مسئولیت والدین نسبت به به فرزندانی که به سن بلوغ رسیده اند چیست و چگونه آنها را با مسائل این دوران آشنا کنند؟
بدون تردید، یکی از نیرومند ترین غرایز انسانی، نیروی جنسی است. این نیرو از ابتدای تولد، به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است. فرد تا زمان ظهور جوانه‌های بلوغ، همچنان دوران آرام و بی‌تحرکی را از نظر جنسی پشت سر می‌گذارد، اما به محض شروع دوران نوجوانی، آرام آرام بیداری و شکفتگی آن فرا می رسد و رفته رفته، تمامی وجود نوجوان را در برمی‌گیرد و زیر تأثیرات سنگین و شدید خود قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که نوجوان، خود را در چنگال قوی این غریزه، تقریباً بی‌دفاع و ناتوان و آن را خارج از اراده و اقتدار شخصی احساس می‌کند. به همین دلیل ظهور و بروز این غریزه خواه ناخواه با مشکلاتی توأم است. شکوفایی این غریزه، به تدریج با هزاران تصور و احساس دیگر همراه می‌شود و پس از مدتی، تقریباً مالک اصلی وجود آدمی می‌گردد. نوجوان، در ابتدا احساس ناشناخته و مرموزی در وجود خویش می‌یابد که آمیخته با نوعی محبت و علاقه به دیگران است و چند مرحله را به تدریج طی می‌کند: 1 در مرحله اول: ابتدا توجه نوجوان به وضع بدن، معطوف می‌شود و این آغاز توجه و علاقه به امور جنسی است. 2 در مرحله دوم، توجه و علاقه قلبی با میل شدید و با عاطفه و محبت، همراه می‌شود و به اصطلاح ماهیت عاطفی پیدا می‌کند. 3 در مرحله سوم، علاقه به جنس مخالف بیشتر می ‌شود و به طور مقدماتی عشق و علاقه آنها، ممکن است هر کسی را هدف قرار دهد، لذا چندین نفر ممکن است به طور اخص مورد علاقه نوجوان واقع شوند. 4 در مرحله چهارم، علاقه معطوف به چند نفر، تغییر جهت داده و به جانب یک نفر از جنس مخالف هدایت می‌شود. این فرد ممکن است قدری مسن‌تر از خود نوجوان باشد و نوجوان، احتمالاً با این شیوه می‌خواهد مورد پشتیبانی یک فرد حامی قرار گیرد. 5 در مرحله پنجم، نوجوان، تغییر عقیده داده و متوجه فردی از جنس مخالف می‌شود که تناسب نسبی با او داشته باشد. برخی از روانشناسان، عشق و علاقه جوانان را بر دو نوع می‌دانند: عشق عاطفی (ملکوتی) و عشق شهوانی و منظور از عشق ملکوتی را محبت و علاقه‌ای می‌دانند که جوان به طرف مقابل احساس می‌کند و گاهی هم جوانان از آن به "عشق پاک" تعبیر می‌کنند. در این مرحله عشق، جنبه جسمانی و شهوانی ندارد بلکه با نوعی تمجید و تحسین و احساس فداکاری توأم است و جوان به شدت پرهیز دارد که این نوع احساس را با برچسب علاقه جنسی، آلوده کند و از آن، به عشق آسمانی یاد می‌کند. "موریس و بس" این نوع گرایشها را "عشق های افلاطونی" می‌نامد و آن را مشتمل بر احساسات محبت آمیز می‌داند. در مرحله عشق شهوانی که به دنبال عشق عاطفی بروز و ظهور می‌یابد، جوان بیشتر به مسائل توأم بالذت علاقمند می‌شود و چنانچه در طرف مقابل، ویژگی‌های مطلوب را بیابد، به ازدواج می‌اندیشد. برخی راهکارها و تدابیر پیشنهادی برای حفاظت غریزی جوانان، عبارت است از: 1 آشنایی و توجیه نوجوانان و جوانان با تغییر و تحولات غریزی آنان، علاوه بر این که وظایف خاص این سنین را به آنان یادآوری می‌نماید، می‌تواند در جهت آرامش درونی‌شان نیز مؤثر باشد. 2 چنانچه به نسل جوان، تفهیم نماییم که هر میل زمانی که به موقع و صحیح ارضاء شود؛ موجبات سعادت و شادکامی آنان را فراهم می‌نماید، توانسته‌ایم در جهت مصونیت اخلاقی‌شان، گامی مؤثر برداریم. 3 برخورداری نوجوانان و جوانان از یک نظام اخلاقی و فکری غنی به آنان یاری می‌دهد که بتوانند احساسات خویش را کنترل نموده و بر آنها فایق آیند. 4 تقویت اراده و خویشتن داری و آموزش کار مداوم و زندگی سالم، می تواند جوانان را در مسیر مطلوب و بالنده‌ای قرار دهد. فرهنگ اسلامی، توان لازم را برای ارایه چنین خدماتی داراست. 5 ترتیب دادن فرصتهای بحث و گفتگو با نسل جوان، مانع بدآموزی‌ها و انتقال اطلاعات غلط به آنان می‌شود. با تقویت فرهنگ ساده زیستی و حذف شرایط و تشریفات غیر ضروری، راه را برای ازدواج نسل جوان، هموار نماییم و سلامت اخلاقی نسل آینده را بدین گونه تضمین نماییم. 7 در معاشرتهای خانوادگی و روابط دوستانه نوجوان و جوان، مراقبت غیر ملموس داشته باشیم و بدانیم که شکستن حریم در این روابط مشکل ساز است که سعدی می‌گوید: پسر چون زده بر گذشتش سنینبه نامحرمان گو فراتر نشین بر پنبه آتش نشاید فروخت که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت. www.morsalat.com
عنوان سوال:

مسئولیت والدین نسبت به به فرزندانی که به سن بلوغ رسیده اند چیست و چگونه آنها را با مسائل این دوران آشنا کنند؟


پاسخ:

بدون تردید، یکی از نیرومند ترین غرایز انسانی، نیروی جنسی است. این نیرو از ابتدای تولد، به صورت نهفته در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده است. فرد تا زمان ظهور جوانه‌های بلوغ، همچنان دوران آرام و بی‌تحرکی را از نظر جنسی پشت سر می‌گذارد، اما به محض شروع دوران نوجوانی، آرام آرام بیداری و شکفتگی آن فرا می رسد و رفته رفته، تمامی وجود نوجوان را در برمی‌گیرد و زیر تأثیرات سنگین و شدید خود قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که نوجوان، خود را در چنگال قوی این غریزه، تقریباً بی‌دفاع و ناتوان و آن را خارج از اراده و اقتدار شخصی احساس می‌کند.
به همین دلیل ظهور و بروز این غریزه خواه ناخواه با مشکلاتی توأم است. شکوفایی این غریزه، به تدریج با هزاران تصور و احساس دیگر همراه می‌شود و پس از مدتی، تقریباً مالک اصلی وجود آدمی می‌گردد.
نوجوان، در ابتدا احساس ناشناخته و مرموزی در وجود خویش می‌یابد که آمیخته با نوعی محبت و علاقه به دیگران است و چند مرحله را به تدریج طی می‌کند:
1 در مرحله اول: ابتدا توجه نوجوان به وضع بدن، معطوف می‌شود و این آغاز توجه و علاقه به امور جنسی است.
2 در مرحله دوم، توجه و علاقه قلبی با میل شدید و با عاطفه و محبت، همراه می‌شود و به اصطلاح ماهیت عاطفی پیدا می‌کند.
3 در مرحله سوم، علاقه به جنس مخالف بیشتر می ‌شود و به طور مقدماتی عشق و علاقه آنها، ممکن است هر کسی را هدف قرار دهد، لذا چندین نفر ممکن است به طور اخص مورد علاقه نوجوان واقع شوند.
4 در مرحله چهارم، علاقه معطوف به چند نفر، تغییر جهت داده و به جانب یک نفر از جنس مخالف هدایت می‌شود. این فرد ممکن است قدری مسن‌تر از خود نوجوان باشد و نوجوان، احتمالاً با این شیوه می‌خواهد مورد پشتیبانی یک فرد حامی قرار گیرد.
5 در مرحله پنجم، نوجوان، تغییر عقیده داده و متوجه فردی از جنس مخالف می‌شود که تناسب نسبی با او داشته باشد.
برخی از روانشناسان، عشق و علاقه جوانان را بر دو نوع می‌دانند: عشق عاطفی (ملکوتی) و عشق شهوانی و منظور از عشق ملکوتی را محبت و علاقه‌ای می‌دانند که جوان به طرف مقابل احساس می‌کند و گاهی هم جوانان از آن به "عشق پاک" تعبیر می‌کنند. در این مرحله عشق، جنبه جسمانی و شهوانی ندارد بلکه با نوعی تمجید و تحسین و احساس فداکاری توأم است و جوان به شدت پرهیز دارد که این نوع احساس را با برچسب علاقه جنسی، آلوده کند و از آن، به عشق آسمانی یاد می‌کند. "موریس و بس" این نوع گرایشها را "عشق های افلاطونی" می‌نامد و آن را مشتمل بر احساسات محبت آمیز می‌داند. در مرحله عشق شهوانی که به دنبال عشق عاطفی بروز و ظهور می‌یابد، جوان بیشتر به مسائل توأم بالذت علاقمند می‌شود و چنانچه در طرف مقابل، ویژگی‌های مطلوب را بیابد، به ازدواج می‌اندیشد.
برخی راهکارها و تدابیر پیشنهادی برای حفاظت غریزی جوانان، عبارت است از:
1 آشنایی و توجیه نوجوانان و جوانان با تغییر و تحولات غریزی آنان، علاوه بر این که وظایف خاص این سنین را به آنان یادآوری می‌نماید، می‌تواند در جهت آرامش درونی‌شان نیز مؤثر باشد.
2 چنانچه به نسل جوان، تفهیم نماییم که هر میل زمانی که به موقع و صحیح ارضاء شود؛ موجبات سعادت و شادکامی آنان را فراهم می‌نماید، توانسته‌ایم در جهت مصونیت اخلاقی‌شان، گامی مؤثر برداریم.
3 برخورداری نوجوانان و جوانان از یک نظام اخلاقی و فکری غنی به آنان یاری می‌دهد که بتوانند احساسات خویش را کنترل نموده و بر آنها فایق آیند.
4 تقویت اراده و خویشتن داری و آموزش کار مداوم و زندگی سالم، می تواند جوانان را در مسیر مطلوب و بالنده‌ای قرار دهد. فرهنگ اسلامی، توان لازم را برای ارایه چنین خدماتی داراست.
5 ترتیب دادن فرصتهای بحث و گفتگو با نسل جوان، مانع بدآموزی‌ها و انتقال اطلاعات غلط به آنان می‌شود.
با تقویت فرهنگ ساده زیستی و حذف شرایط و تشریفات غیر ضروری، راه را برای ازدواج نسل جوان، هموار نماییم و سلامت اخلاقی نسل آینده را بدین گونه تضمین نماییم.
7 در معاشرتهای خانوادگی و روابط دوستانه نوجوان و جوان، مراقبت غیر ملموس داشته باشیم و بدانیم که شکستن حریم در این روابط مشکل ساز است که سعدی می‌گوید:
پسر چون زده بر گذشتش سنینبه نامحرمان گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت
که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین