چهارشنبه سوری سنت ملی است یاخرافه؟ این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها، پس چرا مذموم است؟
آیین چهارشنبه سوری که یادگار ایران باستان و ایران قبل از اسلام است متأثر از دین زرتشت است که آتش را مقدس می داند. در این آیین با پریدن از روی آتش و گفتن (زردی من از تو، سرخی تو از من) از آتش به عنوان یک امر مقدس مدد خواسته می شود . این امر از نظر اسلام شرک تلقی می شود زیرا یک مسلمان علاوه بر توحید ذاتی، قائل به توحید افعالی نیز هست. توحید افعالی یعنی اینکه هیچ کاری در عالم صورت نمی گیرد و هیچ حادثه ای رخ نمی دهد مگر آنکه سلسله علل آن به خداوند منتهی می شود. به تعبیر حکما هیچ مؤثری در عالم غیر از خدا نیست و به عبارت دیگر هیچ چیزی غیر از خدا در عالم مؤثر نیست. بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی نوعی شرک است. برخی می گویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کرده اند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است. قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امت های آنها از آباء و اجداد خود می داند که وقتی به آنها می گفتند چرا این کار را انجام می دهید می گفتند ما پدران خود را بر این راه یافته ایم و ما راه آنها را ادامه می دهیم. امروز نیز وقتی از عده ای سئوال می شود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار می کنید، می گویند چون پدران ما این کار انجام می دادند. به قول شهید آیت الله مطهری (نقل به مضمون) (شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیین ها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام می دهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشته ایم.) برخی دیگر می گویند این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها. جوان ها باید انرژی متراکم خود را به گونه ای تخلیه کنند و این یکی از راه های آن است، خصوصاً که این آیین از حالت شرک آمیز خود تا حد زیادی خارج شده و به صورت ترقه بازی و آتش بازی در آمده است. پاسخ این است که شادی نیز باید مانند سایر کارهای انسان مبنای عقلی داشته و معقول باشد. این چه شادی ای است که موجب کشته و مجروح شدن عده ای از هموطنان ما می شود؟ وقتی ما می شنویم برخی ملت های دیگر نیز چنین آیین هایی دارند چه نگاهی به آنها داریم؟ مثلاً در اسپانیا مردم در روز خاصی از سال همه با پرتاب گوجه فرنگی به یکدیگر شادی می کنند و ده ها تن گوجه فرنگی را اسراف می نمایند، کاری خلاف عقل و شرع. آیا جایگاه آنها نزد ما ارتقاء پیدا می کند یا تنزل می یابد؟ بهتر است به شادی های واقعی و طبیعی روی آوریم نه شادی های مصنوعی و ترویج خرافاتی مانند چهارشنبه سوری.
عنوان سوال:

چهارشنبه سوری سنت ملی است یاخرافه؟ این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها، پس چرا مذموم است؟


پاسخ:

آیین چهارشنبه سوری که یادگار ایران باستان و ایران قبل از اسلام است متأثر از دین زرتشت است که آتش را مقدس می داند. در این آیین با پریدن از روی آتش و گفتن (زردی من از تو، سرخی تو از من) از آتش به عنوان یک امر مقدس مدد خواسته می شود . این امر از نظر اسلام شرک تلقی می شود زیرا یک مسلمان علاوه بر توحید ذاتی، قائل به توحید افعالی نیز هست.
توحید افعالی یعنی اینکه هیچ کاری در عالم صورت نمی گیرد و هیچ حادثه ای رخ نمی دهد مگر آنکه سلسله علل آن به خداوند منتهی می شود. به تعبیر حکما هیچ مؤثری در عالم غیر از خدا نیست و به عبارت دیگر هیچ چیزی غیر از خدا در عالم مؤثر نیست. بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی نوعی شرک است.
برخی می گویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کرده اند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است.
قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امت های آنها از آباء و اجداد خود می داند که وقتی به آنها می گفتند چرا این کار را انجام می دهید می گفتند ما پدران خود را بر این راه یافته ایم و ما راه آنها را ادامه می دهیم. امروز نیز وقتی از عده ای سئوال می شود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار می کنید، می گویند چون پدران ما این کار انجام می دادند. به قول شهید آیت الله مطهری (نقل به مضمون) (شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیین ها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام می دهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشته ایم.)
برخی دیگر می گویند این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها. جوان ها باید انرژی متراکم خود را به گونه ای تخلیه کنند و این یکی از راه های آن است، خصوصاً که این آیین از حالت شرک آمیز خود تا حد زیادی خارج شده و به صورت ترقه بازی و آتش بازی در آمده است.
پاسخ این است که شادی نیز باید مانند سایر کارهای انسان مبنای عقلی داشته و معقول باشد. این چه شادی ای است که موجب کشته و مجروح شدن عده ای از هموطنان ما می شود؟ وقتی ما می شنویم برخی ملت های دیگر نیز چنین آیین هایی دارند چه نگاهی به آنها داریم؟ مثلاً در اسپانیا مردم در روز خاصی از سال همه با پرتاب گوجه فرنگی به یکدیگر شادی می کنند و ده ها تن گوجه فرنگی را اسراف می نمایند، کاری خلاف عقل و شرع. آیا جایگاه آنها نزد ما ارتقاء پیدا می کند یا تنزل می یابد؟
بهتر است به شادی های واقعی و طبیعی روی آوریم نه شادی های مصنوعی و ترویج خرافاتی مانند چهارشنبه سوری.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین