موسیقی چه نقشی در نحله‌های جدید و خرده فرهنگ‌ها همانند گروههای رپ و متال دارد؟
گروههای رپ، راک، رگه، متال و هوی متال عمدتاً در بین گروههای همسن و سال (در بین جوانان که در جوامع پر هرج و مرج و زور مدار و عقده‌ای) تشکیل می‌شود. در این گونه جوامع با سوء استفاده از فرصت عدم امنیت و عدم کنترل اجتماعی، گروههایی برای خوش‌گذرانی و عیاشی به وجود می‌آیند که به هنجار شکنی اعتقادی در جامعه خود می‌پردازند و اصطلاحاً به آنها شیطان‌پرست گفته می‌شود؛ یعنی افرادی که به خواسته‌های شیطان و هوای نفس می‌پردازند. آنان افرادی عقده‌ای هستند که در جامعه خود و خانواده خود منزجر از آداب و رسوم و محدودیتهای دینی به لادینی و اعتقاد به اینکه دین افیون توده‌ها و ملت‌هاست رو آورده و معتقدند که باید به خلاف آنچه که دین گفته عمل نمود تا خوشبخت و سرحال شد و موسیقی و سکس را عمده وسیله خوشحالی و نشاط می‌دانند. همانند کسانی که به واسطه شکست در امور زندگی برای تسکین و آرامش از عذاب روحی به مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می‌آورند. متال پس از جنگ جهانی دوم پایه‌گذاری شد، واقعه‌ای که بر روی همة کشورهای جهان مخصوصاً کشورهای اروپایی تأثیر بدی گذاشت و همه ملتها با مشکلات جدی روبرو شدند بعد از جنگ فساد همه جا را گرفت و این آغاز زندگی بی محتوا و خالی از ارزش برای اروپاییان بود با پایان جنگ بیکاری و فقر همه جا را فرا گرفت و باعث هجوم سیل عظیم مردم به شهرها شد. تراکم میلیونها نفر در شهرهای سراسر جهان باعث از هم گسیختگی شدید اجتماعی و فرهنگی شد. بهترین ترانه‌های رگه به جنگ این شرایط ناهنجار و نکبت‌بار نوین می‌رود و درست به همین دلیل است که سریعاً توجه جوانان عاصی و انقلابی کشورهای تحت سلطه و محلات فقیر نشین کشورهای امپریالیستی را به خود جلب می‌کند. موسیقی رگه با استفاده از ضرب موسیقی وارداتی آمریکائی درست شد. امّا چیزی کاملاً متفاوت را عرضه کرد. خشم و عصیان زاغه نشینان را. خیزشهایی که طی دهه 1960 میلادی در سطح جهان بوقوع می‌پیوست و موج جنبش رهائی سیاهان در ایالات متحده موجب شد بسیاری از مردم، موسیقی رگه را با خود آشنا یابند. اعضای گروه ویلرز که از مشهورترین گروههای موسیقی رگه به حساب می‌آمد نخست با ساز و برگ چریکی و اونیفورم‌هایی نظیر حزب پلنگان سیاه آمریکا بر صحنه ظاهر می‌شدند به طورکلی بهترین موسیقیدانان (رگه) غالباً جنگجویانی فرهنگی علیه سیستم ستمگر هستند. آنها در مقابل مسیحیتی که استعمار برایشان به ارمغان آورده بود به جهانبینی و فلسفه سنتی آفریقایی روی آوردند. اگر چه این فلسفه سنتی نیز جوانب مذهبی و خرافی و ارتجاعی بسیاری را شامل می‌شود، امّا علیه ایدئولوژی استعمارگران نقش مبارزه جویانه‌ای ایفا نموده است. در ترانه‌ای از باب مارلی یکی از مشهورترین خوانندگان رگه که در سال 1981 به طرز مشکوکی از جهان رخت بربست می‌شنویم که: دلم می‌خواهد کلیسا را بمباران کنم می‌دانی که واعظ دروغ بهم می‌بافد، مبارزان رهایی در جنگند چه کسی می‌خواهد در خانه بماند؟ طرفداران فلسفه سنتی آفریقایی که بر خود نام راستافار گذاشته‌اند به هیچ وجه نمی‌خواهند منتظر زندگی خوشی که مسیحیت بعد از مرگ وعده می‌دهد بمانند. این مکتب، آزادی سیاهان را همین جا روی کره ارض طلب می‌کند و با خلق ترانه‌هائی، توهمات مسیحیت که بر جهانبینی و مبارزات ستمدیدگان آفریقا و آمریکای لاتین تأثیر می‌گذارد را به باد استهزا می‌گیرد.[1] طرفداران و اعضای این گروه معتقدند که موسیقی و حرکت آنها برای نجات بشریت است: متال موسیقی عادی نیست بلکه یک جنبش عظیم فکری و تحول درونی برای انسانهاست. جنبشی که از حقوق افراد دفاع می‌کند و قصد دارد با نشان دادن پستی‌ها و رذالت‌ها، انسان را در مسیر اصلی خود هدایت کند و با ابزار سخت خود، سخت‌ترین انسانها را فرو می‌ریزد و انسان متکی به نفس و تفکر خویش را به وجود می‌آورد. یک تاریکی بی پایان به سوی ما می‌آید همه نورهای زمین به پایان رسیدند عصری جدید می‌آید ... این عصر شیطانی ماست یک نیایش به ضد مسیح، ما سلام می‌کنیم تو اجازه می‌دهی که بر فرازت سقوط کنیم زمانه نفرت، جنگ و درد اینک اینجاست ما با هم چیزهای قوی تری می‌سازیم عصر شیطانی ما برای بودن می‌آید جنگ نامقدس، وقتی شیطان آلوده می‌شود در خون آرایش پیدا می‌کند با بال فرشتگان، از آسمان پدر شیطان لشگرتان را باطل می‌کند. اکنون زمانی است که تخت پادشاهیتان را بخواهیم ورود به قلمرو من، شما خواهید آمد پس اکنون به سپاه من حمله کن. اکنون زمانی است که برای خدایان بجنگیم سلام بر شیطان، فریاد مردم، آلوده شدن در خون فرشتگان متال می‌گوید: زندگی از آن ماست تا آن را به شیوة خودمان زندگی کنیم یعنی خود محوری انسان محوری و بر آوردن امیال نفسانی خود. این عده از هر عنصری استفاده می‌کنند تا اعتراض خود را به اعتقادات و رسوم مذهبی مردم نشان دهند، از نوع لباسی که به تن می‌کنند از مدلهای ریش و موگرفته تا برخوردهای اجتماعی، ... همه و همه نشانة اعتراض آنها به اعتقادات و رسوم مذهبی مردم است.[2] گروه‌های هوی متال که از گروه‌های موسیقی متالیکا برگرفته شده‌اند، دارای شاخه‌های متعددی هستند. افراد این گروه به شیطان پرستی، همجنس‌بازی، نژاد‌پرستی، مشروبات الکلی، مواد مخدر و هر گونه کار غیر متعارف دیگر می‌پردازند. افراد این گروه در زمان رقص اقدام به تکان دادن سر از نوع خاصی که به هد زدن معروف است می‌نمایند و به همین دلیل معمولاً موهای خود را همیشه بلند نگه می‌دارند. در حال حاضر گروه متال با قدیمی شدن علاقه به رپ در ایران، طرفداران بیشتری را به خود جذب نموده است.[3] (بلک سبت) که موسیقی‌ای از شاخه‌های هوی متال است گرد‌باد دیوانه‌کننده‌ای است که رسالت اصلی‌اش آزار و ترساندن مخاطب است، سم کشنده‌ای است که هنوز پادزهری ندارد، ظلمتی که هر خورشیدی را کور می‌کند (بلک سبت) مغز ما را از کار می‌اندازد و روزگارمان را سیاه می‌کند، دردهای کهنه را بیدار می‌کند و زخمهای جدیدی در جسم و روحمان ایجاد می‌کند، آنقدر زخم می‌زند تا غرق در خون شویم ... کار (بلک سبت) این است: (طلوع ظلمت) یا (آفرینش نور سیاه) محتوای ترانه‌هایش به هر آنچه آدمی را می‌ترساند، حیاتی نمادین و ملموس می‌بخشد، چیزهای ترسناکی که فراموششان کرده‌ایم یا دوست داریم فراموششان کنیم، امّا آنها آنقدر نیرومندند که شاید لحظاتی تماس یا اندیشیدن عمیق و واقعی به ایشان، زندگی ما را دگرگون سازد، چیزهایی از قبیل: معمای مرگ، عدم، قیامت، دوزخ، ابدیت، بی‌انتها بودن فضا، شیطان، جن، نیروهای ناشناخته. هیولاهایی که در روزمرگی زندگی پنهان شده‌اند و نیز سئوالات دیوانه‌کننده‌ای مثل: قبل از به دنیا آمدن کجا بودم؟، بعد از مردن به کجا می‌روم؟، درون من کیست؟، بی‌نهایت یعنی چه؟ و ... (بلک سبت) با اینهاست که به مدد نیروی حیرت‌آور موسیقی ماکابر و پیکره مینیاتوری ترانه‌هایش، جان مستعد اشتعال ما را به آتش می‌کشد. در پایان اگر نازک نارنجی نباشیم، اگر مصالح زندگی‌مان کاغذی نباشد و اگر به خاکستر تبدیل نشویم و باد خاکسترمان را به دیار عدم نبرد. مثل نوزادی به دنیا باز می‌گردیم. شاید خیلی‌ها بگویند این نوزاد شیطان است ولی اهمیتی ندارد زیرا مردم عادت دارند با هر چیز نو و تازه‌ای که مواجه می‌شوند آن را شر و شیطانی بدانند.[4] خلاصه این که موسیقی ابزار جدیدی در دست قدرتمندان است که به صورت نحله­ها و خرده فرهنگ­ها ترویج می شود تا افرادی که قبل از جنگ جهانی با کمک سلاح و سرنیزه استعمار می­شدند. بعد از جنگ با نام این نحله­ها و به اسم مبارزه با استعمار، استثمار شده و سوپاپ اطمینانی برای فرو کش کردن طغیان استثمار شده­ها باشند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: سایت اینترنتی هنر و موسیقی ایران www.artmusic.ir. [1] .http:// www.artmusic.ir/rak.asp. [2] . http:// www.artmusic.ir/metal.asp. [3] . http:// www.i--s--m.blogspot.com. [4] . http:// ayandoo. persianblog.com. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

موسیقی چه نقشی در نحله‌های جدید و خرده فرهنگ‌ها همانند گروههای رپ و متال دارد؟


پاسخ:

گروههای رپ، راک، رگه، متال و هوی متال عمدتاً در بین گروههای همسن و سال (در بین جوانان که در جوامع پر هرج و مرج و زور مدار و عقده‌ای) تشکیل می‌شود. در این گونه جوامع با سوء استفاده از فرصت عدم امنیت و عدم کنترل اجتماعی، گروههایی برای خوش‌گذرانی و عیاشی به وجود می‌آیند که به هنجار شکنی اعتقادی در جامعه خود می‌پردازند و اصطلاحاً به آنها شیطان‌پرست گفته می‌شود؛ یعنی افرادی که به خواسته‌های شیطان و هوای نفس می‌پردازند. آنان افرادی عقده‌ای هستند که در جامعه خود و خانواده خود منزجر از آداب و رسوم و محدودیتهای دینی به لادینی و اعتقاد به اینکه دین افیون توده‌ها و ملت‌هاست رو آورده و معتقدند که باید به خلاف آنچه که دین گفته عمل نمود تا خوشبخت و سرحال شد و موسیقی و سکس را عمده وسیله خوشحالی و نشاط می‌دانند. همانند کسانی که به واسطه شکست در امور زندگی برای تسکین و آرامش از عذاب روحی به مواد مخدر و مشروبات الکلی روی می‌آورند.
متال پس از جنگ جهانی دوم پایه‌گذاری شد، واقعه‌ای که بر روی همة کشورهای جهان مخصوصاً کشورهای اروپایی تأثیر بدی گذاشت و همه ملتها با مشکلات جدی روبرو شدند بعد از جنگ فساد همه جا را گرفت و این آغاز زندگی بی محتوا و خالی از ارزش برای اروپاییان بود با پایان جنگ بیکاری و فقر همه جا را فرا گرفت و باعث هجوم سیل عظیم مردم به شهرها شد. تراکم میلیونها نفر در شهرهای سراسر جهان باعث از هم گسیختگی شدید اجتماعی و فرهنگی شد. بهترین ترانه‌های رگه به جنگ این شرایط ناهنجار و نکبت‌بار نوین می‌رود و درست به همین دلیل است که سریعاً توجه جوانان عاصی و انقلابی کشورهای تحت سلطه و محلات فقیر نشین کشورهای امپریالیستی را به خود جلب می‌کند. موسیقی رگه با استفاده از ضرب موسیقی وارداتی آمریکائی درست شد. امّا چیزی کاملاً متفاوت را عرضه کرد. خشم و عصیان زاغه نشینان را.
خیزشهایی که طی دهه 1960 میلادی در سطح جهان بوقوع می‌پیوست و موج جنبش رهائی سیاهان در ایالات متحده موجب شد بسیاری از مردم، موسیقی رگه را با خود آشنا یابند. اعضای گروه ویلرز که از مشهورترین گروههای موسیقی رگه به حساب می‌آمد نخست با ساز و برگ چریکی و اونیفورم‌هایی نظیر حزب پلنگان سیاه آمریکا بر صحنه ظاهر می‌شدند به طورکلی بهترین موسیقیدانان (رگه) غالباً جنگجویانی فرهنگی علیه سیستم ستمگر هستند. آنها در مقابل مسیحیتی که استعمار برایشان به ارمغان آورده بود به جهانبینی و فلسفه سنتی آفریقایی روی آوردند. اگر چه این فلسفه سنتی نیز جوانب مذهبی و خرافی و ارتجاعی بسیاری را شامل می‌شود، امّا علیه ایدئولوژی استعمارگران نقش مبارزه جویانه‌ای ایفا نموده است. در ترانه‌ای از باب مارلی یکی از مشهورترین خوانندگان رگه که در سال 1981 به طرز مشکوکی از جهان رخت بربست می‌شنویم که: دلم می‌خواهد کلیسا را بمباران کنم می‌دانی که واعظ دروغ بهم می‌بافد، مبارزان رهایی در جنگند چه کسی می‌خواهد در خانه بماند؟
طرفداران فلسفه سنتی آفریقایی که بر خود نام راستافار گذاشته‌اند به هیچ وجه نمی‌خواهند منتظر زندگی خوشی که مسیحیت بعد از مرگ وعده می‌دهد بمانند. این مکتب، آزادی سیاهان را همین جا روی کره ارض طلب می‌کند و با خلق ترانه‌هائی، توهمات مسیحیت که بر جهانبینی و مبارزات ستمدیدگان آفریقا و آمریکای لاتین تأثیر می‌گذارد را به باد استهزا می‌گیرد.[1]
طرفداران و اعضای این گروه معتقدند که موسیقی و حرکت آنها برای نجات بشریت است: متال موسیقی عادی نیست بلکه یک جنبش عظیم فکری و تحول درونی برای انسانهاست. جنبشی که از حقوق افراد دفاع می‌کند و قصد دارد با نشان دادن پستی‌ها و رذالت‌ها، انسان را در مسیر اصلی خود هدایت کند و با ابزار سخت خود، سخت‌ترین انسانها را فرو می‌ریزد و انسان متکی به نفس و تفکر خویش را به وجود می‌آورد.
یک تاریکی بی پایان به سوی ما می‌آید
همه نورهای زمین به پایان رسیدند
عصری جدید می‌آید ... این عصر شیطانی ماست
یک نیایش به ضد مسیح، ما سلام می‌کنیم
تو اجازه می‌دهی که بر فرازت سقوط کنیم
زمانه نفرت، جنگ و درد اینک اینجاست
ما با هم چیزهای قوی تری می‌سازیم
عصر شیطانی ما برای بودن می‌آید
جنگ نامقدس، وقتی شیطان آلوده می‌شود در خون آرایش پیدا می‌کند با بال فرشتگان، از آسمان
پدر شیطان لشگرتان را باطل می‌کند. اکنون زمانی است که تخت پادشاهیتان را بخواهیم
ورود به قلمرو من، شما خواهید آمد
پس اکنون به سپاه من حمله کن. اکنون زمانی است که برای خدایان بجنگیم
سلام بر شیطان، فریاد مردم، آلوده شدن در خون فرشتگان
متال می‌گوید: زندگی از آن ماست تا آن را به شیوة خودمان زندگی کنیم یعنی خود محوری انسان محوری و بر آوردن امیال نفسانی خود.
این عده از هر عنصری استفاده می‌کنند تا اعتراض خود را به اعتقادات و رسوم مذهبی مردم نشان دهند، از نوع لباسی که به تن می‌کنند از مدلهای ریش و موگرفته تا برخوردهای اجتماعی، ... همه و همه نشانة اعتراض آنها به اعتقادات و رسوم مذهبی مردم است.[2]
گروه‌های هوی متال که از گروه‌های موسیقی متالیکا برگرفته شده‌اند، دارای شاخه‌های متعددی هستند. افراد این گروه به شیطان پرستی، همجنس‌بازی، نژاد‌پرستی، مشروبات الکلی، مواد مخدر و هر گونه کار غیر متعارف دیگر می‌پردازند. افراد این گروه در زمان رقص اقدام به تکان دادن سر از نوع خاصی که به هد زدن معروف است می‌نمایند و به همین دلیل معمولاً موهای خود را همیشه بلند نگه می‌دارند. در حال حاضر گروه متال با قدیمی شدن علاقه به رپ در ایران، طرفداران بیشتری را به خود جذب نموده است.[3]
(بلک سبت) که موسیقی‌ای از شاخه‌های هوی متال است گرد‌باد دیوانه‌کننده‌ای است که رسالت اصلی‌اش آزار و ترساندن مخاطب است، سم کشنده‌ای است که هنوز پادزهری ندارد، ظلمتی که هر خورشیدی را کور می‌کند (بلک سبت) مغز ما را از کار می‌اندازد و روزگارمان را سیاه می‌کند، دردهای کهنه را بیدار می‌کند و زخمهای جدیدی در جسم و روحمان ایجاد می‌کند، آنقدر زخم می‌زند تا غرق در خون شویم ... کار (بلک سبت) این است:
(طلوع ظلمت) یا (آفرینش نور سیاه)
محتوای ترانه‌هایش به هر آنچه آدمی را می‌ترساند، حیاتی نمادین و ملموس می‌بخشد، چیزهای ترسناکی که فراموششان کرده‌ایم یا دوست داریم فراموششان کنیم، امّا آنها آنقدر نیرومندند که شاید لحظاتی تماس یا اندیشیدن عمیق و واقعی به ایشان، زندگی ما را دگرگون سازد، چیزهایی از قبیل:
معمای مرگ، عدم، قیامت، دوزخ، ابدیت، بی‌انتها بودن فضا، شیطان، جن، نیروهای ناشناخته. هیولاهایی که در روزمرگی زندگی پنهان شده‌اند و نیز سئوالات دیوانه‌کننده‌ای مثل: قبل از به دنیا آمدن کجا بودم؟، بعد از مردن به کجا می‌روم؟، درون من کیست؟، بی‌نهایت یعنی چه؟ و ... (بلک سبت) با اینهاست که به مدد نیروی حیرت‌آور موسیقی ماکابر و پیکره مینیاتوری ترانه‌هایش، جان مستعد اشتعال ما را به آتش می‌کشد. در پایان اگر نازک نارنجی نباشیم، اگر مصالح زندگی‌مان کاغذی نباشد و اگر به خاکستر تبدیل نشویم و باد خاکسترمان را به دیار عدم نبرد. مثل نوزادی به دنیا باز می‌گردیم. شاید خیلی‌ها بگویند این نوزاد شیطان است ولی اهمیتی ندارد زیرا مردم عادت دارند با هر چیز نو و تازه‌ای که مواجه می‌شوند آن را شر و شیطانی بدانند.[4]
خلاصه این که موسیقی ابزار جدیدی در دست قدرتمندان است که به صورت نحله­ها و خرده فرهنگ­ها ترویج می شود تا افرادی که قبل از جنگ جهانی با کمک سلاح و سرنیزه استعمار می­شدند. بعد از جنگ با نام این نحله­ها و به اسم مبارزه با استعمار، استثمار شده و سوپاپ اطمینانی برای فرو کش کردن طغیان استثمار شده­ها باشند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
سایت اینترنتی هنر و موسیقی ایران www.artmusic.ir.


[1] .http:// www.artmusic.ir/rak.asp.
[2] . http:// www.artmusic.ir/metal.asp.
[3] . http:// www.i--s--m.blogspot.com.
[4] . http:// ayandoo. persianblog.com.
( اندیشه قم )





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین