سلام در یک تالار گفتمان مجازی اهل تسنع مطالعه کردم که نوشته بود بنا به دستور قرآن رابطه جنسی با کنیز حلال و مجاز است. می خواستم بدانم روی چه حسابی این دو باهم محرم اند ؟ جالبش اینجاست که گفته بودند این عقیده اهل سنت نیست، نص قرآن است. می توانید به ابتدای سوره مومنون یا صفحه دوم از سوره معارج مراجعه کرده و ترجمه آیات را مطالعه کنید. و منابعی برای اثبات دلیل خود قرار داده بودند که : إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ [المؤمنون: 6] و [المعارج: 30] یعنی: ( مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده‌اند که در این صورت بر آنان نکوهشی نیست.) منظور از "ملک یمین": آنان برده های مورد تملک صاحبانشان هستند، چه مرد و چه زن. همچنین منظور از فرمایش باری تعالی که می فرماید: (أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ) برده های "زن" می باشد، کنیزهایی که آقای آنان این حق را دارند که بدون عقد ازدواج، وجود شاهد و مهریه با آنان آمیزش نمایند و همسر به حساب نمی آیند و اگر با آن ها جماع انجام شود "سریه" نامیده می شوند.
با عرض سلامقبل از پاسخ به این سؤال، شایسته است مقدّمه‌ای جهت آشنایی با بردگی و در نهایت، تفاوتش با خادم و کلفت، بیان نماییم: پیش از اسلام، جنگ و خونریزی‌ها به میدان جنگ محدود نمی‌شد، بلکه این ظلم و ستم به پس از زمان جنگ نیز کشیده می‌شد دو قبیله یا شهر یا کشور که با هم نبرد می‌کردند، تعدادی اسیر نیز در کنار خیل کشته‌ها بر جای می‌گذاشتند. هر گروه از اسرا به عنوان گروگان و وسیله‌ای برای ابراز کینه‌ها و زورآزمایی استفاده می‌کرد، این فاجعه در خصوص اطفال و زنان شدیدتر بود. امّا پس از اسلام، وضعیت گرفتن اسیر و برده‌داری، دچار تغییر و تحوّل شد. اسلام به تشکیلاتی کردن و نظام بخشیدن به آن وضعیت و برقراری عدالت و ظلم‌ستیزی پرداخت. چنان که: بردگی، خاصّ کفّاری شد که با مسلمانان جنگ کرده و علیه جامعه‌ی اسلامی طغیان می‌کردند (بنابراین، اسراء دو گروه مسلمان برده نمی‌شدند). مثلًا اگر کفار داخل سرزمین اسلامی به تعهدات هم‌زیستی مسالمت‌آمیز (ذمّه) رفتار می‌کردند، می‌توانستند تا آخر عمر آزادانه به زندگی ادامه دهند، ولی به محض شورش علیه مردم و نظام اسلامی، اسراءشان به برده‌گی گرفته می‌شد. به این صورت که کافر مرد، عبد نامیده شد و کافر زن، امه یا کنیز، نامگذاری گردید و هر یک تابع مقرراتی جداگانه گردیدند. در واقع اسلام با بردگی مخالفت ورزید، و به خصوص روی این مطلب ایستادگی کرد که عرب و عجم و سیاه و سفید فرقی ندارند. نظام اسلام در مورد (برده) کاملًا برعکس آن چیزی بود که در نزد مردم دیگر اعمال می‌شد. مثلًا یکی از کارهای تحمیلی و وحشتناک بردگان، نبردهای خونین برده با برده بود. بنا به گفته‌ی یکی از مورخین به نام (البر ماله) این نبردهای قهرمانانه‌ی خونین در برابر مالک و آقای آن‌ها بود تا لذّت ببرند. و این‌ها همه در کنار کارهای سخت و دشواری بود که به عهده‌ی بردگان بود. ساختمان‌های مهمّی که از دوران قدیم بر جای مانده از دیگر کارهای سخت بردگان بوده است و خدا می‌داند که در جریان ساختن اهرام مصر و تخت جمشید و بتکده‌ها و کاخ‌ها چقدر از این بردگان تلف شده‌اند؟ ملاحظه بفرمائید که این‌ها کجا و آن دستورات و مراقبت‌های اسلام در مورد برده‌ها کجا؟ سفارش به این که (بردگان شما، برادران شمایند) (بدترین مردم کسی که آدم بفروشد) از غضب خداوند در مورد زیردستان خود بپرهیزید، از غذای خود به آن‌ها بدهید و از لباس خود به آن‌ها بپوشانید هرگز بیش از طاقتشان از آن‌ها مسؤولیت نخواهید. اگر آن‌ها را دوست دارید، نگهدارشان باشید و) هرگونه اظهار نظر پیرامون خطی مشی اسلام در مسئله بردگی بدون داشتن آگاهی و دقت در قانون جهاد اسلامی، بی‌پایه و اساس خواهد بود. حتی بدانید که کلمه‌ی (بردگی) در اسلام، به همان معنای بردگی متعارف در سایر فرهنگ‌ها نبوده، بلکه این کلمه و ماهیّت آن، تتمّه‌ای از مسئله (جهاد و جنگ)، به این توضیح که: - اسلام در موارد خاصّ و معدودی اجازه‌ی جنگ داده، آن هم موقعی که جبهه‌ی کفر در مقابل اسلام بایستد و نسبت به ارشادات و ابلاغ‌های اسلام، موضع منفی بگیرد. ولی سایر مکتب‌ها این اجازه را به خود داده و می‌دهند که هر وقت هوس زیاده‌طلبی کنند دست به لشگرکشی و جنگ‌افروزی بزنند. - جنگ افروزان غیر مسلمان، اسیران جنگی را بی‌هیچ ضابطه یا می‌کشند و یا به برده بودن می‌کشاندند. امّا اسلام، این دستگیر شدگان را از مرگ حتمی و یا زنده بودن با اعمال شاقّه، به زنده بودن در قالب تیم پرورش و تربیت و در عین حال کمک کردن به اجتماع وارد کرد. شما می‌گوئید که با این اسیران دشمن چه کنند؟ آزاد کنند تا دو مرتبه به تجدید قوا پرداخته به صف لشگریان مهاجم بپیوندند و جنگ تازه‌ای علیه مکتب اسلام به راه بیندازند؟ و در نتیجه: یا اسلام عقب‌نشینی کرده و به گوشه‌ای بنشیند و یا همه روزه آتش جنگ و خون شعله‌ور باشد؟ یا این که آن‌ها را بکشد تا خیالش را آسوده کرده و نیروهای کاری و انسانی جامعه را حذف نماید؟ تاریخ را بخوانید تا ببیند دیگران چگونه با کشتن اسیران خود را راحت می‌کرده و سفّاکی و خونریزی را ترویج می‌نمودند؟ و یا این که آیا بهتر نیست که اسلام آن‌ها را به اجتماع اسلامی وارد کرده تا هم تربیت شوند و هم مشکل تراکم در محیطی خاص (زندان) به وجود نیاید؟ در اسلام، همین بردگان به مقامات بالا می‌رسند: بلال حبشی، اذان گوی رسمی پیامبر (ص) می‌شود و اولین شخصیّتی است که بر فراز کعبه پاگذاشت و اذان گفت. و امّا این که، چگونه برای محرم شدن با کنیزها، نیازی به صیغه نیست؟ اولًا در اسلام، ازدواج (ن کاح) نیاز به قراداد و پیمان (ع قد) دارد. این قرارداد، کاملًا رسمی بوده و چگونگی مقررات، الفاظ، آداب و محدوده‌ی آن را (خدا) تعیین می‌کند. به اصطلاح، هر عقد نکاحی به (سبب) نیاز دارد و مهم داشتن آن سبب است نه این که سبب‌ها یکسان باشد. مثلًا عقد ازدواج موقت و دائم متفاوتند امّا هر دو (سبب) برای محرم شدن‌اند. به همین ترتیب، گفته می‌شود که این سبب و عقد در مورد کنیزها (به عنوان زنان کافری که اسیر جنگی‌اند) نیز وجود دارد به نحوی که اسلام، ازدواج دائم با غیرمسلمان را اجازه نداده، ولی ازدواج موقت را تجویز کرده (مطابق نظر اکثر فقهاء و مراجع تقلید). ولی در مورد زن کافری که در جنگ اسیر می‌شود، یک نوع سبب دیگری قرار داده که هر چند با سایر صیغه‌ها متفاوت است (همچنان که در عرف انسان‌ها نیز شکل تمام قراردادها یکسان نیستند) امّا در (سبب بودن) اشتراک دارند و آن سبب، (مالکیت) نام دارد. ثانیاً: وقتی اسلام، برده‌ها را از مرگ حتمی نجات داد و با تعالمی و قوانین‌اش موجبات آزادی آن‌ها را از مرگ فراهم نمود، در مقابل این تسهیلات، به تنظیم سایر حالات و شئون نیز پرداخته. به عبارتی: وقتی جان آن‌ها را نجات داد، به طریق اولی این حق را نیز دارد که به سیستم‌سازی در مورد امور حقوقی و چگونگی زنده بودن آن‌ها بپردازد. به این انگیزه که با حفظ حرمت اسیران، منفعت مالکان را نیز تضمین کند. از این رو حتّی به مالکان نیز اجازه نداده تا تعدّی و زیاده‌طلبی کنند و در قالب قانونی 9 ماده‌ای، مکانیزم بهره‌گیری از کنیز را مشخص نموده. از این توضیح مختصر به دست می‌آید که: کنیز، زن کافری است که در جنگ با مسلمین به اسارت درآمده ولی کلفت یا مستخدم، یک زن کارگر است که جهت انجام کارهای خانه، استخدام شده (بدون این که حرف از جنگ، کفر یا ایمان و باشد). اگر کنیز بخواهد نسبت به مالک خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود: 1. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد. 2. مالک، کنیز را به دیگری نبخشیده باشد. 3. اگر کنیز با شخص دیگری ازدواج کرده باشد یا او را به دیگری بخشیده باشند، پس از سپری شدن مدّت زمان عده‌ی طلاق با شوهرش یا تمام شدن زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال می‌شود. 4. کنیز در حال گذراندن ایّام عدّه (عدّه‌ی طلاق از شوهر قبلی‌اش) یا ایام استبراء (در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد. 5. قبلًا پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکی نکرده باشد. 6. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد. 7. قبلًا فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکی نکرده باشد. 8. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مکاتب نباشد). 9. کنیز، کاملًا تحت تصرّف مالک باشد. جهت آگاهی از سیستم بردگی در اسلام و نظر اسلام درباره‌ی برده‌داری ر. ک: 1. نگاهی به بردگی، آیةالله محمد علی گرامی. 2. فرازهایی از اسلام، علامه‌ی طباطبایی (ره). 3. اسلام و آزادی بردگان، آیةالله مکارم شیرازی. موفق باشید
عنوان سوال:

سلام
در یک تالار گفتمان مجازی اهل تسنع مطالعه کردم که نوشته بود بنا به دستور قرآن رابطه جنسی با کنیز حلال و مجاز است.
می خواستم بدانم روی چه حسابی این دو باهم محرم اند ؟
جالبش اینجاست که گفته بودند
این عقیده اهل سنت نیست، نص قرآن است. می توانید به ابتدای سوره مومنون یا صفحه دوم از سوره معارج مراجعه کرده و ترجمه آیات را مطالعه کنید.
و منابعی برای اثبات دلیل خود قرار داده بودند که :
إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ [المؤمنون: 6] و [المعارج: 30]
یعنی: ( مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده‌اند که در این صورت بر آنان نکوهشی نیست.)
منظور از "ملک یمین": آنان برده های مورد تملک صاحبانشان هستند، چه مرد و چه زن.
همچنین منظور از فرمایش باری تعالی که می فرماید: (أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ) برده های "زن" می باشد، کنیزهایی که آقای آنان این حق را دارند که بدون عقد ازدواج، وجود شاهد و مهریه با آنان آمیزش نمایند و همسر به حساب نمی آیند و اگر با آن ها جماع انجام شود "سریه" نامیده می شوند.


پاسخ:

با عرض سلامقبل از پاسخ به این سؤال، شایسته است مقدّمه‌ای جهت آشنایی با بردگی و در نهایت، تفاوتش با خادم و کلفت، بیان نماییم: پیش از اسلام، جنگ و خونریزی‌ها به میدان جنگ محدود نمی‌شد، بلکه این ظلم و ستم به پس از زمان جنگ نیز کشیده می‌شد دو قبیله یا شهر یا کشور که با هم نبرد می‌کردند، تعدادی اسیر نیز در کنار خیل کشته‌ها بر جای می‌گذاشتند. هر گروه از اسرا به عنوان گروگان و وسیله‌ای برای ابراز کینه‌ها و زورآزمایی استفاده می‌کرد، این فاجعه در خصوص اطفال و زنان شدیدتر بود. امّا پس از اسلام، وضعیت گرفتن اسیر و برده‌داری، دچار تغییر و تحوّل شد. اسلام به تشکیلاتی کردن و نظام بخشیدن به آن وضعیت و برقراری عدالت و ظلم‌ستیزی پرداخت. چنان که: بردگی، خاصّ کفّاری شد که با مسلمانان جنگ کرده و علیه جامعه‌ی اسلامی طغیان می‌کردند (بنابراین، اسراء دو گروه مسلمان برده نمی‌شدند). مثلًا اگر کفار داخل سرزمین اسلامی به تعهدات هم‌زیستی مسالمت‌آمیز (ذمّه) رفتار می‌کردند، می‌توانستند تا آخر عمر آزادانه به زندگی ادامه دهند، ولی به محض شورش علیه مردم و نظام اسلامی، اسراءشان به برده‌گی گرفته می‌شد. به این صورت که کافر مرد، عبد نامیده شد و کافر زن، امه یا کنیز، نامگذاری گردید و هر یک تابع مقرراتی جداگانه گردیدند. در واقع اسلام با بردگی مخالفت ورزید، و به خصوص روی این مطلب ایستادگی کرد که عرب و عجم و سیاه و سفید فرقی ندارند. نظام اسلام در مورد (برده) کاملًا برعکس آن چیزی بود که در نزد مردم دیگر اعمال می‌شد. مثلًا یکی از کارهای تحمیلی و وحشتناک بردگان، نبردهای خونین برده با برده بود. بنا به گفته‌ی یکی از مورخین به نام (البر ماله) این نبردهای قهرمانانه‌ی خونین در برابر مالک و آقای آن‌ها بود تا لذّت ببرند. و این‌ها همه در کنار کارهای سخت و دشواری بود که به عهده‌ی بردگان بود. ساختمان‌های مهمّی که از دوران قدیم بر جای مانده از دیگر کارهای سخت بردگان بوده است و خدا می‌داند که در جریان ساختن اهرام مصر و تخت جمشید و بتکده‌ها و کاخ‌ها چقدر از این بردگان تلف شده‌اند؟ ملاحظه بفرمائید که این‌ها کجا و آن دستورات و مراقبت‌های اسلام در مورد برده‌ها کجا؟ سفارش به این که (بردگان شما، برادران شمایند) (بدترین مردم کسی که آدم بفروشد) از غضب خداوند در مورد زیردستان خود بپرهیزید، از غذای خود به آن‌ها بدهید و از لباس خود به آن‌ها بپوشانید هرگز بیش از طاقتشان از آن‌ها مسؤولیت نخواهید. اگر آن‌ها را دوست دارید، نگهدارشان باشید و) هرگونه اظهار نظر پیرامون خطی مشی اسلام در مسئله بردگی بدون داشتن آگاهی و دقت در قانون جهاد اسلامی، بی‌پایه و اساس خواهد بود. حتی بدانید که کلمه‌ی (بردگی) در اسلام، به همان معنای بردگی متعارف در سایر فرهنگ‌ها نبوده، بلکه این کلمه و ماهیّت آن، تتمّه‌ای از مسئله (جهاد و جنگ)، به این توضیح که: - اسلام در موارد خاصّ و معدودی اجازه‌ی جنگ داده، آن هم موقعی که جبهه‌ی کفر در مقابل اسلام بایستد و نسبت به ارشادات و ابلاغ‌های اسلام، موضع منفی بگیرد. ولی سایر مکتب‌ها این اجازه را به خود داده و می‌دهند که هر وقت هوس زیاده‌طلبی کنند دست به لشگرکشی و جنگ‌افروزی بزنند. - جنگ افروزان غیر مسلمان، اسیران جنگی را بی‌هیچ ضابطه یا می‌کشند و یا به برده بودن می‌کشاندند. امّا اسلام، این دستگیر شدگان را از مرگ حتمی و یا زنده بودن با اعمال شاقّه، به زنده بودن در قالب تیم پرورش و تربیت و در عین حال کمک کردن به اجتماع وارد کرد. شما می‌گوئید که با این اسیران دشمن چه کنند؟ آزاد کنند تا دو مرتبه به تجدید قوا پرداخته به صف لشگریان مهاجم بپیوندند و جنگ تازه‌ای علیه مکتب اسلام به راه بیندازند؟ و در نتیجه: یا اسلام عقب‌نشینی کرده و به گوشه‌ای بنشیند و یا همه روزه آتش جنگ و خون شعله‌ور باشد؟ یا این که آن‌ها را بکشد تا خیالش را آسوده کرده و نیروهای کاری و انسانی جامعه را حذف نماید؟ تاریخ را بخوانید تا ببیند دیگران چگونه با کشتن اسیران خود را راحت می‌کرده و سفّاکی و خونریزی را ترویج می‌نمودند؟ و یا این که آیا بهتر نیست که اسلام آن‌ها را به اجتماع اسلامی وارد کرده تا هم تربیت شوند و هم مشکل تراکم در محیطی خاص (زندان) به وجود نیاید؟ در اسلام، همین بردگان به مقامات بالا می‌رسند: بلال حبشی، اذان گوی رسمی پیامبر (ص) می‌شود و اولین شخصیّتی است که بر فراز کعبه پاگذاشت و اذان گفت. و امّا این که، چگونه برای محرم شدن با کنیزها، نیازی به صیغه نیست؟ اولًا در اسلام، ازدواج (ن کاح) نیاز به قراداد و پیمان (ع قد) دارد. این قرارداد، کاملًا رسمی بوده و چگونگی مقررات، الفاظ، آداب و محدوده‌ی آن را (خدا) تعیین می‌کند. به اصطلاح، هر عقد نکاحی به (سبب) نیاز دارد و مهم داشتن آن سبب است نه این که سبب‌ها یکسان باشد. مثلًا عقد ازدواج موقت و دائم متفاوتند امّا هر دو (سبب) برای محرم شدن‌اند. به همین ترتیب، گفته می‌شود که این سبب و عقد در مورد کنیزها (به عنوان زنان کافری که اسیر جنگی‌اند) نیز وجود دارد به نحوی که اسلام، ازدواج دائم با غیرمسلمان را اجازه نداده، ولی ازدواج موقت را تجویز کرده (مطابق نظر اکثر فقهاء و مراجع تقلید). ولی در مورد زن کافری که در جنگ اسیر می‌شود، یک نوع سبب دیگری قرار داده که هر چند با سایر صیغه‌ها متفاوت است (همچنان که در عرف انسان‌ها نیز شکل تمام قراردادها یکسان نیستند) امّا در (سبب بودن) اشتراک دارند و آن سبب، (مالکیت) نام دارد. ثانیاً: وقتی اسلام، برده‌ها را از مرگ حتمی نجات داد و با تعالمی و قوانین‌اش موجبات آزادی آن‌ها را از مرگ فراهم نمود، در مقابل این تسهیلات، به تنظیم سایر حالات و شئون نیز پرداخته. به عبارتی: وقتی جان آن‌ها را نجات داد، به طریق اولی این حق را نیز دارد که به سیستم‌سازی در مورد امور حقوقی و چگونگی زنده بودن آن‌ها بپردازد. به این انگیزه که با حفظ حرمت اسیران، منفعت مالکان را نیز تضمین کند. از این رو حتّی به مالکان نیز اجازه نداده تا تعدّی و زیاده‌طلبی کنند و در قالب قانونی 9 ماده‌ای، مکانیزم بهره‌گیری از کنیز را مشخص نموده. از این توضیح مختصر به دست می‌آید که: کنیز، زن کافری است که در جنگ با مسلمین به اسارت درآمده ولی کلفت یا مستخدم، یک زن کارگر است که جهت انجام کارهای خانه، استخدام شده (بدون این که حرف از جنگ، کفر یا ایمان و باشد). اگر کنیز بخواهد نسبت به مالک خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود: 1. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد. 2. مالک، کنیز را به دیگری نبخشیده باشد. 3. اگر کنیز با شخص دیگری ازدواج کرده باشد یا او را به دیگری بخشیده باشند، پس از سپری شدن مدّت زمان عده‌ی طلاق با شوهرش یا تمام شدن زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال می‌شود. 4. کنیز در حال گذراندن ایّام عدّه (عدّه‌ی طلاق از شوهر قبلی‌اش) یا ایام استبراء (در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد. 5. قبلًا پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکی نکرده باشد. 6. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد. 7. قبلًا فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکی نکرده باشد. 8. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مکاتب نباشد). 9. کنیز، کاملًا تحت تصرّف مالک باشد. جهت آگاهی از سیستم بردگی در اسلام و نظر اسلام درباره‌ی برده‌داری ر. ک: 1. نگاهی به بردگی، آیةالله محمد علی گرامی. 2. فرازهایی از اسلام، علامه‌ی طباطبایی (ره). 3. اسلام و آزادی بردگان، آیةالله مکارم شیرازی. موفق باشید





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین