجی به مقصد رسیدن است امّا جدول زمانی و اقتضائات اوائل انقلابی (بعد از پیروزی) با وجود فتنه های کردستان و گروهک ها و پس مانده های رژیم پهلوی و خصومت و دشمنی آمریکا چنین فرصتی را به سیاست های گام به گام نمی داد و اگر این مسامحه کاری ها ادامه می یافت به قول امام (ره) با وجود این سیاست ها در ملت عزیز ما، اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشارات او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می خورد که قرن ها سر بلند نمی کرد.[3] سیاست خارجی دولت موقت و ارتباط با آمریکا: سیاست خارجی دولت موقت بر برقراری رابطه با آمریکا استوار بود و علاوه بر بازرگان دولت موقت و دیگر اعضای نهضت آزادی اکثراً حفظ رابطه با آمریکا را استراتژیک می دانستند و در مواضع رسمی و غیر رسمی خود این دیدگاه را ترویج می کردند که قطع رابطه با آمریکا عاقلانه نیست و کشور به تداوم روابط با دولت آمریکا نیاز حیاتی و مبرم دارد. مهندس بازرگان یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز چنین گفت: (دولت ایران مشتاق است روابط خوب خود با امریکا را از سر بگیرد[4]. اشتیاق بازرگان به برقرای رابطه با آمریکا و صداقت وی در این امر برای آمریکائیان کاملاً محرز بود کاردار سفارت آمریکا در یکی از یادداشت های خود، اشتیاق بازرگان به حفظ روابط دوستانه با آمریکا را چنین شرح می کند: (مناسبات حسنه با ایالات متحده از اعتقادات شخصی نخست وزیر است هنگامی که دادن پست وزارت خارجه به یزدی مورد بحث بود نخست وزیر از یزدی دربارة این نکته پرسیده بود تا این که اطمینان حاصل کرد که یزدی از مناسبات دوستانه با آمریکا پشتیبانی می کند...[5]. بازرگان حتی پس از استعفا از نخست وزیریش بر این نکته تأکید داشت که (ما روابط دوستانه ای با آمریکا داشته ایم و باید آن را حفظ کنیم...[6]. امیر انتظام به عنوان سخنگوی دولت موقت بارها در اعلام مواضع دولت موقت بر تداوم روابط حسنه با آمریکا تأکید کرد. در یکی از اسناد لانة جاسوسی در خصوص یکی از مصاحبه های او چنین آمده است: (او (امیر انتظام) به خبرگان گفت که امیدوار است روابط با آمریکا به زودی به سوی بهبودی رود در مورد فسخ قرار دادهای نظامی امیر انتظام گفت که فسخ تمام قراردادهای سابقی که ایران قبلاً در آنها میلیاردها دلار سرمایه گذاری کرده بود غیر عاقلانه است. او حتی غیر مستقیم به لزوم حضور متخصصان نظامی آمریکایی در ایران اشاره کرد[7]). همین طور در یکی از اسناد درباره یکی از مصاحبه های یزدی (از اعضای نهضت آزادی و وزیر امور خارجه دولت موقت) چنین آمده (یزدی آن طور که در تهران تایمز مورخ 23 ژوئن منعکس شده شخصاً این مسأله را مطرح نموده است که ایران نمی تواند به تنهایی به پیش برود یزدی صریحاً به ادامه وابستگی به غرب اقرار دارد[8]. بنابراین سیاستی که بازرگان و دولت موقت در رابطه با آمریکا در پیش گرفته بود هیچ تشابهی با مواضع و آرمان های امام (ره) نداشت این اختلاف به حدی بود که امام (ره) فرمودند: اول انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی، طرفدار جدی وابستگی کشور به آمریکا و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است[9]. در اسناد لانه جاسوسی به اختلاف عقیده میان امام (ره) و دولت وقت بر سر مسأله رابطه با آمریکا چنین اشاره شده است: دولت موقت ایران و امام خمینی (ره) درباره ارزش مناسبات با آمریکا اختلاف نظر دارند ماهیت ضد آمریکایی نظریات امام خمینی (ره) باعث شده است که فعالیت های ضد آمریکایی افزایش یابد در حالی که دولت موقت ایران اهمیت مناسبات حسنه را با ما (آمریکاییها) به رسمیت شناخته است آیت الله خمینی (ره) و اطرافیان او چنین اهمیتی را به رسمیت نمی شناسند[10]). از جمله مهمترین عواملی که موجب نگرانی و اعتراض مردم به عملکرد دستگاه سیاست خارجی دولت موقت در خصوص رابطه با آمریکا گردید موضوع ملاقات و مذاکرات بازرگان با برژنیسکی معاون امنیتی کارتر بود این دیدار در شرایطی صورت گرفت که شاه در آمریکا به سر می برد و از سوی دیگر امام (ره) شدیدترین حملات را به امریکا به دلیل اقدام توهین آمیز این دولت ابراز می نمود مردم و در رأس آنان دانشجویان انقلابی پیرو امام با مشاهده ضعف عملکرد دولت موقت و سکوت سران آن در برابر مداخلات ایالات متحده در امور داخلی کشور پناه دادن به شاه مخلوع، عدم استرداد دارائی هایی که سران رژیم سابق به آمریکا برده بودند. عدم پرداخت مطالبات ارزی دولت ایران از آمریکا ، جاسوسی تحت پوشش فعالیت دیپلماتیک، تحریک و تجهیز اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور، حمایت از گروه ها و محافل سیاسی مخالف امام و حرکت مردم و... تصمیم گرفتند که خود در این زمینه اقدام نمایند افشای مذاکرات سرّی میان بازرگان و برژینسکی به مشابه کبریتی در انبار باروت خشم و انزجار مردم و دانشجویان مسلمان بود. مهم ترین واکنش به تمام اقدامات مداخله جویانه آمریکا و ضعف عملکرد دولت موقت در خصوص رابطه با ایالات متحده در شکل تسخیر سفارت این کشور در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام تجلّی یافت، این اقدام به نظر تمامی کارشناسان مسائل سیاسی نوعی اعتراض به مشی محافظه کارانه دولت موقت و اقدامات دولت آمریکا بود که امام (ره) از آن به انقلاب دوم یاد کرد. نگاهی به سخنان سخنگوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ضمن تأیید این تحلیل نشان می دهد که این مسأله چه قدر در تحریک دانشجویان برای تسخیر لانة جاسوس نقش آفرین بوده است در این خصوص آمده است : (ما دانشجویان مسلمان دانشگاهها هستیم و خودمان را پیرو خط امام می دانیم... اسلام نمی تواند دینی باشد که موافق این سلطه جویی ها باشد انقلاب ما قبل از 22 بهمن به عنوان یک مکتب در جهان مطرح بود امّا بعد از این مرحله و به وجود آمدن یک ارکان اجرایی که به ظاهر به نام دولت انتقالی بود ولی بعد به دولت موقت تبدیل گردید و دولت موقت به جای این که به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برسد. روز به روز در جهت عکس پیش می رود آمریکا در تمام مکان ها نفوذ می کند حتی هیئت دولت در الجزایر با یرژنیسکی ملاقات می کند توجه داشته باشید که امام موضع بسیار شدید ضد آمریکایی دارد[11]. اقدام دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی واکنشهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور در پی داشت. در داخل کشور مردم، رهبر انقلاب و شورای انقلاب در نقطه مقابل دولت موقت و نهضت آزادی به تأیید و حمایت از آن پرداختند. دولت موقت بسیار صریح و قاطع در مقام موضع گیری امام (ره) و شورای انقلاب این اقدام دانشجویان را در تسخیر لانه جاسوسی محکوم کرد البته این موضعگیری دولت موقت با توجه به مجموعه سیاستها و عملکرد آن در طول عمر هشت ماهه اش کاملاً قابل پیش بینی بود. ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت در واکنش به تسخیرسفارت آمریکا ضمن ابراز تعجب از این پیش آمد با سخنانی مبهم و چند پهلو ضمن ابراز نارضایتی از حرکت دانشجویان کوشید از آشکار کردن صریح مخالفت دولت با این اقدام انقلابی دانشجویان بپرهیزد. مهندس بازرگان نیز در روز چهاردهم آبان ماه یعنی فقط یک روز پس از تسخیر سفارت با تقدیم استعفانامه خود به محضر امام (ره) از ریاست دولت کناره گیری می کند گرچه در متن استعفانامه مهندس بازرگان اشاره ای به مسأله اشغال سفارت نرفت اما بسیار واضح است که اعلام استعفا آن هم فقط یک روز پس از تسخیر لانة جاسوسی نمی توانست معنا و مفهومش جز اعتراض به اقدام دانشجویان دانسته باشد و تلقّی همه کارشناسان سیاسی در آن روز نیز همین بود از سوی دیگر از آنجا که امام (ره) نیز در پذیرش این استعفا هیچ تعللی از خود نشان ندادند می توان دریافت که ایشان نیز حرکت دولت موقت را نوعی اعتراض و به مثابه محکوم کردن اقدام دانشجویان از سوی آنها ارزیابی کرده اند چنان که وقایع ماهها و سالهای بعد و نیز اظهارات اعضای دولت موقت پس از استعفا نیز به روشنی بر ارزیابی دقیق امام صحه گذاشت. عملکرد نه ماهه دولت موقت به ریاست بازرگان به نحوی ضعف های بینشی، سیاسی، انقلابی و کارآمدی و مدیریتی آنان را در عرصه های داخلی و خارجی برملا ساخت و در حقیقت حکومت نه ماهه بازرگان شکست لیبرال در برابر خط اصیل انقلاب اسلامی بود و هرچند سبب مشکلات و بحرانهایی برای انقلاب اسلامی شد امّا در عین حال این تجربه را برای ملت ما به ارمغان داشت که گروه هایی که دارای بینش صحیح اسلامی نیستند هیچگاه قابل اعتماد نبوده و نخواهند شد و چهره آنان بخوبی برای مردم آشکار شد و بهانه از دست این گروهها برای همیشه گرفته است. قال علی علیه السّلام : (من احبّ المحارم اجتنب المکارم)؛ کسی که مکارم اخلاقی و سجایای انسانی را دوست دارد باید از گناه بپرهیزد) ارشاد مفید، ص 141 معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مهندس مهدی بازرگان، تهران: مؤسسة فرهنگی قدر ولایت 1380. 2. محمد تقی کرامتی، وسوسه شیطان بزرگ، قم: همای غدیر 1383، ص 61 تا 112. 3. علی رضوی نیا، نهضت آزادی، مروری بر تاریخچه، ماهیت و عملکرد، تهران: کتاب صبح 1375. 4. عبور از بحران (خاطرات سال 1360 حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی) دفتر نشر معارف انقلاب 1378. 5. اسناد لانة جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیرو خط امام، ج 7، 10، 11، 13، 23، 24 و 27. پاورقی ها: [1] . صحیفة نور، ج 6، ص 5455. [2] . برای آشنایی با گرایشات فکری و سیاسی اعضای کابینه دولت موقت به کتاب (دولت موقت) نوشته خیرالله اسماعیلی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 57 تا 68 مراجعه نمایید. [3] . امام خمینی، بهمن ماه 1366 (نامه امام به آقای محتشمی). [4] . روزنامه اطلاعات، 30/11/57. [5] . اسناد لانة جاسوسی، شماره 18، ص 29. [6] . مواضع نهضت آزادی در برابر انقلاب اسلامی، ناشر نهضت زنان مسلمان، تهران 1362، ج 1، ص 24. [7] . روزنامة اطلاعات، 19 خرداد 1358. [8] . اسناد لانة جاسوسی، شمارة 34، ص 137138. [9] . صحیفة نور، ج 20، ص 479. [10] . اسناد لانة جاسوسی، شماره 15، ص 7778. [11] . روزنامه جمهوری، 14 آبان 1358.
عنوان سوال:

دولت موقت اول انقلاب چه طور ، همفکر ایده های آمریکا در داخل کشور بود ؟ چه مدارکی در دست است که آنان همفکر با ایده های آمریکا بودند؟


پاسخ:

ارزیابی عملکرد و کارنامه دولت موقت را به صورت زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
1. چگونگی تشکیل دولت موقت و اعضای آن.
2. دولت موقت و سیاست های گام به گام
3. سیاست خارجی دولت موقت و ارتباط با آمریکا.
تشکیل دولت موقت و اعضای آن: پس از بازگشت امام خمینی (ره) از پاریس به ایران در پانزدهم بهمن 1357 مهندس بازرگان را به نخست وزیری دولت موقت تعیین و مأمور تشکیل کابینه برای سازمان بخشیدن به امور آشفته کشور نمودند و در پیامی به مهندس بازرگان فرمودند: (جناب عالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی جدید را بدهید[1]. مضمون پیام امام (ره) به بازرگان این بود که وی باید راه خود را از بسیاری از چهره های لیبرال و ملی گرا جدا نماید اما متأسفانه مهندس بازرگان راه دیگری را برگزید و کابینه خود را از میان افراد لیبرال و ملی گرا انتخاب نمود بیشتر اعضای دولت موقت دارای تحصیلات عالیه بودند و بیشتر آنان سالیان طولانی در کشورهای اروپای و آمریکایی سکونت داشتند و همین خود به درک آنان از واقعیت های جامعه ایران و فرهنگ اسلامی لطمه می زد نگاهی به فهرست اعضای دولت موقت گویای این واقعیت است مهندس بازرگان صباغیان را به عنوان معاون نخست وزیر در امور انتقال، دکتر یزدی را به سمت معاون در امور انقلاب و امیر انتظام را به مسئولیت امور اداری و روابط عمومی منصوب نمود که هر سه نفر از اعضاء اصلی نهضت آزادی بودند بقیه اعضای کابینه از این قرار بودند دکتر یدالله سحابی وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، دکتر کریم سنجابی وزیر امور خارجه، احمد صدر حاج سید جوادی وزیر کشور، داریوش فروهر وزیر کار، مهندس عباس تاج وزیر نیرو، دکتر کاظم سامی وزیر بهداری، مهندس مصطفی کتیرایی وزیر مسکن و شهرسازی، مهندس یوسف طاهری وزیر راه، دکتر محمد حسن اسلامی وزیر پست و تلگراف، دکتر محمود احمدزاده وزیر صنایع، علی اردلان وزیر دارایی، احمد مدنی وزیر دفاع، اسدالله مبشری وزیر دادگستری، رضا صدر وزیر بازرگانی، دکتر علی شکوهی وزیر آموزش و پرورش، ناصر میناچی وزیر تبلیغات و جهانگردی، مهندس علی اکبر معین فر وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه، دکتر علی محمد ایزدی، وزیر کشاورزی[2] اکثر این افراد اعضاء نهضت آزادی، جبهه ملی و ... بودند تدریجاً و در طول 9 ماه عمر حکومت دولت موقت جا به جایی هایی در وزارتخانه ها صورت گرفت که بیشتر تحت فشار اعضاء اصولگرای شورای انقلاب و انتظارات انقلابی مرحوم امام انجام شد.
دولت موقت و سیاست های گام به گام: مهدی بازرگان به طور کلی در رویه و شیوة دولت خویش در هنگامی که دولت موقت بودند مسئله سیاست گام به گام را دنبال می کردند البته گرچه برای رسیدن به اهداف سیاست مرحله به مرحله را دنبال کرده و اگر اقتضاء زمان و مکان اجازه دهد برای پیشبرد اهداف سیاست مرحله ای را دنبال کردن مفید است و عقل هم همان را مطلوب می داند امّا ایشان با چشم پوشی و بی اعتنایی به توطئه ها و فتنه های داخلی و دشمنی های آمریکا بدون لحاظ اقتضائات زمانه سیاست گام به گام را دنبال می کردند و برای همین با امام (ره) و مسئولین انقلابی اختلاف پیدا کردند و حرکت های انقلابی و تصمیمات قاطع مسئولیت انقلاب را پذیرا نبودند ایشان با تعلل ورزی در مسئله کردستان، آن را تا مرحله سقوط پیش بردند و با مسامحه ای که داشتند بیم آن می رفت که کردستان از کشور عزیزمان تجزیه شود گویا مهدی بازرگان فراموش کرده بودند که مردم برای پیروزی انقلاب و استقلال کشور از خون و جانشان مایه گذاشته بودند و بسیار روشن است که آمریکایی که منافع عظیم خود را در ایران با سقوط رژیم پهلوی از دست داده است با ایجاد هرگونه توطئه و خصومتی دست بردار از منافع از دست رفته خویش نمی باشد و در آن بحبوحة انقلاب ملت ایران نیاز به حرکت ها و تصمیمات قاطع و انقلابی بود که مسامحه کاری و سیاست های گام به گام های بازرگان با آن سازگاری نداشت در ظاهر این سیاست، مرحله به مرحله پیش رفتن و به واسطه برنامه های مرحله ای و تدریجی به مقصد رسیدن است امّا جدول زمانی و اقتضائات اوائل انقلابی (بعد از پیروزی) با وجود فتنه های کردستان و گروهک ها و پس مانده های رژیم پهلوی و خصومت و دشمنی آمریکا چنین فرصتی را به سیاست های گام به گام نمی داد و اگر این مسامحه کاری ها ادامه می یافت به قول امام (ره) با وجود این سیاست ها در ملت عزیز ما، اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشارات او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می خورد که قرن ها سر بلند نمی کرد.[3]
سیاست خارجی دولت موقت و ارتباط با آمریکا:
سیاست خارجی دولت موقت بر برقراری رابطه با آمریکا استوار بود و علاوه بر بازرگان دولت موقت و دیگر اعضای نهضت آزادی اکثراً حفظ رابطه با آمریکا را استراتژیک می دانستند و در مواضع رسمی و غیر رسمی خود این دیدگاه را ترویج می کردند که قطع رابطه با آمریکا عاقلانه نیست و کشور به تداوم روابط با دولت آمریکا نیاز حیاتی و مبرم دارد. مهندس بازرگان یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز چنین گفت: (دولت ایران مشتاق است روابط خوب خود با امریکا را از سر بگیرد[4].
اشتیاق بازرگان به برقرای رابطه با آمریکا و صداقت وی در این امر برای آمریکائیان کاملاً محرز بود کاردار سفارت آمریکا در یکی از یادداشت های خود، اشتیاق بازرگان به حفظ روابط دوستانه با آمریکا را چنین شرح می کند: (مناسبات حسنه با ایالات متحده از اعتقادات شخصی نخست وزیر است هنگامی که دادن پست وزارت خارجه به یزدی مورد بحث بود نخست وزیر از یزدی دربارة این نکته پرسیده بود تا این که اطمینان حاصل کرد که یزدی از مناسبات دوستانه با آمریکا پشتیبانی می کند...[5]. بازرگان حتی پس از استعفا از نخست وزیریش بر این نکته تأکید داشت که (ما روابط دوستانه ای با آمریکا داشته ایم و باید آن را حفظ کنیم...[6]. امیر انتظام به عنوان سخنگوی دولت موقت بارها در اعلام مواضع دولت موقت بر تداوم روابط حسنه با آمریکا تأکید کرد. در یکی از اسناد لانة جاسوسی در خصوص یکی از مصاحبه های او چنین آمده است: (او (امیر انتظام) به خبرگان گفت که امیدوار است روابط با آمریکا به زودی به سوی بهبودی رود در مورد فسخ قرار دادهای نظامی امیر انتظام گفت که فسخ تمام قراردادهای سابقی که ایران قبلاً در آنها میلیاردها دلار سرمایه گذاری کرده بود غیر عاقلانه است. او حتی غیر مستقیم به لزوم حضور متخصصان نظامی آمریکایی در ایران اشاره کرد[7]). همین طور در یکی از اسناد درباره یکی از مصاحبه های یزدی (از اعضای نهضت آزادی و وزیر امور خارجه دولت موقت) چنین آمده (یزدی آن طور که در تهران تایمز مورخ 23 ژوئن منعکس شده شخصاً این مسأله را مطرح نموده است که ایران نمی تواند به تنهایی به پیش برود یزدی صریحاً به ادامه وابستگی به غرب اقرار دارد[8].
بنابراین سیاستی که بازرگان و دولت موقت در رابطه با آمریکا در پیش گرفته بود هیچ تشابهی با مواضع و آرمان های امام (ره) نداشت این اختلاف به حدی بود که امام (ره) فرمودند: اول انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی، طرفدار جدی وابستگی کشور به آمریکا و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است[9]. در اسناد لانه جاسوسی به اختلاف عقیده میان امام (ره) و دولت وقت بر سر مسأله رابطه با آمریکا چنین اشاره شده است: دولت موقت ایران و امام خمینی (ره) درباره ارزش مناسبات با آمریکا اختلاف نظر دارند ماهیت ضد آمریکایی نظریات امام خمینی (ره) باعث شده است که فعالیت های ضد آمریکایی افزایش یابد در حالی که دولت موقت ایران اهمیت مناسبات حسنه را با ما (آمریکاییها) به رسمیت شناخته است آیت الله خمینی (ره) و اطرافیان او چنین اهمیتی را به رسمیت نمی شناسند[10]). از جمله مهمترین عواملی که موجب نگرانی و اعتراض مردم به عملکرد دستگاه سیاست خارجی دولت موقت در خصوص رابطه با آمریکا گردید موضوع ملاقات و مذاکرات بازرگان با برژنیسکی معاون امنیتی کارتر بود این دیدار در شرایطی صورت گرفت که شاه در آمریکا به سر می برد و از سوی دیگر امام (ره) شدیدترین حملات را به امریکا به دلیل اقدام توهین آمیز این دولت ابراز می نمود مردم و در رأس آنان دانشجویان انقلابی پیرو امام با مشاهده ضعف عملکرد دولت موقت و سکوت سران آن در برابر مداخلات ایالات متحده در امور داخلی کشور پناه دادن به شاه مخلوع، عدم استرداد دارائی هایی که سران رژیم سابق به آمریکا برده بودند. عدم پرداخت مطالبات ارزی دولت ایران از آمریکا ، جاسوسی تحت پوشش فعالیت دیپلماتیک، تحریک و تجهیز اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور، حمایت از گروه ها و محافل سیاسی مخالف امام و حرکت مردم و... تصمیم گرفتند که خود در این زمینه اقدام نمایند افشای مذاکرات سرّی میان بازرگان و برژینسکی به مشابه کبریتی در انبار باروت خشم و انزجار مردم و دانشجویان مسلمان بود.
مهم ترین واکنش به تمام اقدامات مداخله جویانه آمریکا و ضعف عملکرد دولت موقت در خصوص رابطه با ایالات متحده در شکل تسخیر سفارت این کشور در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام تجلّی یافت، این اقدام به نظر تمامی کارشناسان مسائل سیاسی نوعی اعتراض به مشی محافظه کارانه دولت موقت و اقدامات دولت آمریکا بود که امام (ره) از آن به انقلاب دوم یاد کرد. نگاهی به سخنان سخنگوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ضمن تأیید این تحلیل نشان می دهد که این مسأله چه قدر در تحریک دانشجویان برای تسخیر لانة جاسوس نقش آفرین بوده است در این خصوص آمده است : (ما دانشجویان مسلمان دانشگاهها هستیم و خودمان را پیرو خط امام می دانیم... اسلام نمی تواند دینی باشد که موافق این سلطه جویی ها باشد انقلاب ما قبل از 22 بهمن به عنوان یک مکتب در جهان مطرح بود امّا بعد از این مرحله و به وجود آمدن یک ارکان اجرایی که به ظاهر به نام دولت انتقالی بود ولی بعد به دولت موقت تبدیل گردید و دولت موقت به جای این که به استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برسد. روز به روز در جهت عکس پیش می رود آمریکا در تمام مکان ها نفوذ می کند حتی هیئت دولت در الجزایر با یرژنیسکی ملاقات می کند توجه داشته باشید که امام موضع بسیار شدید ضد آمریکایی دارد[11]. اقدام دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی واکنشهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور در پی داشت. در داخل کشور مردم، رهبر انقلاب و شورای انقلاب در نقطه مقابل دولت موقت و نهضت آزادی به تأیید و حمایت از آن پرداختند. دولت موقت بسیار صریح و قاطع در مقام موضع گیری امام (ره) و شورای انقلاب این اقدام دانشجویان را در تسخیر لانه جاسوسی محکوم کرد البته این موضعگیری دولت موقت با توجه به مجموعه سیاستها و عملکرد آن در طول عمر هشت ماهه اش کاملاً قابل پیش بینی بود. ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت در واکنش به تسخیرسفارت آمریکا ضمن ابراز تعجب از این پیش آمد با سخنانی مبهم و چند پهلو ضمن ابراز نارضایتی از حرکت دانشجویان کوشید از آشکار کردن صریح مخالفت دولت با این اقدام انقلابی دانشجویان بپرهیزد. مهندس بازرگان نیز در روز چهاردهم آبان ماه یعنی فقط یک روز پس از تسخیر سفارت با تقدیم استعفانامه خود به محضر امام (ره) از ریاست دولت کناره گیری می کند گرچه در متن استعفانامه مهندس بازرگان اشاره ای به مسأله اشغال سفارت نرفت اما بسیار واضح است که اعلام استعفا آن هم فقط یک روز پس از تسخیر لانة جاسوسی نمی توانست معنا و مفهومش جز اعتراض به اقدام دانشجویان دانسته باشد و تلقّی همه کارشناسان سیاسی در آن روز نیز همین بود از سوی دیگر از آنجا که امام (ره) نیز در پذیرش این استعفا هیچ تعللی از خود نشان ندادند می توان دریافت که ایشان نیز حرکت دولت موقت را نوعی اعتراض و به مثابه محکوم کردن اقدام دانشجویان از سوی آنها ارزیابی کرده اند چنان که وقایع ماهها و سالهای بعد و نیز اظهارات اعضای دولت موقت پس از استعفا نیز به روشنی بر ارزیابی دقیق امام صحه گذاشت. عملکرد نه ماهه دولت موقت به ریاست بازرگان به نحوی ضعف های بینشی، سیاسی، انقلابی و کارآمدی و مدیریتی آنان را در عرصه های داخلی و خارجی برملا ساخت و در حقیقت حکومت نه ماهه بازرگان شکست لیبرال در برابر خط اصیل انقلاب اسلامی بود و هرچند سبب مشکلات و بحرانهایی برای انقلاب اسلامی شد امّا در عین حال این تجربه را برای ملت ما به ارمغان داشت که گروه هایی که دارای بینش صحیح اسلامی نیستند هیچگاه قابل اعتماد نبوده و نخواهند شد و چهره آنان بخوبی برای مردم آشکار شد و بهانه از دست این گروهها برای همیشه گرفته است.
قال علی علیه السّلام : (من احبّ المحارم اجتنب المکارم)؛ کسی که مکارم اخلاقی و سجایای انسانی را دوست دارد باید از گناه بپرهیزد)
ارشاد مفید، ص 141
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مهندس مهدی بازرگان، تهران: مؤسسة فرهنگی قدر ولایت 1380.
2. محمد تقی کرامتی، وسوسه شیطان بزرگ، قم: همای غدیر 1383، ص 61 تا 112.
3. علی رضوی نیا، نهضت آزادی، مروری بر تاریخچه، ماهیت و عملکرد، تهران: کتاب صبح 1375.
4. عبور از بحران (خاطرات سال 1360 حجت الاسلام والمسلمین رفسنجانی) دفتر نشر معارف انقلاب 1378.
5. اسناد لانة جاسوسی آمریکا، دانشجویان پیرو خط امام، ج 7، 10، 11، 13، 23، 24 و 27.
پاورقی ها:
[1] . صحیفة نور، ج 6، ص 5455.
[2] . برای آشنایی با گرایشات فکری و سیاسی اعضای کابینه دولت موقت به کتاب (دولت موقت) نوشته خیرالله اسماعیلی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 57 تا 68 مراجعه نمایید.
[3] . امام خمینی، بهمن ماه 1366 (نامه امام به آقای محتشمی).
[4] . روزنامه اطلاعات، 30/11/57.
[5] . اسناد لانة جاسوسی، شماره 18، ص 29.
[6] . مواضع نهضت آزادی در برابر انقلاب اسلامی، ناشر نهضت زنان مسلمان، تهران 1362، ج 1، ص 24.
[7] . روزنامة اطلاعات، 19 خرداد 1358.
[8] . اسناد لانة جاسوسی، شمارة 34، ص 137138.
[9] . صحیفة نور، ج 20، ص 479.
[10] . اسناد لانة جاسوسی، شماره 15، ص 7778.
[11] . روزنامه جمهوری، 14 آبان 1358.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین