آری, مهریه یک دین و بدهی به نفع همسر و علیه شوهر است البته اسم بدهی و در مقابل برخی تمتعات جنسی و اثبات صداقت برای تشکیل کانون گرم خانواده است. بایستی توجه داشت که مهریه ربطی به طلاق ندارد, بلکه به مجرد عقد ازدواج ولو انکه هیچ رابط جنسی نیز برقرار نشده باشد, به عهده مرد می اید, البته قبل از همسر شدن نصف مهریه به صورت قطعی به نفع زن ثابت می شود و پس از ان تمام مهریه . حال, اگر شوهری نتوانست مهریه را به صورت نقد بپردازد, همسرش می تواند تقاضای توقیف اموال او را بنماید و تا زمانی پرداخت همه مهریه تقاضای جنس او را بنماید. با وجود این شوهر می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم به اعسار (ناداری و تنگدستی) نماید که در صورت اثبات, از حبس و مجازات, معاف می شود و لیکن به میزانی که دادگاه مقرر می کند باید طی اقساط, مهریه را بپردازد. porseman.org
درصورتی که مرد نتواند به منظور طلاق مهریه زن را نقدا بپردازد تکلیف چیست ؟ آیا پرداخت به اقساط موضوعیت دارد؟ چگونه دادگاه حکم می کند؟
آری, مهریه یک دین و بدهی به نفع همسر و علیه شوهر است البته اسم بدهی و در مقابل برخی تمتعات جنسی و اثبات صداقت برای تشکیل کانون گرم خانواده است. بایستی توجه داشت که مهریه ربطی به طلاق ندارد, بلکه به مجرد عقد ازدواج ولو انکه هیچ رابط جنسی نیز برقرار نشده باشد, به عهده مرد می اید, البته قبل از همسر شدن نصف مهریه به صورت قطعی به نفع زن ثابت می شود و پس از ان تمام مهریه . حال, اگر شوهری نتوانست مهریه را به صورت نقد بپردازد, همسرش می تواند تقاضای توقیف اموال او را بنماید و تا زمانی پرداخت همه مهریه تقاضای جنس او را بنماید. با وجود این شوهر می تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم به اعسار (ناداری و تنگدستی) نماید که در صورت اثبات, از حبس و مجازات, معاف می شود و لیکن به میزانی که دادگاه مقرر می کند باید طی اقساط, مهریه را بپردازد.
porseman.org
- [آیت الله بهجت] اگر مرد مهریه زنش را از پول و مالی که خمس به آن تعلّق گرفته است و خمس آن پرداخت نشده، بپردازد تکلیف زن چیست؟ اگر از درآمد سالش بپردازد چه طور؟
- [آیت الله سبحانی] اگر زوج از پرداخت تمامی مهریه در یک نوبت ناتوان شناخته شود دادگاه وی را به پرداخت مهر طی اقساط محکوم نماید آیا پس از دریافت اولین قسط زوجه می تواند از حق حبس استفاده کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا اگر مرد نتواند در لحظه تعیین مهریه کل آن را بپردازد میتواند نیت کند که هر وقت داشت در صورت مطالبه بپردازد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زن ناشزه ای با ترک منزل بدون اجازه شوهر درخواست کرده که مهر خود را بگیرد و چون شوهر نقداً نمی تواند بپردازد، می گوید به صورت قسطی در چند سال می دهم. اما زن اصرار دارد که شوهرش منزل مسکونی خود را بفروشد و مهریه او را بدهد، آیا بر مرد لازم است خانه را فروخته و مهریه او را بدهد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا اجبار زوج و زندانی نمودن وی به دلیل عدم پرداخت مهریه و به منظور پذیرش طلاق خلع جایز است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زن در زندگی با همسر خود مشکل دارد و طبق تشخیص دادگاه ادامه زندگی موجب عسر و حرج شدید برای زن می باشد و بنابراین زن راضی است مهریه خود را بخشیده و طلاق بگیرد حال اگر شوهر به هر علتی راضی به طلاق دادن او نباشد، تکلیف این زن چیست؟
- [سایر] اگر مرد زن را طلاق بدهد چه مقدار باید به زن مهریه بدهد؟
- [آیت الله بهجت] اگر زوج معسر بود و به تکلیف دادگاه ملزم به پرداخت مهریه به صورت قسطی شد، با توجّه به این که امروزه مهریه ها بالا است و پرداخت قسطی آن هم سال ها طول می کشد تا تمام شود، آیا با این وجود با فرض باکره بودن و عدم مواقعه، زن حقّ دارد تا پایان قسط آخر تمکین نکند؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن یا مرد پس از ازدواج تغییر جنسیت دهد، حکم ازدواج قبلی چگونه است؟ در صورت بطلان آیا مرد باید مهریه زن را تماماً بپردازد؟
- [آیت الله سیستانی] اگر زن طبق وکالت مرد دارای حق طلاق بوده و هم اکنون مرد به دلیل عدم تمکین زن با اجازه دادگاه تجدید فراش نماید آیا حق طلاق از زن ساقط می شود یا نه ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مرد بداند که با زنی خواهر و برادر رضاعی می باشند حق ازدواج با او را ندارد و اگر ازدواج کند باطل است و اگر بعد از ازدواج بگوید که با زن خود خواهر و برادر رضاعی می باشند اگر زن نیز قبول کند عقد آنها باطل است و باید بلافاصله از یکدیگر جدا شوند و در فرض سابق اگر با هم همبستر نشده باشند زن استحقاق مهریه را ندارد و اگر همبستر شده باشند چنانچه زن نمی دانسته یا فراموش کرده استحقاق گرفتن مهر المثل را دارد. و اگر بعد از ازدواج مرد بگوید با زن خود خواهر و برادر رضاعی است و زن قبول نکند مرد باید ادعای خود را در دادگاه ثابت کند و حتی اگر نتواند ثابت کند اگر می داند که واقعاً همسرش خواهر رضاعی اوست باید زن را طلاق دهد و دیگر با او زندگی نکند.
- [آیت الله مظاهری] طلاق بر دو قسم است: 1- طلاق رجعی، و آن طلاقی است که مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، که در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنی میتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید. 2- طلاق بائن، و آن طلاقی است که بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی نمیتواند بدون عقد او را به همسری قبول نماید و آن بر شش قسم است: اوّل: طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوّم: طلاق زنی که یائسه باشد. سوّم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق زنی که شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است. پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقی است که زن به شوهرش مایل نیست و مهریه یا مال دیگر خود رابه او میبخشد کهطلاقشدهد. ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقی است که زن و شوهر، یکدیگر را نخواهند و زن مهریه یا مال دیگر خود را به او میبخشد تا او را طلاق دهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] طلاق بر دو قسم است: (طلاق بائن) و (طلاق رجعی) طلاق بائن آن است که مرد در آن حقّ رجوع به زن خود را ندارد، (منظور از رجوع آن است که مرد بدون عقد با زن آشتی کند و او را مجدّداً به همسری بپذیرد) طلاق بائن بر پنج قسم است: 1 طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده. 2 طلاق زن یائسه، یعنی زنی که بیشتر از 50 سال دارد. 3 طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد، با او نزدیکی نکرده باشد. 4 طلاق سوم زن سه طلاقه. 5 طلاق خلع و مبارات که شرح آن بعداً خواهد آمد: و غیر اینها را طلاق رجعی گویند، که تا وقتی زن در عدّه است مرد می تواند به او رجوع کند.
- [آیت الله خوئی] طلاق باید به صیغ عربی صحیح و به کلمة طالق خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغ طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه باشد، باید بگوید: (زوجتی فاطمة طالق) یعنی زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: (زوجة موکلی فاطمة طالق) و درصورتی که زن معین باشد ذکر نام او لازم نیست.
- [آیت الله خوئی] هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط کند که اگر شوهر مسافرت نماید، یا مثلًا شش ماه به او خرجی ندهد، اختیار طلاق با او باشد، این شرط باطل است، ولی چنانچه شرط کند که اگر مرد مسافرت کند، یا مثلًا تا شش ماه خرجی ندهد، از طرف او برای طلاق خود وکیل باشد صحیح است و درصورتی که شرط حاصل شود و خود را طلاق دهد طلاق صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بعد از ازدواج ادعا کند که مرد برادر رضاعی اوست و شوهر انکار کند زن باید ادعای خود را ثابت کند و اگر نتواند ادعای خود را ثابت کند همسر او باقی می ماند ولی در این فرض هم اگر می تواند باید همسر خود را به طلاق خلع راضی کند که او را طلاق دهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن شوهردار اگر قبل از آن که شوهرش به او دخول کند، به کسی زنا بدهد، دیگر پرداخت مهریه بر شوهرش واجب نیست و بنا بر احتیاط واجب باید شوهرش - احتیاطاً - او را طلاق بدهد و احکام محرّم ابدی را نیز بر او بار کند (یعنی دیگر از او تمتع نبرد و بعد از طلاق مجدداً با او ازدواج ننماید) و اگر بعد از مباشرت با شوهرش، زنا بدهد به شوهرش حرام نمیشود؛ ولی احتیاط مستحبّ آن است که شوهرش او را احتیاطاً طلاق بدهد و احکام حرام ابدی را نیز بار کند؛ مخصوصاً اگر زن توبه نکرده به عمل خویش اصرار بورزد، ولی به هر حال مهریه او ساقط نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن شخصا با ظاهر سازی و تدلیس مردی را فریب دهد و به عقد او در آید و بعد از عقد معلوم شود که تدلیس کرده است، پس از آن که شوهر عقد را فسخ کرد، زن مهریه تعیین شده را طلبکار نیست، هرچند شوهر با او نزدیکی کرده باشد، ولی خوب است شوهر چیزی به او بدهد و اگر دیگری مرد را فریب داده باشد، در مواردی که مرد باید مهریه را به زن بپردازد، میتواند مقدار آن را از شخص فریب دهنده بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: اوّل: آن که شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد. دوّم: آبستن باشد، و اگر معلوم نباشد که آبستن است و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشکال ندارد. سوّم: مرد بواسطه غایب بودن و مانند آن نتواند پاک بودن زن را بفهمد.
- [امام خمینی] طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است: اول: آنکه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد. دوم: آبستن باشد و اگر معلوم نباشد که آبستن است و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشکال ندارد. سوم: مرد به واسطه غایب بودن نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد.