دولت عراق از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به فکر اهداف توسعه طلبانه افتاد و درصدد بهره‌برداری از اوضاع نابسامان سیاسی ایران بر آمد و به بهانه حمایت از قومیت‌های مختلف، خود را خصوصا مدافع خلق کردو عرب ایران می‌دانست و این اقوام را به شورش علیه حکومت و تجزیه‌طلبی تشویق می‌کرد. صدام حسین و سایر مسئولان عراق، به صورت علنی از اقوام مختلف ایران می‌خواستند که از این کشور جدا شوند. صدام حسین در یکی از سخنرانی‌هایش در 12 اردیبهشت 1360 در یکی از مناطق کردنشین عراق ضمن متهم کردن ایران گفت: قلع و قمع برادران کردمان ادامه دارد، ولی روزی خواهد رسید که برادران کرد و عرب ما در عربستان )ایران( از قلع و قمع خمینی رهایی یابند ... و در آرامش و صلح زندگی کنند. صدام حسین طی یک سخنرانی دیگر در این باره چنین می‌گوید: ) ... به تمامی ملت‌های ایران و در رأس آنها ملت کرد، ملت بلوچستان و آذربایجان و کلیه وطن دوستان واقعی و شریف ایران که با استعمار رابطه‌ای ندارند و احمق نیستند، می‌گوییم که ما برای ایجاد روابطی مستحکم به قصد دستیابی آنان به حقوق ملی و میهنی خود و رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و آرام و برقراری روابط حسن هم جواری با عراق، آماده‌ایم. همچنین آماده‌ایم در این راه هرگونه کمکی را از اسلحه گرفته تا مسائل دیگر، در اختیارشان بگذاریم. این تنها حرف نیست، این یک تصمیم است ... ( در همین راستا رژیم عراق همه گونه کمک در اختیار گروه‌های تجزیه‌طلب می‌گذاشت. احزاب کومه‌له و دمکرات کردستان نیز به همین دلیل مورد توجه عراق قرار گرفتند. احزاب تجزیه‌طلب دمکرات و کومه‌له نیز با دریافت سلاح و تجهیزات نظامی و کمک‌های مالی و تبلیغاتی از قبیل ایجاد فرستنده رادیویی، برخورداری از پایگاه نظامی و فراگیری آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی از عراق، قبل و بعد از شروع جنگ، با سوء استفاده از نام کردها به جنگ مسلحانه با دولت ایران پرداختند و نیروهای نظامی ایران را مجبور ساختند تا علاوه بر نبرد با عراقی‌ها، در کردستان نیز با گروه‌های تجزیه‌طلب کومه‌له و دمکرات به نبرد بپردازند. احزاب کومه‌له و دمکرات با دریافت کمک از عراق، عملا در طول جنگ به خدمت عراق درآمدند. اعضای این دو حزب منحله، ضمن ایجاد درگیری با نیروهای ایرانی به جاسوسی به نفع عراق می‌پرداختند و اخبار و اطلاعات نظامی، اطلاعات مربوط به مراکز حساس صنعتی و نقل او انتقال نیروهای ایران را به اطلاع نیروهای عراقی می‌رساندند. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
دولت عراق از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به فکر اهداف توسعه طلبانه افتاد و درصدد بهرهبرداری از اوضاع نابسامان سیاسی ایران بر آمد و به بهانه حمایت از قومیتهای مختلف، خود را خصوصا مدافع خلق کردو عرب ایران میدانست و این اقوام را به شورش علیه حکومت و تجزیهطلبی تشویق میکرد. صدام حسین و سایر مسئولان عراق، به صورت علنی از اقوام مختلف ایران میخواستند که از این کشور جدا شوند. صدام حسین در یکی از سخنرانیهایش در 12 اردیبهشت 1360 در یکی از مناطق کردنشین عراق ضمن متهم کردن ایران گفت: قلع و قمع برادران کردمان ادامه دارد، ولی روزی خواهد رسید که برادران کرد و عرب ما در عربستان )ایران( از قلع و قمع خمینی رهایی یابند ... و در آرامش و صلح زندگی کنند.
صدام حسین طی یک سخنرانی دیگر در این باره چنین میگوید: ) ... به تمامی ملتهای ایران و در رأس آنها ملت کرد، ملت بلوچستان و آذربایجان و کلیه وطن دوستان واقعی و شریف ایران که با استعمار رابطهای ندارند و احمق نیستند، میگوییم که ما برای ایجاد روابطی مستحکم به قصد دستیابی آنان به حقوق ملی و میهنی خود و رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و آرام و برقراری روابط حسن هم جواری با عراق، آمادهایم. همچنین آمادهایم در این راه هرگونه کمکی را از اسلحه گرفته تا مسائل دیگر، در اختیارشان بگذاریم. این تنها حرف نیست، این یک تصمیم است ... (
در همین راستا رژیم عراق همه گونه کمک در اختیار گروههای تجزیهطلب میگذاشت. احزاب کومهله و دمکرات کردستان نیز به همین دلیل مورد توجه عراق قرار گرفتند.
احزاب تجزیهطلب دمکرات و کومهله نیز با دریافت سلاح و تجهیزات نظامی و کمکهای مالی و تبلیغاتی از قبیل ایجاد فرستنده رادیویی، برخورداری از پایگاه نظامی و فراگیری آموزشهای نظامی و اطلاعاتی از عراق، قبل و بعد از شروع جنگ، با سوء استفاده از نام کردها به جنگ مسلحانه با دولت ایران پرداختند و نیروهای نظامی ایران را مجبور ساختند تا علاوه بر نبرد با عراقیها، در کردستان نیز با گروههای تجزیهطلب کومهله و دمکرات به نبرد بپردازند. احزاب کومهله و دمکرات با دریافت کمک از عراق، عملا در طول جنگ به خدمت عراق درآمدند. اعضای این دو حزب منحله، ضمن ایجاد درگیری با نیروهای ایرانی به جاسوسی به نفع عراق میپرداختند و اخبار و اطلاعات نظامی، اطلاعات مربوط به مراکز حساس صنعتی و نقل او انتقال نیروهای ایران را به اطلاع نیروهای عراقی میرساندند.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
- [آیت الله مکارم شیرازی] شرکتی جهت تأمین بودجه مورد نیاز خود نیاز به مشارکت با اشخاص حقیقی و حقوقی دارد. این اشخاص جهت همکاری در تأمین مشارکت، تضمین هایی معادل پرداخت سود، همانند بانکها و مشارکتهای دولتی را طلب می نمایند. همچنین در خواست دارند که استرداد اصل سرمایه آنها نیز تضمین شود. نظر حضرت عالی در مورد تضمین های مذکور چیست؟
- [آیت الله بهجت] در بعضی از محکومیت های مالی (مانند مطالبه طلب و...)، در مرحله اجرای حکم صادره، محکوم له ساختمان مسکونی محکوم علیه را جهت دریافت حق خویش (محکوم به) معرفی و تقاضای توقیف و فروش آن را می نماید و این در حالی است که در فقه اسلامی ساختمان مسکونی جزو مستثنیات دین شناخته شده است، لکن در مقررات جاری، ساختمان مسکونی جزو مستثنیات دین به حساب نیامده است؛ لذا بفرمایید در چنین مواردی: توقیف یا فروش آن از نظر حضرتعالی چه حکمی دارد؟ اگر جزو مستثنیات دین است، راه احراز این که ساختمان مسکونی در شأن و منزلت محکوم علیه می باشد یا خیر، چیست؟ در مورد ماشینِ سواری و تلفن که عرفا برای بعضی از اشخاص از لوازم زندگی (نه وسیله کسب) است، حکم چیست؟