با سلام شبهه ای در مورد خاتمیت از قول شخصی به نام کاویان صادق زاده میلانی مطرح کرده است که محبت کنید جوابی یا جایی برای جستجوی جواب پیدا کنم ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین (بقره 2) خاتمیت حضرت محمد (ص) به معنی پایان وحی الهی به بشر یکی از باورهای اساسی مسلمین است. این ایده و باور منشاء قرآنی ندارد و با روح قرآن و تعالیم آن نیز سنخیت ندارد. قرآنمجید که کتاب آسمانی مسلمانان است خود جوابگوی ادعای خاتمیت است. نکتهء این آیهء قرآنی نیز واضح است. این کتاب آسمانی، این هدایت کنندهء مومنان و خداترسان، با اسم اشاره به دور در قرآن ذکر شده است. اگر منظور خود قرآن بود که هذا (به معنی این) یا اسم اشاره به نزدیک باید برای آن به کار می رفت و استفاده از اسم اشاره به دور در قرآن برای اشاره به خود آن کتاب بی معنی است. اسم اشارهء ذالک اشاره به کتاب آسمانی بعدی است که مشخص می سازد که خداوند کتاب آسمانی بعدی را نیز برای هدایت بشر خواهد فرستاد. با تشکر
با عرض سلاممی‌دانیم کلمه" ذلک" در لغت عرب اسم اشاره بعید است، بنا بر این ذلِکَ الْکِتابُ مفهومش" آن کتاب" است، در حالی که در اینجا باید از اشاره به نزدیک استفاده می‌شد، و" هذا الکتاب" می‌گفت چرا که قرآن در دسترسی مردم قرار گرفته بود.این به خاطر آن است که گاهی از اسم اشاره بعید برای بیان عظمت چیز یا شخصی استفاده می‌شود، یعنی آن قدر مقام آن بالا است که گویی در نقطه دور دستی در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبیرات فارسی نیز نظیر آن را داریم فی المثل در حضور افراد بزرگ می‌گوئیم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنین کار را می‌کنیم". در حالی که باید این سرور گفته شود، این تنها برای بیان عظمت و بلندی مقام است.در بعضی دیگر از آیات قرآن تعبیر به" تلک" شده که آنهم اشاره بعید است مانند تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ" (لقمان آیه2)
عنوان سوال:

با سلام
شبهه ای در مورد خاتمیت از قول شخصی به نام کاویان صادق زاده میلانی مطرح کرده است که محبت کنید جوابی یا جایی برای جستجوی جواب پیدا کنم
ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین (بقره 2)
خاتمیت حضرت محمد (ص) به معنی پایان وحی الهی به بشر یکی از باورهای اساسی مسلمین است. این ایده و باور منشاء قرآنی ندارد و با روح قرآن و تعالیم آن نیز سنخیت ندارد. قرآنمجید که کتاب آسمانی مسلمانان است خود جوابگوی ادعای خاتمیت است.
نکتهء این آیهء قرآنی نیز واضح است. این کتاب آسمانی، این هدایت کنندهء مومنان و خداترسان، با اسم اشاره به دور در قرآن ذکر شده است. اگر منظور خود قرآن بود که هذا (به معنی این) یا اسم اشاره به نزدیک باید برای آن به کار می رفت و استفاده از اسم اشاره به دور در قرآن برای اشاره به خود آن کتاب بی معنی است. اسم اشارهء ذالک اشاره به کتاب آسمانی بعدی است که مشخص می سازد که خداوند کتاب آسمانی بعدی را نیز برای هدایت بشر خواهد فرستاد.
با تشکر


پاسخ:

با عرض سلاممی‌دانیم کلمه" ذلک" در لغت عرب اسم اشاره بعید است، بنا بر این ذلِکَ الْکِتابُ مفهومش" آن کتاب" است، در حالی که در اینجا باید از اشاره به نزدیک استفاده می‌شد، و" هذا الکتاب" می‌گفت چرا که قرآن در دسترسی مردم قرار گرفته بود.این به خاطر آن است که گاهی از اسم اشاره بعید برای بیان عظمت چیز یا شخصی استفاده می‌شود، یعنی آن قدر مقام آن بالا است که گویی در نقطه دور دستی در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبیرات فارسی نیز نظیر آن را داریم فی المثل در حضور افراد بزرگ می‌گوئیم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنین کار را می‌کنیم". در حالی که باید این سرور گفته شود، این تنها برای بیان عظمت و بلندی مقام است.در بعضی دیگر از آیات قرآن تعبیر به" تلک" شده که آنهم اشاره بعید است مانند تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ" (لقمان آیه2)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین