سلام خوبید خسته نباشید من یک مشکل اخلاقی دارم دوست دارم از طریق شما جواب کامل و راهگشایی بگیرم و هم مشکل حل بشه و هم یک عمر حالصانه دعا براتون بکنم .من جوانی 22 ساله هستم زن دادشی دارم که جای بچه اش هستم از کودکی به هر کار من گیر می داد و موجب تحریک مادرم میشد حتی در مجالس عروسی به پوشش عروس گیر می داد خدش و دخترش به حدی که به همه کار همه کار داشتن و همه بهنوعی از آنها دلخور بودن و من سعی می کردم جوابی به حرفهاشون ندم این ماجرا تا به امشب ادامه پیدا کرد تا زمان عروسی دختر برادم امشب برای اولین بار هر چی زن دادشم حرف هایی زد که منو ناراحت کنه دیگه نتونستم تحمل کنم و محترمنه جوابش را دادم و بعدش مورد ماخذه مادرم قرار گرفتم چرا جواب می دی آقا هر کی حدی داره آخه تا کی تحمل کنم از لباس عروس ایراد می گیرن خودشون لباس باز برای عروس شفارش داد همه را محکوم می کردن ولی حالا به مد افتادن به خدا من نمی خواهم حسودی کتم ولی دارم منفجر میشم 22 سال تحمل کردم و مادرم طرفدار زن دادشم و می گه تو حسادت می کنی من دختر مومنی هستم و رضایت افراد مادرو و از همه مهمتر اهل بیت برام مهم ولی بعضی مواقع نمی تونم تحمل کنم به خدا کوه بود می ترکید خواهشا سریع جواب منو بدین تا کار از این بدتر نشده .
سلام/ اهمیت نده و زندگی خودت را جدی بگیر و با افرادی که ناراحتت می کنند کمتر معاشرت کن ولی قهر نکن! ریز شدن در موضوعات و پرداختن به مباحث به اصطلاح خاله زنکیاز هیبت ومحبوبیت افراد کم می کند.
عنوان سوال:

سلام خوبید خسته نباشید من یک مشکل اخلاقی دارم دوست دارم از طریق شما جواب کامل و راهگشایی بگیرم و هم مشکل حل بشه و هم یک عمر حالصانه دعا براتون بکنم .من جوانی 22 ساله هستم زن دادشی دارم که جای بچه اش هستم از کودکی به هر کار من گیر می داد و موجب تحریک مادرم میشد حتی در مجالس عروسی به پوشش عروس گیر می داد خدش و دخترش به حدی که به همه کار همه کار داشتن و همه بهنوعی از آنها دلخور بودن و من سعی می کردم جوابی به حرفهاشون ندم این ماجرا تا به امشب ادامه پیدا کرد تا زمان عروسی دختر برادم امشب برای اولین بار هر چی زن دادشم حرف هایی زد که منو ناراحت کنه دیگه نتونستم تحمل کنم و محترمنه جوابش را دادم و بعدش مورد ماخذه مادرم قرار گرفتم چرا جواب می دی آقا هر کی حدی داره آخه تا کی تحمل کنم از لباس عروس ایراد می گیرن خودشون لباس باز برای عروس شفارش داد همه را محکوم می کردن ولی حالا به مد افتادن به خدا من نمی خواهم حسودی کتم ولی دارم منفجر میشم 22 سال تحمل کردم و مادرم طرفدار زن دادشم و می گه تو حسادت می کنی من دختر مومنی هستم و رضایت افراد مادرو و از همه مهمتر اهل بیت برام مهم ولی بعضی مواقع نمی تونم تحمل کنم به خدا کوه بود می ترکید خواهشا سریع جواب منو بدین تا کار از این بدتر نشده .


پاسخ:

سلام/ اهمیت نده و زندگی خودت را جدی بگیر و با افرادی که ناراحتت می کنند کمتر معاشرت کن ولی قهر نکن!
ریز شدن در موضوعات و پرداختن به مباحث به اصطلاح خاله زنکیاز هیبت ومحبوبیت افراد کم می کند.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین