بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب؛ جنابعالی در آخر سخنرانی یکی از روزهای ماه صفر سال گذشته در چیذر، سه بیت شعر( در ارتباط با علیا حضرت، رقیه سلام الله علیها) قرائت فرمودید که بیت آخر آن این بود:\"من خود آن گوشواره میدادم\" می خواستم از شما در خواست کنم اگر هنوز آنرا به خاطر دارید، ومهمتر اینکه اگر وقتتان گرفته نمیشود، دوباره آنرا بگویید. از توجه شما متشکرم، والعاقبة للمتقین.
سلام/ چیزی که به یادم مانده: ...پس نهاد از سر اسیری وتب     سر به دامان عمه اش زینب خصم میخواست گوشواره اگر     گوش من از کرد پاره دگر ...من که جدم علی به وقت نماز     داد انگشتری به اهل نیاز مادرم فاطمه سه لیل ونهار     نان افطار خویش کرد ایثار من خود آن گوشواره میدادم     دُر به آن نابکار می دادم ...پس بگو تازیانه کم بزنند     دخترم دخترانه ام بزنند بیش از این خصم گر مرا بزند     قامتم چون نهال می شکند
عنوان سوال:

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب؛ جنابعالی در آخر سخنرانی یکی از روزهای ماه صفر سال گذشته در چیذر، سه بیت شعر( در ارتباط با علیا حضرت، رقیه سلام الله علیها) قرائت فرمودید که بیت آخر آن این بود:\"من خود آن گوشواره میدادم\" می خواستم از شما در خواست کنم اگر هنوز آنرا به خاطر دارید، ومهمتر اینکه اگر وقتتان گرفته نمیشود، دوباره آنرا بگویید. از توجه شما متشکرم، والعاقبة للمتقین.


پاسخ:

سلام/ چیزی که به یادم مانده:
...پس نهاد از سر اسیری وتب     سر به دامان عمه اش زینب
خصم میخواست گوشواره اگر     گوش من از کرد پاره دگر
...من که جدم علی به وقت نماز     داد انگشتری به اهل نیاز
مادرم فاطمه سه لیل ونهار     نان افطار خویش کرد ایثار
من خود آن گوشواره میدادم     دُر به آن نابکار می دادم
...پس بگو تازیانه کم بزنند     دخترم دخترانه ام بزنند
بیش از این خصم گر مرا بزند     قامتم چون نهال می شکند





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین