سلام خدا قوت.تفسیروتوضیحی از آیه ونفخت فیه من روحی ...حجر 28 می خواستم لطفا منابعش رو هم بگید.توی دانشگاه در این مورد بحثی پیش اومد واستاد اندیشه مون گفت حرفهای من اصلا درست نیست.توی کلاس مهدویتی که شرکت میکردم گفته بودن که منظور از روح دمیده شده روح خدا نیست چون در این صورت خدا جزء پذیر میشود و منظور این است که خدا روحی پاک خلق میکند واز این روح در همه میدمد آیا این گفته درست است ؟ منبعش کجاست؟ استاد اندیشه مون گفت مگه خدا ماده است که بگیم جزء پذیره؟ و میگفت این روح از روخ خداست.کدوم درسته ...........؟؟؟ با تشکر علی یارتون
با عرض سلامدر تفسیر نور قرائتی، ج‌6، ص: 331 آمده است:مراد از دمیده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس کشیدن نیست، زیرا که حیوانات نیز نفس می‌کشند، بلکه مراد اعطای صفاتی چون خلّاقیّت، اراده و علم، از سوی خدا به انسان است، و نسبت دادن روح به خداوند، برای شرافت روح است، نظیر بیت اللَّه و شهر اللَّه.در ترجمه المیزان، ج‌12، ص: 228 آمده است:در جمله" وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی" نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله‌ای دیگر- این معنای لغوی نفخ است، ولی آن را بطور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال می‌کنند، و در آیه شریفه مقصود از آن ایجاد روح در آدمی است. البته اینکه می‌گوییم در آدمی، معنایش این نیست که روح مانند باد که در جسم باد کرده داخل است در بدن آدمی داخل باشد، بلکه معنایش ارتباط دادن و بر قرار کردن رابطه میان بدن و روح است، هم چنان که در آیه" ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ ثُمَّ، خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ" (3)، در آیه اول همانطور که ملاحظه می‌کنید، می‌فرماید: روح انسانی همان بدنی است که خلقت دیگر به خود گرفته، بدون اینکه چیزی بر آن اضافه شده باشد. و در آیه دوم می‌فرماید: روح در هنگام مرگ از بدن گرفته می‌شود در حالی که بدن به حال خود باقی است، و چیزی از آن کم نمی‌گردد.پس روح، امر وجودی است که فی نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا می‌شود (1) خلق کرد او رای از خاک سپس به او گفت موجود شو، پس موجود شد. سوره آل عمران، آیه 59. (2) آن گاه او رای خلقی دیگر کردیم. سوره مؤمنون، آیه 14. (3) پس او رای نطفه‌ای در جای امنی قرار دادیم، پس از آن، نطفه رای علقه کردیم، آن گاه علقه را مضغه و مضغه رای استخوانها نمودیم و سپس آن استخوانها رای با گوشت پوشاندیم، و در آخر او را خلقی دیگر کردیم. سوره مؤمنون، آیه 13 و 14.موفق باشید
عنوان سوال:

سلام خدا قوت.تفسیروتوضیحی از آیه ونفخت فیه من روحی ...حجر 28 می خواستم لطفا منابعش رو هم بگید.توی دانشگاه در این مورد بحثی پیش اومد واستاد اندیشه مون گفت حرفهای من اصلا درست نیست.توی کلاس مهدویتی که شرکت میکردم گفته بودن که منظور از روح دمیده شده روح خدا نیست چون در این صورت خدا جزء پذیر میشود و منظور این است که خدا روحی پاک خلق میکند واز این روح در همه میدمد آیا این گفته درست است ؟ منبعش کجاست؟ استاد اندیشه مون گفت مگه خدا ماده است که بگیم جزء پذیره؟ و میگفت این روح از روخ خداست.کدوم درسته ...........؟؟؟ با تشکر علی یارتون


پاسخ:

با عرض سلامدر تفسیر نور قرائتی، ج‌6، ص: 331 آمده است:مراد از دمیده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس کشیدن نیست، زیرا که حیوانات نیز نفس می‌کشند، بلکه مراد اعطای صفاتی چون خلّاقیّت، اراده و علم، از سوی خدا به انسان است، و نسبت دادن روح به خداوند، برای شرافت روح است، نظیر بیت اللَّه و شهر اللَّه.در ترجمه المیزان، ج‌12، ص: 228 آمده است:در جمله" وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی" نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله‌ای دیگر- این معنای لغوی نفخ است، ولی آن را بطور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال می‌کنند، و در آیه شریفه مقصود از آن ایجاد روح در آدمی است. البته اینکه می‌گوییم در آدمی، معنایش این نیست که روح مانند باد که در جسم باد کرده داخل است در بدن آدمی داخل باشد، بلکه معنایش ارتباط دادن و بر قرار کردن رابطه میان بدن و روح است، هم چنان که در آیه" ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ ثُمَّ، خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ" (3)، در آیه اول همانطور که ملاحظه می‌کنید، می‌فرماید: روح انسانی همان بدنی است که خلقت دیگر به خود گرفته، بدون اینکه چیزی بر آن اضافه شده باشد. و در آیه دوم می‌فرماید: روح در هنگام مرگ از بدن گرفته می‌شود در حالی که بدن به حال خود باقی است، و چیزی از آن کم نمی‌گردد.پس روح، امر وجودی است که فی نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا می‌شود (1) خلق کرد او رای از خاک سپس به او گفت موجود شو، پس موجود شد. سوره آل عمران، آیه 59. (2) آن گاه او رای خلقی دیگر کردیم. سوره مؤمنون، آیه 14. (3) پس او رای نطفه‌ای در جای امنی قرار دادیم، پس از آن، نطفه رای علقه کردیم، آن گاه علقه را مضغه و مضغه رای استخوانها نمودیم و سپس آن استخوانها رای با گوشت پوشاندیم، و در آخر او را خلقی دیگر کردیم. سوره مؤمنون، آیه 13 و 14.موفق باشید





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین