جزع و بی تابی نمودن در مصیبت ها و مشکلات و گرفتاری ها، نشانه چیست؟ راه تحصیل صبر و شکیبایی را بیان نمایید.
جزع و بی تابی نمودن در مصیبت ها و مشکلات و گرفتاری ها، عبارت است از ناله و فریاد کشیدن و لباس پاره کردن و یا به خود زدن و گفتار ناشایست داشتن و امثال اینها که کشف از ضعف ایمان و نفس انسانی می کند و در حقیقت نارضایتی از تقدیرات الهی است. رسول الله(صلی الله علیه وآله) فرمود: انّ عِظم الجزاء مع عظم البلآء و انّ الله اذا احبّ قوماً ابتلاهم، فمن رضی فله الرضا و من سخط فله السخط[1]؛ پاداش بزرگ بر بلای بزرگ است و به راستی هنگامی که خدا مردمی را دوست داشته باشد، ایشان را به بلا مبتلا می سازد؛ پس هر کس راضی باشد، خدا نیز از او راضی است و هر کس خشم کند، خدا نیز بر او خشم می کند(و ناخشنود است). و انسان عاقل و خردمند می داند که با جزع و فزع کردن هیچ سودی نمی برد، جز آن که ضعف نفس خود را نشان می دهد و موجب عذاب بیش تر و چه بسا موجب مرض و گرفتاری بیش تر خود شود و از طرفی، ثواب و اجر و پاداش خود را از بین می برد و شاید اگر صبر کند و عقل و درک خود را به کار گیرد، برای او بهتر است؛ مثلا اگر مالی گم کرده یا دزد برده و امثال این ها، اگر بی تابی کند، کم تر می تواند فکر علاج و درمان باشد؛ یا اگر مریضیِ سخت داشته باشد، با صبر و تأنی بهتر می تواند راه چاره و درمان را پیدا کند و خود را گم نکند که بد بدتر نشود. صبر و شکیبایی ضد این صفت، صبر و بردباری و اطمینان نفس و ترک اضطراب و خود را گم نکردن است که بسیار پسندیده و عاقلانه و موجب اجر و پاداش اخروی است. صبر انواع مختلف دارد: صبر بر طاعت و عبادت، صبر بر ترک گناه و معصیت و میل به شهوت ها و صبر بر مصیبت و بلا. انصافاً صفت صبر از مراتب راقیه و موجب خیر و برکت است، هم در دنیا و هم در آخرت. امیر المؤمنین(علیه السلام)فرمود: (وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَد لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَان لَا صَبْرَ مَعَهُ)؛[2] (در ضمن حدیثی که می فرماید به شما پنج سفارش می کنم که خیلی مهم است). بر شما باد به صبر و بردباری. به راستی صبر نسبت به ایمان به منزله ی سر است نسبت به بدن؛ (زیرا تمام فضایل و کمالات از صبر تأثیر پذیراست). و هیچ خیر و نیکی نیست در بدنی که سر نداشته باشد و هیچ خیری نیست در ایمانی که صبر و شکیبایی همراه نداشته باشد. اگر تدبر و تأمل کنید، می بیند که رسیدن به تمام کمالات انسانی ایمانی، نیاز به صبر و شکیبایی دارد، چه دنیایی چه آخرتی. اگر صبر نباشد، کی مؤمن می تواند از خواب شیرین صبح برای نماز بیدار شود، یا پانزده ساعت در تابستان تشنه و گرسنه بماند، یا یک پنجم مالش را در راه خمس و یک دهم را در زکات پرداخت کند، یا مشکلات جسمی و روانی و مادّی حج را تحمّل و برداشت کند؟ این ها صبر بر طاعت است. اگر صبر نباشد، کی مؤمن می تواند از مال حرام دست بکشد، در مثل قمار و ربا و کم فروشی یا ترک زنا و غنا و دروغ و غیبت؟ این ها صبر بر ترک معصیت است. اگر صبر نباشد، کی می تواند بر فراق عزیزان و کسان و دوستان، از پدر و مادر و برادر و خواهر و غیره خود را گم نکند و کاری بر خلاف رضای خدا انجام ندهد و این مصیبت ها را تحمل نماید؟ این ها صبر بر بلا و مصیبت است. راه تحصیل صبر و شکیبایی راه به دست آوردن این صفت حسنه، اوّل دقّت در اخبار و احادیث و داستان هایی است که در شرافت صبر و اجر و پاداش آن وارد شده است، که نمونه ای عرض شد، و بداند در عوض صبر، خداوند درجه و مقام و پاداش به او خواهد داد؛ دوّم این که فکر کند که زمان صبر کوتاه و زودگذر است و بالاخره گرفتاری هرچه باشد تمام شدنی است. (إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً)؛ به راستی برای هر مشکلی آسانی است؛ پس حتماً با مشکل آسانی است و در پی خواهد آمد. بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر *** بار دیگر روزگار چون شکر آید صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند *** بر اثر صبر نوبت ظفر آید سوم آن که دقّت کند که بی صبری یا جزع و فزع یا آه و ناله چه فایده و اثری دارد؟ مگر مرده زنده می شود؟ با بی تابی، جز آن که بیش تر خود را اذیت کند، سودی نمی برد. بالاخره (المقدر کائن؛ آنچه مقدر است شدنی است). آنچه نصیب است نه کم می دهند *** گر نستانی به ستم می دهند چهارم آن که در احوال بزرگان تأمل کند، از انبیا و ائمه و صالحین که به چه بلاها و مصیبت هایی گرفتار شده و صبر کرده اند؛ امام حسن مجتبی(علیه السلام)به جناده فرمود: ما منّا الاّ مسموم او مقتول؛[3] هیچ یک از ما نیست جز آن که مسموم یا شهید شدیم. و همین نشان سعادت و شرافت ایشان است. صبرِ بعضی از علما مثل مرحوم امام(قدس سره)بر مصیبت و مرگ مشکوکِ (شاید شهادت) مرحوم حاج سید مصطفی، همه دیدند و نوشتند و گفتند که انصافاً کم نظیر بود. هر که در این بزم مقرّب تر است *** جام بلا بیش ترش می دهند ناگفته نماند که صبر و شکیبایی هیچ منافاتی با دل سوختن و اشک ریختن ندارد؛ چون گفتیم صبر عبارت است از تحمّل گرفتاری، و آه و ناله و شکوه نکردن و اظهار نارضایتی از خدا و کارهای او ننمودن ولی شکستن دل و جاری شدن اشک مقتضای طبع و احساس بشریت، بلکه حکایت از عطوفت و کمال ایمان است؛ لذا نقل شده است که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در مصیبت فرزندش ابراهیم، گریه کرد و اشک ریخت و فرمود: العین تدمع و القلب یحزن و لا یقول ما یسخط الرب[4]؛ اشک جاری می شود و دل می سوزد و چیزی که برخلاف رضای خدا باشد نمی گوید. و شاید این همه روایت که در فضیلت گریه بر مصائب امام حسین(علیه السلام) وارد شده است، یکی از جهات آن، تأسی جستن بر آن حضرت باشد، که آن همه مصیبت را برای ترقّی دین مقدس اسلام تحمل کرد و جز رضای خدا چیزی در نظر نداشت؛ پس ما هم که افتخار پیروی از آن بزرگواران را داریم، باید یاد بگیریم و دنباله رو آنان باشیم. حضرت امام رضا(علیه السلام) به ریّان بن شبیب فرمود: یابن شبیب ان کنت باکیاً لشیء فابک للحسین بن علیّ بن ابی طالب(علیهما السلام)فانّه ذبح کما یذبح الکبش[5]؛ پسر شبیب، اگر در هر مصیبتی بخواهی گریه کنی، بر مصیبت جدّم امام حسین(علیه السلام) گریه کن، چه آن که او را مانند گوسفند سر بریدند. اللّهم اجعل عاقبة امرنا خیراً بجاه محمّد و آله الطیبین الطاهرین و للّه الحمد علی کلّ نعمة و حال و صلّی الله علی خیر خلقه محمّد و آله والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. پی نوشتها: [1]. جامع السعادات، ج 3، ص 224. [2]. نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 154، فیض الاسلام، ص 1113. [3]. بحارالانوار، 44، ص 139. [4]. جامع السعادات، ج 3، ص 241. [5]. بحارالانوار، ج 44، ص 286. منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

جزع و بی تابی نمودن در مصیبت ها و مشکلات و گرفتاری ها، نشانه چیست؟ راه تحصیل صبر و شکیبایی را بیان نمایید.


پاسخ:

جزع و بی تابی نمودن در مصیبت ها و مشکلات و گرفتاری ها، عبارت است از ناله و فریاد کشیدن و لباس پاره کردن و یا به خود زدن و گفتار ناشایست داشتن و امثال اینها که کشف از ضعف ایمان و نفس انسانی می کند و در حقیقت نارضایتی از تقدیرات الهی است. رسول الله(صلی الله علیه وآله) فرمود:
انّ عِظم الجزاء مع عظم البلآء و انّ الله اذا احبّ قوماً ابتلاهم، فمن رضی فله الرضا و من سخط فله السخط[1]؛ پاداش بزرگ بر بلای بزرگ است و به راستی هنگامی که خدا مردمی را دوست داشته باشد، ایشان را به بلا مبتلا می سازد؛ پس هر کس راضی باشد، خدا نیز از او راضی است و هر کس خشم کند، خدا نیز بر او خشم می کند(و ناخشنود است).
و انسان عاقل و خردمند می داند که با جزع و فزع کردن هیچ سودی نمی برد، جز آن که ضعف نفس خود را نشان می دهد و موجب عذاب بیش تر و چه بسا موجب مرض و گرفتاری بیش تر خود شود و از طرفی، ثواب و اجر و پاداش خود را از بین می برد و شاید اگر صبر کند و عقل و درک خود را به کار گیرد، برای او بهتر است؛ مثلا اگر مالی گم کرده یا دزد برده و امثال این ها، اگر بی تابی کند، کم تر می تواند فکر علاج و درمان باشد؛ یا اگر مریضیِ سخت داشته باشد، با صبر و تأنی بهتر می تواند راه چاره و درمان را پیدا کند و خود را گم نکند که بد بدتر نشود.
صبر و شکیبایی
ضد این صفت، صبر و بردباری و اطمینان نفس و ترک اضطراب و خود را گم نکردن است که بسیار پسندیده و عاقلانه و موجب اجر و پاداش اخروی است. صبر انواع مختلف دارد: صبر بر طاعت و عبادت، صبر بر ترک گناه و معصیت و میل به شهوت ها و صبر بر مصیبت و بلا. انصافاً صفت صبر از مراتب راقیه و موجب خیر و برکت است، هم در دنیا و هم در آخرت. امیر المؤمنین(علیه السلام)فرمود:
(وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَد لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَان لَا صَبْرَ مَعَهُ)؛[2] (در ضمن حدیثی که می فرماید به شما پنج سفارش می کنم که خیلی مهم است). بر شما باد به صبر و بردباری. به راستی صبر نسبت به ایمان به منزله ی سر است نسبت به بدن؛ (زیرا تمام فضایل و کمالات از صبر تأثیر پذیراست).
و هیچ خیر و نیکی نیست در بدنی که سر نداشته باشد و هیچ خیری نیست در ایمانی که صبر و شکیبایی همراه نداشته باشد. اگر تدبر و تأمل کنید، می بیند که رسیدن به تمام کمالات انسانی ایمانی، نیاز به صبر و شکیبایی دارد، چه دنیایی چه آخرتی. اگر صبر نباشد، کی مؤمن می تواند از خواب شیرین صبح برای نماز بیدار شود، یا پانزده ساعت در تابستان تشنه و گرسنه بماند، یا یک پنجم مالش را در راه خمس و یک دهم را در زکات پرداخت کند، یا مشکلات جسمی و روانی و مادّی حج را تحمّل و برداشت کند؟ این ها صبر بر طاعت است. اگر صبر نباشد، کی مؤمن می تواند از مال حرام دست بکشد، در مثل قمار و ربا و کم فروشی یا ترک زنا و غنا و دروغ و غیبت؟ این ها صبر بر ترک معصیت است. اگر صبر نباشد، کی می تواند بر فراق عزیزان و کسان و دوستان، از پدر و مادر و برادر و خواهر و غیره خود را گم نکند و کاری بر خلاف رضای خدا انجام ندهد و این مصیبت ها را تحمل نماید؟ این ها صبر بر بلا و مصیبت است.
راه تحصیل صبر و شکیبایی
راه به دست آوردن این صفت حسنه، اوّل دقّت در اخبار و احادیث و داستان هایی است که در شرافت صبر و اجر و پاداش آن وارد شده است، که نمونه ای عرض شد، و بداند در عوض صبر، خداوند درجه و مقام و پاداش به او خواهد داد؛ دوّم این که فکر کند که زمان صبر کوتاه و زودگذر است و بالاخره گرفتاری هرچه باشد تمام شدنی است.
(إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً)؛ به راستی برای هر مشکلی آسانی است؛ پس حتماً با مشکل آسانی است و در پی خواهد آمد.
بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر *** بار دیگر روزگار چون شکر آید
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند *** بر اثر صبر نوبت ظفر آید
سوم آن که دقّت کند که بی صبری یا جزع و فزع یا آه و ناله چه فایده و اثری دارد؟ مگر مرده زنده می شود؟ با بی تابی، جز آن که بیش تر خود را اذیت کند، سودی نمی برد. بالاخره (المقدر کائن؛ آنچه مقدر است شدنی است).
آنچه نصیب است نه کم می دهند *** گر نستانی به ستم می دهند
چهارم آن که در احوال بزرگان تأمل کند، از انبیا و ائمه و صالحین که به چه بلاها و مصیبت هایی گرفتار شده و صبر کرده اند؛ امام حسن مجتبی(علیه السلام)به جناده فرمود:
ما منّا الاّ مسموم او مقتول؛[3] هیچ یک از ما نیست جز آن که مسموم یا شهید شدیم.
و همین نشان سعادت و شرافت ایشان است. صبرِ بعضی از علما مثل مرحوم امام(قدس سره)بر مصیبت و مرگ مشکوکِ (شاید شهادت) مرحوم حاج سید مصطفی، همه دیدند و نوشتند و گفتند که انصافاً کم نظیر بود.
هر که در این بزم مقرّب تر است *** جام بلا بیش ترش می دهند
ناگفته نماند که صبر و شکیبایی هیچ منافاتی با دل سوختن و اشک ریختن ندارد؛ چون گفتیم صبر عبارت است از تحمّل گرفتاری، و آه و ناله و شکوه نکردن و اظهار نارضایتی از خدا و کارهای او ننمودن ولی شکستن دل و جاری شدن اشک مقتضای طبع و احساس بشریت، بلکه حکایت از عطوفت و کمال ایمان است؛ لذا نقل شده است که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در مصیبت فرزندش ابراهیم، گریه کرد و اشک ریخت و فرمود:
العین تدمع و القلب یحزن و لا یقول ما یسخط الرب[4]؛ اشک جاری می شود و دل می سوزد و چیزی که برخلاف رضای خدا باشد نمی گوید.
و شاید این همه روایت که در فضیلت گریه بر مصائب امام حسین(علیه السلام) وارد شده است، یکی از جهات آن، تأسی جستن بر آن حضرت باشد، که آن همه مصیبت را برای ترقّی دین مقدس اسلام تحمل کرد و جز رضای خدا چیزی در نظر نداشت؛ پس ما هم که افتخار پیروی از آن بزرگواران را داریم، باید یاد بگیریم و دنباله رو آنان باشیم. حضرت امام رضا(علیه السلام) به ریّان بن شبیب فرمود:
یابن شبیب ان کنت باکیاً لشیء فابک للحسین بن علیّ بن ابی طالب(علیهما السلام)فانّه ذبح کما یذبح الکبش[5]؛ پسر شبیب، اگر در هر مصیبتی بخواهی گریه کنی، بر مصیبت جدّم امام حسین(علیه السلام) گریه کن، چه آن که او را مانند گوسفند سر بریدند.
اللّهم اجعل عاقبة امرنا خیراً بجاه محمّد و آله الطیبین الطاهرین
و للّه الحمد علی کلّ نعمة و حال و صلّی الله علی خیر خلقه محمّد و آله
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
پی نوشتها:
[1]. جامع السعادات، ج 3، ص 224.
[2]. نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 154، فیض الاسلام، ص 1113.
[3]. بحارالانوار، 44، ص 139.
[4]. جامع السعادات، ج 3، ص 241.
[5]. بحارالانوار، ج 44، ص 286.
منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین