سلام علیکم. لطفا در مورد تاریخ تشکیل حوزه علمیه برایم توضیحاتی بفرمایید. خیلی ممنون.
به نام خدا با سلام تاسیس حوزه علمیه قم چیزی بود که زمزمه آن قرنها پیش در حوزه علمیه نجف شروع شده ‌بود و ریشه در روایات امامان معصوم(ع) داشت. امام صادق(ع) در قرن دوم هجری قمری برای یاران خود از شهر قم سخن رانده بود و در جهت مرکزیت این شهر برای دانش اسلامی چنین گفته بود(زود باشد که کوفه روزگاری از مؤمنان خالی گردد و علم ودانش در آن ناپدید شود... و به شهری که آن را قم گویند ظاهر شود و روشن گردد و معدن اهل علم و فضل شودو در طول این قرنها این نوید امامان بزرگوار شیعه بود که همواره زبان به زبان نقل می‌شد و در ذهن شیعیان جای می‌گرفت قم از بزرگترین شهرهای مذهبی جهان تشیع به شمار می‌آید که از روزگاران نخست تولد تشیع در ایران به مرکزیت‌شیعه شهرت داشته و تا کنون نیز مرکزیت‌خود را در دانش و بینش اسلامی وتصمیم گیری درباره جریانات سیاسی و اجتماعی حفظ کرده‌است لذا تاریخ قم سابقه درخشانی در خصوص برپایی حوزه علمیه و پایگاه دینی مردم دارد اولین کسانی که در این شهر برای تاسیس حوزه علمیه قیام کردند محدثین و روات قبیله اشعری بودند که از یاران امامان معصوم علیهم السلام به شمار می‌رفتنددر زمان حجاج بن یوسف ثقفی گروهی از شیعیان مشهور به اشعریین از کوفه به سوی قم هجرت نموده و در آنجا اقامت جستند و سپس عبدالله بن سعد اشعری که عالم و دانشمند آنها بود به ترویج و تبلیغ اسلام و تشیع پرداخت و فرزندان او نیز به نشر و تعلیم قرآن و احکام اسلام اشتغال یافته و در نتیجه نه تنها گسترش اسلام و تشیع در شهر قم مرهون خدمات این عالم بزرگوار و فرزندان او می‌باشد بلکه اولین گام حرکت علمی در قم نیز به وسیله او برداشته شده‌است به دنبال آن حرکت علمی ابراهیم بن هاشم قمی که از اصحاب امام هشتم علیه السلام است و در محضر عالم بزرگ یونس بن عبد الرحمن کسب فیض نموده به قم آمد و برای اولین بار احادیث کوفیین را در قم نشر داد و گام بزرگی در تحول و تکامل علمی در حوزه قم برداشت و در رشد محیط علمی قم به توفیق بزرگی دست‌یافتبا توجه به مطالب یاد شده باید گفت که سابقه تشیع و فرهنگ جعفری به قبل از ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم بر می‌گردد ولی از آن هنگام که آن بانوی بزرگوار به قم آمد و در قم مدفون گردید مرقد او شمعی شد که پروانه‌ها رابه سوی خود کشید و شهر قم مرکزیت بیشتری یافت و علمایی که به قصد زیارت آن حضرت به قم می‌آمدند گاهی در این شهر سکنی می‌گزیدند و همین باعث تشکیل یک اجتماع علمی قوی متشکل از علاقمندان به فرهنگ و مکتب جعفری گردید نقطه تحول حوزه قم درمسیر تاریخ همچنان به سیر خود ادامه داد اما در اواخر قرن سیزدهم نقطه تحولی در آن ایجاد شد که باعث تثبیت این شهر به عنوان مرکز اصلی تحصیل علوم دینی و موجب روی آوردن علما و بزرگان و طلاب و دانش پژوهان به این شهر مقدس گردیداین نقطه تحول از زمانی که حضرت آیه الله العظمی شیخ عبد الکریم حائری یزدی در این حوزه مسکن گزید و با انفاس قدسیه خویش حوزه قم را جانی تازه بخشید و به آیه الله مؤسس شهرت بافت شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم مرحوم شیخ عبد الکریم حائری یزدی در سال 1276 هجری قمری در روستای مهرجرد یزد دیده به جهان گشود و اهالی روستای مهرجرد را که از فرزنددار شدن پدرش محمد جعفر مایوس بودند به شگفتی واداشتدوران کودکی او در دامان پر مهر مادری مهربان سپری گشت تا اینکه پا به شش سالگی گذاشت و اکنون که وقت تحصیل او فرارسیده بود محمد جعفر شور شعف خاصی برای تحصیل پسرش نشان می‌داد عبد الکریم نیز همواره علاقه خود را به خواندن و نوشتن ابراز می‌کرد اما در روستای محروم آنان مکتب و مدرسه نبود لذا پس از مدتی عبدالکریم توسط یکی از بستگانش که در کسوت روحانیت بود به مکتب‌خانه‌ای در شهر اردکان سپرده‌شد او مدتها در اردکان به تحصیل علوم ابتدایی و ادبی و قرائت قرآن مشغول بود که در همان دوران جوانی از سایه پر مهر پدر بی نصیب گشت و عبد الکریم که مادر غمدیده‌اش را تنها یافت به سوی او شتافت و مدتی آتش عشق به دانش اندوزی را در خود خاموش نگهداشت. پس از چندی بار دیگر عشق به معارف قرآن در دلش جوانه‌زد و با موافقت مادر کوله بار سفر به سوی حوزه علمیه یزد را بست و در مدرسه محمد تقی خان سکنی گزید و مدتی نگذشت که به عنوان یک دانش پژوه اسلامی با اندیشه‌های بلند در میان علمای بزرگ شناخته شددر هجده سالگی راهی کربلا شد و با اینکه در آن زمان حوزه سامرا رونق بیشتری داشت اما او نزدیک دو سال درجوار حرم قدس حسینی به تهذیب و تحصیل پرداخت. کربلا دوران آرامش خود را طی می‌کرد و او همانند دهها نفر دیگر هر روز راه حجره تا حرم امام حسین(ع) را در فضای آرام و دور از هیاهو طی می‌کرد و خود را به سلاح علم و تقوی می‌آراست در مدت دو سالی که در کربلا بود علم و نبوغ او بر فضلای دیگر خصوصا استادش آیة الله فاضل اردکانی ظاهر شد و استاد دریافت که حوزه کربلا برای پرورش و شکوفایی خلاقیتهای علمی عبدالکریم بود به سوی میرزای بزرگ شیرازی (مرجع تقلید وقت) فرستادآیة الله حائری در سامرا مورد عنایت میرزای شیرازی قرار گرفت‌و پس از چندی در شمار علما و فضلای مشهور آن سامان درآمددر سال 1333 بنا به دعوتی که از ایشان شده بود به اراک مهاجرت کرد و در همانجا حوزه تدریس علوم اسلامی را تشکیل داد مهاجرت به اراک آیة الله حائری در سال 1333 به خواهش آقای حاج میرزای محمود فرزند حاج آقا محسن اراکی به اراک آمد و بیش از هشت‌سال در آن شهر عهده دار اداره حوزه علمیه و تربیت طلاب و علما شدند تا جایی که عدد طلاب در حوزه علیمه اراک از سیصد نفر تجاوز کرد و اراک یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی شد در سال 1340 در ماه رجب به همراه مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری به قم آمدند انگیزه سفر ایشان به قم زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بوده‌است گر چه در عبارات بخشی از ناقلین، مسافرت ایشان را به دلیل دعوت بعضی از رجال علمی قم دانسته‌اند ولی ظاهرا منافاتی بین این کلمات نیست چون ممکن است که ایشان را دعوت کرده‌باشند ولی ایشان برای زیارت به قم آمده‌اند و علاوه بر آن خواسته‌اند که در آن سفر وضع قم را هم بدست بیاورند ورود آیة الله حائری به قم اواخر زمستان 1300 ه ش(مطابق با 22 رجب 1430 ه.ق) بود که آیة الله حائری و فرزند بزرگش آیه الله مرتضی حائری به همراه آیة الله محمد تقی خوانساری به قصد اجابت دعوت مردم از اراک به سمت قم حرکت کردند شهر قم که به خاطر بزگداشت عید مبعث پیامبر اکرم(ص) آزین بندی شده‌بود خود را مهیای استقبال از آیة الله حائری نمودبا پیچیدن زمزمه ورود آیة الله حائری به شهر، فوج فوج مردم دلباخته مرجعیت برای استقبال از او به خارج شهر شتافتند آیة اللّه حائری در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم می‌شود و در مجالس جشن و سرور عید مبعث در نقاط مختلف قم شرکت می‌کندتقارن عید مبعث و نیمه شعبان و عید نوروز جمعیت زیادی را از تهران و شهرهای دیگر کشور بسوی قم کشانده بود واعظان و کسانی که آیة اللّه حائری را از دوران حضور او در سامرا ونجف می شناختند بر منابر و مجالس وعط و خطابه ار کمالات معنوی و علمی ایشان برای مردم سخنها گفتند واهالی را برای نگهداشتن آیة الله حائری در قم تشویق کردند جلسه تاریخ ساز اوایل بهار 1301 ه.ش درست پس از 2 ماه اقامت آیة الله حائری در شهر قم منزل آیة الله پایین شهری جلسه‌ای از طرف علما، بازاریان و کسبه تهران تشکیل شد که بزرگانی از فقهای قم چون آیة الله بافقی، آیة الله کبیر و آیة الله فیض در آن شرکت داشتند در این جلسه گفتگو پیرامون تاسیس حوزه علمیه قم ساعتها به درازا کشید سرانجام نظر نهایی به آیة الله حائری محول شد همه علما و بزرگان علم و معرفت به آیة الله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تامین مالی حوزه اعلام آمادگی کردند آیة الله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند و از عهده این امر خطیر نیز برخواهند آمد امام چون اصرار بی‌حد علما را مشاهده نمود تکلیف را بر عهده خود ثابت دید و با بیان این نکته که: (استخاره خواهیم کرد که آیا صلاح است در قم مانده و به فضلا و محصلین حوزه اراک که انتظار بازگشت مرا دارند بنویسم به قم بیایند) تصمیم خود را به بعد موکول کردصبح روز بعد پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه به دعا و نیایش ایستاد و به استخاره روی آورد نقل است که آیة الله حائری به قرآن استخاره نمی‌کرد و می‌فرمود من درست نمی‌فهمم مثلا (یسبح ما فی السموات و الارض‌) نسبت به موضوع استخاره خوب است‌یا بد اما در مورد ماندن در قم به قرآن استخاره کرد و خود را به مشیت الهی سپرد که آیه‌ای زیبا و مناسب حالش (... اتونی باهلکم اجمعین‌) خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیة الله حائری را مصمم ساخت‌حوزه علمیه قم را سامان داد و شاگردان خود را از اراک به این شهر فراخواند بازسازی مدارس با اقامت گزیدن آیة الله حائری در قم در سال 1340ه ق. مطابق با 1301 ه ش بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و با گامهای بزرگی که آیت الله حائری برداشت این حوزه به تدریج رشدکرد و در ردیف بزرگترین حوزه‌های علمیه جهان تشیع درآمداساسی‌ترین گامی که آیة الله حائری پس از تاسیس حوزه برداشت تعمیر مدارس دینی بود و با تغییر روش آموزشی نیز تحولی عظیم را در آنها ایجاد کرد وی در این راه همت و تجربه تدریس سی ساله خود را به کار بست به گونه‌ای که با این روش برنامه‌های درسی حوزه علمیه نجف اشرف با همه ابعاد و وسعتش در حوزه علمیه قم رایج‌شد و دوران نابسامان حوزه علمیه قم که پس از میرزای قمی وضع رقت‌باری یافته بود پایان گرفت اساسی‌ترین ابتکار آیة الله حائری پس از توجه دادن محصلین علوم علوی به ژرفنگری در درس و بحث علمی گزینش (هیئت ممتحنه‌) برای گرفتن از درس حوزوی بود که امروز چنین روشی در آموزش و پرورش دنیا از ضروریات کار محسوب می‌شودطالع خورشید وضعیت آشفته مدارس علمیه قم پیش از ورود آیة الله حائری به گونه‌ای نبود که از دید صاحبنظران دلسوخته‌ای چون امام خمینی(ره) پنهان بماند ایشان که در موقع حضور حاج شیخ در قم طلبه‌ای جوان و پرشور بود در ضمن ترکیب‌بندی زیبا اوضاع آن روز حوزه را چنین به تصویر می‌کشد: ‌راستی این آیة الله گر در این سامان نبودی کشتی اسلام را از مهر پشتیبان نبودی دشمنان را گر که تیغ حشمتش بر جان نبودی اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی حبذا از یزد کز وی طالع این خورشید جان شد جای دارد گر نهد رو آسمان بر آستانش لشکر فتح و ظفر گردد هماره جان فشانش نیّر اعظم به خدمت آید و هم اخترانش عبد درگه بنده فرمان شود نه آسمانش چون که بر کشتی اسلامی یگانه پشتبان شد حوزه اسلام کز ظلم ستمکاران زبون بود پیکرش بی روح و روح اقدسش از تن برون بود روحش افسرده ز ظلم ظلم اندیشان دون بود قلب پیغمبر دل حیدر ز مظلومیش خون بود از عطایش باز سوی پیکرش روح روان شد. ‌در سال 1340 ه ق پس از آنکه حوزه علیمه قم شکل گرفت بار دیگر آن افتخارات تاریخی در ایران زنده شد و علوم اسلامی به شکوفایی نشست وحوزه علمیه قم دانشمندان اسلامی و فقهای دین شناسی را از گوشه و کنار کشور در خود گرد آورد. ‌شکوه و عظمت‌حوزه علمیه قم از آغاز تا امروز که بیش از هفتاد سال از شکل گیری آن می‌گذرد هر سال چشمگیر تر از گذشته در عرصه‌های مختلف نمو داشته‌است و پرتو آثار وجودیش افقهای جدیدی از دورترین نقاط این عالم را درنوردیده است این حوزه با شکوه گذشته از اینکه بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی است در رشته‌های اعتقادات، فقه و حقوق عرفان و فلسفه اقتصاد تفسیر کلام و ... پاسخگوی نیازهای اجتماعی فرهنگی و فکری جامعه نیز بوده و هست که در این راه اندیشمندان فراوانی را در دامن خود پرورانده است. ‌حوزه علمیه قم قم از نخستین شهرهایی است که در ایران مذهب تشیع را پذیرفت و از ربع آخر قرن اول هجری فرهنگ شیعی فرهنگ مردم این دیار شد مردم آن نخستین کسانی بودند که برای امامان(ع) خمس فرستادند و ائمه شیعه بارها از اهل قم و این سرزمین مقدس اسلامی به عظمت‌یادکردند. ‌امام علی(ع) می‌فرماید: ‌(سلام اللّه علی اهل قم و رحمة اللّه علی اهل قم... هم اهل رکوع و خشوع و سجود و قیام و صیام. هم الفقهاء العلماء الفهماء. هم اهل الدین و الولایة و حسن العبادة صلوات اللّه علیهم و رحمة اللّه و برکاته.)(سلام خدا بر مردم قم... آنان اهل رکوع و سجود و خشوع و نماز و روزه‌اند آنان فقیهان، عالمان و هوشمندانند آنان دیندار و دوستدار خاندان پیامبر(ص) و اهل عبادتهای شایسته‌اند درود خدا و رحمت و برکت بر او و بر آنان باد.)دوره اول نخستین دوره از حوزه علمیه قم به عصر امامت و شاگردان حوزه‌های درس ایشان اختصاص دارد که پس از اخذ علم و توانایی در نشر فرهنگ اسلامی، قم را به عنوان پایگاه شیعه انتخاب نموده و در آن به ترویج مکتب علوی پرداخته‌اند.‌قم در قرن سوم هجری مرکز نشر حدیث امامیه گردید و آن زمانی است که کوفه به عنوان نخستین پایگاه شیعی نفوذ خود را از دست داد و محدثانی بسان (حسین بن سعید اهوازی‌) و برادرش ابتدا به اهواز و از آنجا به قم آمدند.دوره دوم این دوره به دو قرن چهارم و پنجم هجری اختصاص دارد که شاگردان دوره اول یا شاگرد شاگردان آنها می‌باشند.در قرن چهارم رونق حوزه علمیه ری حوزه علمیه قم را تحت الشعاع قرار داد چرا که با وجود شخصیتهایی چون شیخ صدوق در ری دانشجویان اسلامی ری را بر قم ترجیح می‌دادند لیکن نباید از خاطر دور داشت که سیره علمی محدثان اسلامی بر این بوده‌است که در شهری بخصوص ساکن نباشند و با مسافرتهای خویش علاوه بر نشر احادیث معصومین(ع) به فراگیری احادیث از اساتید فن همت گمارند لذا دانشمندان حوزه ری و قم نوعی تبادل فرهنگی داشتند و شاید از این روست که مورخین تاریخ قم و ری، برخی از دانشمندان این دوره رابه شهر خویش منسوب می‌دارند. ‌با این حال شیخ آقا بزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعة نام دهها دانشمند قمی را در این دوره ذکر کرده ‌است.بدین ترتیب دوره دوم حوزه علمیه قم را گروه کثیری ازمحدثان و فقهای شیعه شکل داده‌اند که شاگردان دوره اول و اساتید علمای شیعه قرن پنجم بوده‌ اند.‌دانشمند متتبع شیخ عبدالکریم ربانی شیرازی 252 تن از اساتید و 27 تن از شاگردان شیخ صدوق را در مقدمه (معانی الاخبار) (چاپ مکتبه صدوق) نقل کرده‌است.کتب شیخ صدوق که در این دوره نگارش یافته‌است از مهمترین کتب امامیه شناخته می‌شود و اگر ثمره تحرک علمی این دوره را فقط به کتب شیعه اختصاص دهیم باید آن را ارج نهاد چرا که شیخ صدوق توانست آثار روایی شیعه از پیشینیان را به ارث برد و با تالیف سیصد کتاب مبانی اسلامی را با مهارتهای قابل تحسین تدوین نماید. دوره سوم این دوره از قرن ششم تا قرن نهم هجری را شامل است‌حوزه علمیه قم در این دوره از وضع مناسبی برخوردار نبود و مردم آن بارها قتل عام شده و شهر روبه ویرانی نهاد. هر چند مدتی نیز پایتخت تیموریان بود.در تاریخ قم به قتل عامها و تخریب شهر بر می‌خوریم ولی شاید حمله مغول در سال 631 از ویرانگرترین نوع آن قتل عامها و تخریبها به شمار رود که تا عصر تیموریان باقی بوده و زکریای قزوینی و حمداللّه مستوفی به آن اشاره کرده‌اند و تنها تاسیس (مدرسه رضویه‌) به این دوره نسبت داده شده ‌است.‌با این حال شیخ آقا بزرگ در طبقات اعلام الشیعه متجاوز از سی تن از دانشمندان قرن ششم را نام برده‌است که رقم آنان در قرن هفتم به سه نفر تقلیل یافته‌است و در قرن ششم تنها یک نفر نام برده و هفت تن از علمای قم را در قرن نهم ذکر کرده‌است بدین ترتیب رکود علمی از قرن ششم شروع شد و در قرن هفتم و هشتم با حضور سلسله‌های ویرانگر مغول و تیموریان رشد کرد در قرن نهم علمای قم با اخذ تدابیر زیرکانه به مقابله با رکود فرهنگی برخاستند و در صدد تحکیم پایه‌های علمی در حوزه پرسابقه قم برآمدند.دوره چهارماین دوره از قرن دهم شروع می‌شود و تا قرن سیزدهم معاصر با سلسله‌های صفویه افاغنه، افشاریه، زندیه، و قاجاریه امتداد می‌یابد.نخستین بخش از این دوره معاصر با سلسله صفویه است که با مهاجرت علمای شیعه جبل عامل لبنان به ایران و نشر تفکر اصولی شیعه همراه بوده‌است و آن زمانی است که در چند سال اول دولت صفوی چنین تشخیص داده شده‌بود که منصب حکومت از آن ولی فقیه است لیکن پس از چندی این تفکر به فراموشی سپرده‌شد که با بازگشت دانشمندان فرزانه‌ای بسان محقق کرکی به عتبات عالیات همراه بود حوزه علمیه اصفهان به موجب توجه صفویان از پرتحرک‌ترین حوزه‌های جهان تشیع در این دوره است با تاسیس مدارس شیعی در اصفهان و دیگر شهرهای ایران چون قم، شیراز، قزوین و مشهد دانشهای دینی و تفکر شیعی و از آن جمله علوم عقلی - فلسفه و کلام - رو به رشد گذاشت. ‌با رشد اخباری‌گری در حوزه اصفهان نه تنها علمای اصولی این حوزه را ترک کردند بلکه برخی از دانشمندان علوم عقلی نیز از این دیار رانده شدند. فیلسوف پرآوازه صدرالدین شیرازی مشهور به (ملا صدرا) در این زمره قرارداشت.‌هجرت صدر المتالهین شیرازی از اصفهان به قم هر چند موجبات رکود علوم عقلی را در حوزه اصفهان به همراه داشت ولی باعث رونق دانشهای عقلی در حوزه علمیه قم گردید و با پرورش شاگردان و تالیفات خویش زمینه پذیرش تفکر اصولی را در این حوزه فراهم ساخت; درحالی که حوزه قم تا قبل از این دوره بیشتر مهد پرورش محدثان شیعه بود و البته نباید این نکته را نادیده گرفت که محدثان قم خود از آن فرزانگانی بودند که هر حدیثی را براحتی قبول نمی‌کردند و در مقابل برخی که به نقل روایات ضعیف می‌پرداختند عکس العمل نشان می‌دادند چنانکه (احمد بن محمد بن خالد برقی‌) (سهل بن زیاد آدمی رازی‌) و (ابوسمینه محمد بن علی صیرفی‌) از سوی (احمد بن محمد بن عیسی‌) بزرگ عالم قم از این شهر تبعید شدند و سال 255 ق به نام سال تبعید محدثان و علما از قم شهرت یافت بعدها خالد برقی رابه قم بازگردانیدند ولی آن دو نفر دیگر همچنان در تبعید به سربردند بعلت تبعید این افراد نقل روایات از راویان ضعیف و یا شهرت به غلو در حق ائمه(ع) بود. ‌صدرالمتالهین محمد بن ابراهیم شیرازی (979 - 1050ق.) از فلاسفه و متکلمان و مفسران شیعه است که در این دوره می‌زیسته‌است و دوران حضوری وی در حوزه علمیه قم مقارن با عصر گوشه‌گیری و انقطاع اوست که به پرورش شاگردان و تالیف و تصنیف پرداخته و تامل در علوم را بر آمیزش با مردمان ترجیح داده‌ است.• دوره پنجم این دوره از اواخر قرن سیزدهم شروع می‌شود و تا عصر حاضر امتداد می‌یابد. نقطه تحول این دوره از زمانی آغاز می‌شود که حضرت آیة اللّه العظمی حائری قدس سره در این حوزه مسکن گزید و با انفاس قدسیه خویش حوزه علمیه قم را جانی تازه بخشید و به (آیة اللّه مؤسس‌) شهرت یافت. پیش از آیة اللّه حائری علامه مجاهد آیة اللّه شیخ محمد تقی بافقی یزدی از نجف اشرف به قم مهاجرت کرد و با هماهنگی بین دانشمندانی چون‌(آیة اللّه حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی‌) و (آیة اللّه حاج شیخ مهدی‌)و (آیة اللّه حاج محمد ارباب‌) مقدمات تاسیس حوزه را فراهم‌آورد آنان پس از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدند که فردی خارج از قم به این شهر آمده رایت علم و فقه را در حوزه برافرازد شخصی که خود از جهات علمی و تقوایی به مدارج عالی کمال نایل آمده و توانایی رهبری و ریاست‌حوزه علمی شیعه را داشته‌باشد این شخصیت برجسته کسی جز آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری نبود دانشمند فرزانه‌ای که از محضر اساتید عتبات عالیات بهره برده و به دریای علوم اهل بیت(ع) پیوسته بود.هجرت آیة اللّه حائری از اراک به قم و سامان بخشیدن به نظام آموزشی آن به اندازه‌ای اهمیت دارد که حضرت امام قدس سره حضور نیافتن ایشان در آن دوره را برابر با از میان رفتن اسم و رسم مسلمانی دانسته‌اند. چه آنکه بیانات حضرت روح‌اللّه همواره دور از مبالغه است و تاریخ این دوره برابر با تهاجم به پیکره دین اسلام می‌باشد و از این روست که آیة اللّه حائری را آیة اللّه مؤسس می‌نامند. زیرا بی‌حضور ایشان نه تنها از حوزه علمیه قم اثری نمی‌ماند بلکه آیین توحیدی نیز رخت برمی‌بست. نزدیکی حوزه علمیه قم به مرکز باعث‌شد که رهبر شیعیان و مرجع تقلید آنان بر اصول سیاست گذاری دولتها نظارت داشته‌باشد و اگر اصلی با موازین اسلامی موافق نباشد به مخالفت پردازد و این پایه گذاری نهضت علمی در قم به متابعت از تشکل حوزه در شهر سامرا بود که در نزدیکی بغداد (مرکز عراق) جای گرفته‌بود.نخستین سال تاسیس حوزه علمیه قم مقارن با تبعید برخی از مراجع عظام و نوابغ قرن چهاردهم هجری از عتبات به ایران بود. • آیة اللّه سید ابوالحسن اصفهانی • آیة اللّه میرزا حسین نائینی • آیة اللّه سید علی شهرستانی • آیة اللّه سید عبدالحسین حجت کربلایی • آیة اللّه شیخ محمد حسین اصفهانی غروی • آیة اللّه شیخ مهدی خالصی از جمله دانشمندانی بودند که به همراه برخی از شاگردانشان به ایران تبعید و در حوزه قم ساکن شدند. سال 1363 ق. برابر با ورود حضرت آیة اللّه العظمی بروجردی قدس سره به حوزه علمیه قم بود هر چند ایشان در زمان آیة اللّه مؤسس از سوی وی به قم دعوت شده‌بود لیکن کناره‌گیری از مناصب اجتماعی را ترجیح داده، دعوت آیة اللّه حائری را اجابت نکردند تا در اواخر سال 1363 ق. دوران ریاست‌سه مرجع بزرگوار - خوانساری، حجت، صدر - به قم آمده، در حوزه علمیه قم اقامت اختیار کردند. حضرت آیة اللّه بروجردی علاوه بر علوم اسلامی چون فقه و اصول و رجال و حدیث در فلسفه و کلام و هیات یدی طولانی داشت وخود تا پیش از ورود به حوزه علمیه قم به تدریس فلسفه مشغول بود و با ورود به قم تدریس فقه و اصول را آغاز نمود که درس اصول شش سال دوام یافت و درس فقه را تا آخرین روزهای حیات تدریس نمود. حضرت آیة الله العظمی امام الموسوی الخمینی از مراجع تقلید شیعه و از بزرگانی بود که پس از آیة الله بروجردی رهبری حوزه علمیه قم را به دست گرفت امام خمینی ضمن تدریس و تعلیم دانشجویان علوم دینی مبارزات سیاسی خود را بر علیه رژیم منحوس پهلوی ادامه داد تا اینکه توسط نظام حاکم به خارج از وطن خویش تبعید شد.(حضرت آیة الله سید شهاب الدین حسنینی مرعشی نجفی‌) از دانشمندان فرزانه‌ای است که بنا به درخواست آیة الله مؤسس به قم آمد و به تربیت دانشجویان دینی پرداخت همزمان با ایشان آیة الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی و آیة الله شیخ محمد علی اراکی از اساطین بزرگ حوزه علیه قم بودند که زعامت و مرجعیت مردم و حوزه قم را به عهده گرفتند علاوه بر این مراجع بزرگوار در این دوره رجال علم و دانشمندانی در علوم مختلف اسلامی حوزه قم را مرکز دانش‌پژوهی و تعلیم و تربیت قرار داده‌اند و مدرسان و مجتهدان و مبلغان دوره آینده را تربیت می‌کنند که ما فعلا از ذکر نام آنها صرف نظر کرده و در بخش معرفی علمای قم مفصلا آنها را معرفی خواهیم کرد.موفق باشید
عنوان سوال:

سلام علیکم.
لطفا در مورد تاریخ تشکیل حوزه علمیه برایم توضیحاتی بفرمایید.
خیلی ممنون.


پاسخ:

به نام خدا با سلام تاسیس حوزه علمیه قم چیزی بود که زمزمه آن قرنها پیش در حوزه علمیه نجف شروع شده ‌بود و ریشه در روایات امامان معصوم(ع) داشت. امام صادق(ع) در قرن دوم هجری قمری برای یاران خود از شهر قم سخن رانده بود و در جهت مرکزیت این شهر برای دانش اسلامی چنین گفته بود(زود باشد که کوفه روزگاری از مؤمنان خالی گردد و علم ودانش در آن ناپدید شود... و به شهری که آن را قم گویند ظاهر شود و روشن گردد و معدن اهل علم و فضل شودو در طول این قرنها این نوید امامان بزرگوار شیعه بود که همواره زبان به زبان نقل می‌شد و در ذهن شیعیان جای می‌گرفت قم از بزرگترین شهرهای مذهبی جهان تشیع به شمار می‌آید که از روزگاران نخست تولد تشیع در ایران به مرکزیت‌شیعه شهرت داشته و تا کنون نیز مرکزیت‌خود را در دانش و بینش اسلامی وتصمیم گیری درباره جریانات سیاسی و اجتماعی حفظ کرده‌است لذا تاریخ قم سابقه درخشانی در خصوص برپایی حوزه علمیه و پایگاه دینی مردم دارد اولین کسانی که در این شهر برای تاسیس حوزه علمیه قیام کردند محدثین و روات قبیله اشعری بودند که از یاران امامان معصوم علیهم السلام به شمار می‌رفتنددر زمان حجاج بن یوسف ثقفی گروهی از شیعیان مشهور به اشعریین از کوفه به سوی قم هجرت نموده و در آنجا اقامت جستند و سپس عبدالله بن سعد اشعری که عالم و دانشمند آنها بود به ترویج و تبلیغ اسلام و تشیع پرداخت و فرزندان او نیز به نشر و تعلیم قرآن و احکام اسلام اشتغال یافته و در نتیجه نه تنها گسترش اسلام و تشیع در شهر قم مرهون خدمات این عالم بزرگوار و فرزندان او می‌باشد بلکه اولین گام حرکت علمی در قم نیز به وسیله او برداشته شده‌است به دنبال آن حرکت علمی ابراهیم بن هاشم قمی که از اصحاب امام هشتم علیه السلام است و در محضر عالم بزرگ یونس بن عبد الرحمن کسب فیض نموده به قم آمد و برای اولین بار احادیث کوفیین را در قم نشر داد و گام بزرگی در تحول و تکامل علمی در حوزه قم برداشت و در رشد محیط علمی قم به توفیق بزرگی دست‌یافتبا توجه به مطالب یاد شده باید گفت که سابقه تشیع و فرهنگ جعفری به قبل از ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم بر می‌گردد ولی از آن هنگام که آن بانوی بزرگوار به قم آمد و در قم مدفون گردید مرقد او شمعی شد که پروانه‌ها رابه سوی خود کشید و شهر قم مرکزیت بیشتری یافت و علمایی که به قصد زیارت آن حضرت به قم می‌آمدند گاهی در این شهر سکنی می‌گزیدند و همین باعث تشکیل یک اجتماع علمی قوی متشکل از علاقمندان به فرهنگ و مکتب جعفری گردید نقطه تحول حوزه قم درمسیر تاریخ همچنان به سیر خود ادامه داد اما در اواخر قرن سیزدهم نقطه تحولی در آن ایجاد شد که باعث تثبیت این شهر به عنوان مرکز اصلی تحصیل علوم دینی و موجب روی آوردن علما و بزرگان و طلاب و دانش پژوهان به این شهر مقدس گردیداین نقطه تحول از زمانی که حضرت آیه الله العظمی شیخ عبد الکریم حائری یزدی در این حوزه مسکن گزید و با انفاس قدسیه خویش حوزه قم را جانی تازه بخشید و به آیه الله مؤسس شهرت بافت شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم مرحوم شیخ عبد الکریم حائری یزدی در سال 1276 هجری قمری در روستای مهرجرد یزد دیده به جهان گشود و اهالی روستای مهرجرد را که از فرزنددار شدن پدرش محمد جعفر مایوس بودند به شگفتی واداشتدوران کودکی او در دامان پر مهر مادری مهربان سپری گشت تا اینکه پا به شش سالگی گذاشت و اکنون که وقت تحصیل او فرارسیده بود محمد جعفر شور شعف خاصی برای تحصیل پسرش نشان می‌داد عبد الکریم نیز همواره علاقه خود را به خواندن و نوشتن ابراز می‌کرد اما در روستای محروم آنان مکتب و مدرسه نبود لذا پس از مدتی عبدالکریم توسط یکی از بستگانش که در کسوت روحانیت بود به مکتب‌خانه‌ای در شهر اردکان سپرده‌شد او مدتها در اردکان به تحصیل علوم ابتدایی و ادبی و قرائت قرآن مشغول بود که در همان دوران جوانی از سایه پر مهر پدر بی نصیب گشت و عبد الکریم که مادر غمدیده‌اش را تنها یافت به سوی او شتافت و مدتی آتش عشق به دانش اندوزی را در خود خاموش نگهداشت. پس از چندی بار دیگر عشق به معارف قرآن در دلش جوانه‌زد و با موافقت مادر کوله بار سفر به سوی حوزه علمیه یزد را بست و در مدرسه محمد تقی خان سکنی گزید و مدتی نگذشت که به عنوان یک دانش پژوه اسلامی با اندیشه‌های بلند در میان علمای بزرگ شناخته شددر هجده سالگی راهی کربلا شد و با اینکه در آن زمان حوزه سامرا رونق بیشتری داشت اما او نزدیک دو سال درجوار حرم قدس حسینی به تهذیب و تحصیل پرداخت. کربلا دوران آرامش خود را طی می‌کرد و او همانند دهها نفر دیگر هر روز راه حجره تا حرم امام حسین(ع) را در فضای آرام و دور از هیاهو طی می‌کرد و خود را به سلاح علم و تقوی می‌آراست در مدت دو سالی که در کربلا بود علم و نبوغ او بر فضلای دیگر خصوصا استادش آیة الله فاضل اردکانی ظاهر شد و استاد دریافت که حوزه کربلا برای پرورش و شکوفایی خلاقیتهای علمی عبدالکریم بود به سوی میرزای بزرگ شیرازی (مرجع تقلید وقت) فرستادآیة الله حائری در سامرا مورد عنایت میرزای شیرازی قرار گرفت‌و پس از چندی در شمار علما و فضلای مشهور آن سامان درآمددر سال 1333 بنا به دعوتی که از ایشان شده بود به اراک مهاجرت کرد و در همانجا حوزه تدریس علوم اسلامی را تشکیل داد مهاجرت به اراک آیة الله حائری در سال 1333 به خواهش آقای حاج میرزای محمود فرزند حاج آقا محسن اراکی به اراک آمد و بیش از هشت‌سال در آن شهر عهده دار اداره حوزه علمیه و تربیت طلاب و علما شدند تا جایی که عدد طلاب در حوزه علیمه اراک از سیصد نفر تجاوز کرد و اراک یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی شد در سال 1340 در ماه رجب به همراه مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری به قم آمدند انگیزه سفر ایشان به قم زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بوده‌است گر چه در عبارات بخشی از ناقلین، مسافرت ایشان را به دلیل دعوت بعضی از رجال علمی قم دانسته‌اند ولی ظاهرا منافاتی بین این کلمات نیست چون ممکن است که ایشان را دعوت کرده‌باشند ولی ایشان برای زیارت به قم آمده‌اند و علاوه بر آن خواسته‌اند که در آن سفر وضع قم را هم بدست بیاورند ورود آیة الله حائری به قم اواخر زمستان 1300 ه ش(مطابق با 22 رجب 1430 ه.ق) بود که آیة الله حائری و فرزند بزرگش آیه الله مرتضی حائری به همراه آیة الله محمد تقی خوانساری به قصد اجابت دعوت مردم از اراک به سمت قم حرکت کردند شهر قم که به خاطر بزگداشت عید مبعث پیامبر اکرم(ص) آزین بندی شده‌بود خود را مهیای استقبال از آیة الله حائری نمودبا پیچیدن زمزمه ورود آیة الله حائری به شهر، فوج فوج مردم دلباخته مرجعیت برای استقبال از او به خارج شهر شتافتند آیة اللّه حائری در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم می‌شود و در مجالس جشن و سرور عید مبعث در نقاط مختلف قم شرکت می‌کندتقارن عید مبعث و نیمه شعبان و عید نوروز جمعیت زیادی را از تهران و شهرهای دیگر کشور بسوی قم کشانده بود واعظان و کسانی که آیة اللّه حائری را از دوران حضور او در سامرا ونجف می شناختند بر منابر و مجالس وعط و خطابه ار کمالات معنوی و علمی ایشان برای مردم سخنها گفتند واهالی را برای نگهداشتن آیة الله حائری در قم تشویق کردند جلسه تاریخ ساز اوایل بهار 1301 ه.ش درست پس از 2 ماه اقامت آیة الله حائری در شهر قم منزل آیة الله پایین شهری جلسه‌ای از طرف علما، بازاریان و کسبه تهران تشکیل شد که بزرگانی از فقهای قم چون آیة الله بافقی، آیة الله کبیر و آیة الله فیض در آن شرکت داشتند در این جلسه گفتگو پیرامون تاسیس حوزه علمیه قم ساعتها به درازا کشید سرانجام نظر نهایی به آیة الله حائری محول شد همه علما و بزرگان علم و معرفت به آیة الله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تامین مالی حوزه اعلام آمادگی کردند آیة الله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند و از عهده این امر خطیر نیز برخواهند آمد امام چون اصرار بی‌حد علما را مشاهده نمود تکلیف را بر عهده خود ثابت دید و با بیان این نکته که: (استخاره خواهیم کرد که آیا صلاح است در قم مانده و به فضلا و محصلین حوزه اراک که انتظار بازگشت مرا دارند بنویسم به قم بیایند) تصمیم خود را به بعد موکول کردصبح روز بعد پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه به دعا و نیایش ایستاد و به استخاره روی آورد نقل است که آیة الله حائری به قرآن استخاره نمی‌کرد و می‌فرمود من درست نمی‌فهمم مثلا (یسبح ما فی السموات و الارض‌) نسبت به موضوع استخاره خوب است‌یا بد اما در مورد ماندن در قم به قرآن استخاره کرد و خود را به مشیت الهی سپرد که آیه‌ای زیبا و مناسب حالش (... اتونی باهلکم اجمعین‌) خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیة الله حائری را مصمم ساخت‌حوزه علمیه قم را سامان داد و شاگردان خود را از اراک به این شهر فراخواند بازسازی مدارس با اقامت گزیدن آیة الله حائری در قم در سال 1340ه ق. مطابق با 1301 ه ش بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و با گامهای بزرگی که آیت الله حائری برداشت این حوزه به تدریج رشدکرد و در ردیف بزرگترین حوزه‌های علمیه جهان تشیع درآمداساسی‌ترین گامی که آیة الله حائری پس از تاسیس حوزه برداشت تعمیر مدارس دینی بود و با تغییر روش آموزشی نیز تحولی عظیم را در آنها ایجاد کرد وی در این راه همت و تجربه تدریس سی ساله خود را به کار بست به گونه‌ای که با این روش برنامه‌های درسی حوزه علمیه نجف اشرف با همه ابعاد و وسعتش در حوزه علمیه قم رایج‌شد و دوران نابسامان حوزه علمیه قم که پس از میرزای قمی وضع رقت‌باری یافته بود پایان گرفت اساسی‌ترین ابتکار آیة الله حائری پس از توجه دادن محصلین علوم علوی به ژرفنگری در درس و بحث علمی گزینش (هیئت ممتحنه‌) برای گرفتن از درس حوزوی بود که امروز چنین روشی در آموزش و پرورش دنیا از ضروریات کار محسوب می‌شودطالع خورشید وضعیت آشفته مدارس علمیه قم پیش از ورود آیة الله حائری به گونه‌ای نبود که از دید صاحبنظران دلسوخته‌ای چون امام خمینی(ره) پنهان بماند ایشان که در موقع حضور حاج شیخ در قم طلبه‌ای جوان و پرشور بود در ضمن ترکیب‌بندی زیبا اوضاع آن روز حوزه را چنین به تصویر می‌کشد: ‌راستی این آیة الله گر در این سامان نبودی کشتی اسلام را از مهر پشتیبان نبودی دشمنان را گر که تیغ حشمتش بر جان نبودی اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی حبذا از یزد کز وی طالع این خورشید جان شد جای دارد گر نهد رو آسمان بر آستانش لشکر فتح و ظفر گردد هماره جان فشانش نیّر اعظم به خدمت آید و هم اخترانش عبد درگه بنده فرمان شود نه آسمانش چون که بر کشتی اسلامی یگانه پشتبان شد حوزه اسلام کز ظلم ستمکاران زبون بود پیکرش بی روح و روح اقدسش از تن برون بود روحش افسرده ز ظلم ظلم اندیشان دون بود قلب پیغمبر دل حیدر ز مظلومیش خون بود از عطایش باز سوی پیکرش روح روان شد. ‌در سال 1340 ه ق پس از آنکه حوزه علیمه قم شکل گرفت بار دیگر آن افتخارات تاریخی در ایران زنده شد و علوم اسلامی به شکوفایی نشست وحوزه علمیه قم دانشمندان اسلامی و فقهای دین شناسی را از گوشه و کنار کشور در خود گرد آورد. ‌شکوه و عظمت‌حوزه علمیه قم از آغاز تا امروز که بیش از هفتاد سال از شکل گیری آن می‌گذرد هر سال چشمگیر تر از گذشته در عرصه‌های مختلف نمو داشته‌است و پرتو آثار وجودیش افقهای جدیدی از دورترین نقاط این عالم را درنوردیده است این حوزه با شکوه گذشته از اینکه بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی است در رشته‌های اعتقادات، فقه و حقوق عرفان و فلسفه اقتصاد تفسیر کلام و ... پاسخگوی نیازهای اجتماعی فرهنگی و فکری جامعه نیز بوده و هست که در این راه اندیشمندان فراوانی را در دامن خود پرورانده است. ‌حوزه علمیه قم قم از نخستین شهرهایی است که در ایران مذهب تشیع را پذیرفت و از ربع آخر قرن اول هجری فرهنگ شیعی فرهنگ مردم این دیار شد مردم آن نخستین کسانی بودند که برای امامان(ع) خمس فرستادند و ائمه شیعه بارها از اهل قم و این سرزمین مقدس اسلامی به عظمت‌یادکردند. ‌امام علی(ع) می‌فرماید: ‌(سلام اللّه علی اهل قم و رحمة اللّه علی اهل قم... هم اهل رکوع و خشوع و سجود و قیام و صیام. هم الفقهاء العلماء الفهماء. هم اهل الدین و الولایة و حسن العبادة صلوات اللّه علیهم و رحمة اللّه و برکاته.)(سلام خدا بر مردم قم... آنان اهل رکوع و سجود و خشوع و نماز و روزه‌اند آنان فقیهان، عالمان و هوشمندانند آنان دیندار و دوستدار خاندان پیامبر(ص) و اهل عبادتهای شایسته‌اند درود خدا و رحمت و برکت بر او و بر آنان باد.)دوره اول نخستین دوره از حوزه علمیه قم به عصر امامت و شاگردان حوزه‌های درس ایشان اختصاص دارد که پس از اخذ علم و توانایی در نشر فرهنگ اسلامی، قم را به عنوان پایگاه شیعه انتخاب نموده و در آن به ترویج مکتب علوی پرداخته‌اند.‌قم در قرن سوم هجری مرکز نشر حدیث امامیه گردید و آن زمانی است که کوفه به عنوان نخستین پایگاه شیعی نفوذ خود را از دست داد و محدثانی بسان (حسین بن سعید اهوازی‌) و برادرش ابتدا به اهواز و از آنجا به قم آمدند.دوره دوم این دوره به دو قرن چهارم و پنجم هجری اختصاص دارد که شاگردان دوره اول یا شاگرد شاگردان آنها می‌باشند.در قرن چهارم رونق حوزه علمیه ری حوزه علمیه قم را تحت الشعاع قرار داد چرا که با وجود شخصیتهایی چون شیخ صدوق در ری دانشجویان اسلامی ری را بر قم ترجیح می‌دادند لیکن نباید از خاطر دور داشت که سیره علمی محدثان اسلامی بر این بوده‌است که در شهری بخصوص ساکن نباشند و با مسافرتهای خویش علاوه بر نشر احادیث معصومین(ع) به فراگیری احادیث از اساتید فن همت گمارند لذا دانشمندان حوزه ری و قم نوعی تبادل فرهنگی داشتند و شاید از این روست که مورخین تاریخ قم و ری، برخی از دانشمندان این دوره رابه شهر خویش منسوب می‌دارند. ‌با این حال شیخ آقا بزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعة نام دهها دانشمند قمی را در این دوره ذکر کرده ‌است.بدین ترتیب دوره دوم حوزه علمیه قم را گروه کثیری ازمحدثان و فقهای شیعه شکل داده‌اند که شاگردان دوره اول و اساتید علمای شیعه قرن پنجم بوده‌ اند.‌دانشمند متتبع شیخ عبدالکریم ربانی شیرازی 252 تن از اساتید و 27 تن از شاگردان شیخ صدوق را در مقدمه (معانی الاخبار) (چاپ مکتبه صدوق) نقل کرده‌است.کتب شیخ صدوق که در این دوره نگارش یافته‌است از مهمترین کتب امامیه شناخته می‌شود و اگر ثمره تحرک علمی این دوره را فقط به کتب شیعه اختصاص دهیم باید آن را ارج نهاد چرا که شیخ صدوق توانست آثار روایی شیعه از پیشینیان را به ارث برد و با تالیف سیصد کتاب مبانی اسلامی را با مهارتهای قابل تحسین تدوین نماید. دوره سوم این دوره از قرن ششم تا قرن نهم هجری را شامل است‌حوزه علمیه قم در این دوره از وضع مناسبی برخوردار نبود و مردم آن بارها قتل عام شده و شهر روبه ویرانی نهاد. هر چند مدتی نیز پایتخت تیموریان بود.در تاریخ قم به قتل عامها و تخریب شهر بر می‌خوریم ولی شاید حمله مغول در سال 631 از ویرانگرترین نوع آن قتل عامها و تخریبها به شمار رود که تا عصر تیموریان باقی بوده و زکریای قزوینی و حمداللّه مستوفی به آن اشاره کرده‌اند و تنها تاسیس (مدرسه رضویه‌) به این دوره نسبت داده شده ‌است.‌با این حال شیخ آقا بزرگ در طبقات اعلام الشیعه متجاوز از سی تن از دانشمندان قرن ششم را نام برده‌است که رقم آنان در قرن هفتم به سه نفر تقلیل یافته‌است و در قرن ششم تنها یک نفر نام برده و هفت تن از علمای قم را در قرن نهم ذکر کرده‌است بدین ترتیب رکود علمی از قرن ششم شروع شد و در قرن هفتم و هشتم با حضور سلسله‌های ویرانگر مغول و تیموریان رشد کرد در قرن نهم علمای قم با اخذ تدابیر زیرکانه به مقابله با رکود فرهنگی برخاستند و در صدد تحکیم پایه‌های علمی در حوزه پرسابقه قم برآمدند.دوره چهارماین دوره از قرن دهم شروع می‌شود و تا قرن سیزدهم معاصر با سلسله‌های صفویه افاغنه، افشاریه، زندیه، و قاجاریه امتداد می‌یابد.نخستین بخش از این دوره معاصر با سلسله صفویه است که با مهاجرت علمای شیعه جبل عامل لبنان به ایران و نشر تفکر اصولی شیعه همراه بوده‌است و آن زمانی است که در چند سال اول دولت صفوی چنین تشخیص داده شده‌بود که منصب حکومت از آن ولی فقیه است لیکن پس از چندی این تفکر به فراموشی سپرده‌شد که با بازگشت دانشمندان فرزانه‌ای بسان محقق کرکی به عتبات عالیات همراه بود حوزه علمیه اصفهان به موجب توجه صفویان از پرتحرک‌ترین حوزه‌های جهان تشیع در این دوره است با تاسیس مدارس شیعی در اصفهان و دیگر شهرهای ایران چون قم، شیراز، قزوین و مشهد دانشهای دینی و تفکر شیعی و از آن جمله علوم عقلی - فلسفه و کلام - رو به رشد گذاشت. ‌با رشد اخباری‌گری در حوزه اصفهان نه تنها علمای اصولی این حوزه را ترک کردند بلکه برخی از دانشمندان علوم عقلی نیز از این دیار رانده شدند. فیلسوف پرآوازه صدرالدین شیرازی مشهور به (ملا صدرا) در این زمره قرارداشت.‌هجرت صدر المتالهین شیرازی از اصفهان به قم هر چند موجبات رکود علوم عقلی را در حوزه اصفهان به همراه داشت ولی باعث رونق دانشهای عقلی در حوزه علمیه قم گردید و با پرورش شاگردان و تالیفات خویش زمینه پذیرش تفکر اصولی را در این حوزه فراهم ساخت; درحالی که حوزه قم تا قبل از این دوره بیشتر مهد پرورش محدثان شیعه بود و البته نباید این نکته را نادیده گرفت که محدثان قم خود از آن فرزانگانی بودند که هر حدیثی را براحتی قبول نمی‌کردند و در مقابل برخی که به نقل روایات ضعیف می‌پرداختند عکس العمل نشان می‌دادند چنانکه (احمد بن محمد بن خالد برقی‌) (سهل بن زیاد آدمی رازی‌) و (ابوسمینه محمد بن علی صیرفی‌) از سوی (احمد بن محمد بن عیسی‌) بزرگ عالم قم از این شهر تبعید شدند و سال 255 ق به نام سال تبعید محدثان و علما از قم شهرت یافت بعدها خالد برقی رابه قم بازگردانیدند ولی آن دو نفر دیگر همچنان در تبعید به سربردند بعلت تبعید این افراد نقل روایات از راویان ضعیف و یا شهرت به غلو در حق ائمه(ع) بود. ‌صدرالمتالهین محمد بن ابراهیم شیرازی (979 - 1050ق.) از فلاسفه و متکلمان و مفسران شیعه است که در این دوره می‌زیسته‌است و دوران حضوری وی در حوزه علمیه قم مقارن با عصر گوشه‌گیری و انقطاع اوست که به پرورش شاگردان و تالیف و تصنیف پرداخته و تامل در علوم را بر آمیزش با مردمان ترجیح داده‌ است.• دوره پنجم این دوره از اواخر قرن سیزدهم شروع می‌شود و تا عصر حاضر امتداد می‌یابد. نقطه تحول این دوره از زمانی آغاز می‌شود که حضرت آیة اللّه العظمی حائری قدس سره در این حوزه مسکن گزید و با انفاس قدسیه خویش حوزه علمیه قم را جانی تازه بخشید و به (آیة اللّه مؤسس‌) شهرت یافت. پیش از آیة اللّه حائری علامه مجاهد آیة اللّه شیخ محمد تقی بافقی یزدی از نجف اشرف به قم مهاجرت کرد و با هماهنگی بین دانشمندانی چون‌(آیة اللّه حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی‌) و (آیة اللّه حاج شیخ مهدی‌)و (آیة اللّه حاج محمد ارباب‌) مقدمات تاسیس حوزه را فراهم‌آورد آنان پس از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدند که فردی خارج از قم به این شهر آمده رایت علم و فقه را در حوزه برافرازد شخصی که خود از جهات علمی و تقوایی به مدارج عالی کمال نایل آمده و توانایی رهبری و ریاست‌حوزه علمی شیعه را داشته‌باشد این شخصیت برجسته کسی جز آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری نبود دانشمند فرزانه‌ای که از محضر اساتید عتبات عالیات بهره برده و به دریای علوم اهل بیت(ع) پیوسته بود.هجرت آیة اللّه حائری از اراک به قم و سامان بخشیدن به نظام آموزشی آن به اندازه‌ای اهمیت دارد که حضرت امام قدس سره حضور نیافتن ایشان در آن دوره را برابر با از میان رفتن اسم و رسم مسلمانی دانسته‌اند. چه آنکه بیانات حضرت روح‌اللّه همواره دور از مبالغه است و تاریخ این دوره برابر با تهاجم به پیکره دین اسلام می‌باشد و از این روست که آیة اللّه حائری را آیة اللّه مؤسس می‌نامند. زیرا بی‌حضور ایشان نه تنها از حوزه علمیه قم اثری نمی‌ماند بلکه آیین توحیدی نیز رخت برمی‌بست. نزدیکی حوزه علمیه قم به مرکز باعث‌شد که رهبر شیعیان و مرجع تقلید آنان بر اصول سیاست گذاری دولتها نظارت داشته‌باشد و اگر اصلی با موازین اسلامی موافق نباشد به مخالفت پردازد و این پایه گذاری نهضت علمی در قم به متابعت از تشکل حوزه در شهر سامرا بود که در نزدیکی بغداد (مرکز عراق) جای گرفته‌بود.نخستین سال تاسیس حوزه علمیه قم مقارن با تبعید برخی از مراجع عظام و نوابغ قرن چهاردهم هجری از عتبات به ایران بود. • آیة اللّه سید ابوالحسن اصفهانی • آیة اللّه میرزا حسین نائینی • آیة اللّه سید علی شهرستانی • آیة اللّه سید عبدالحسین حجت کربلایی • آیة اللّه شیخ محمد حسین اصفهانی غروی • آیة اللّه شیخ مهدی خالصی از جمله دانشمندانی بودند که به همراه برخی از شاگردانشان به ایران تبعید و در حوزه قم ساکن شدند. سال 1363 ق. برابر با ورود حضرت آیة اللّه العظمی بروجردی قدس سره به حوزه علمیه قم بود هر چند ایشان در زمان آیة اللّه مؤسس از سوی وی به قم دعوت شده‌بود لیکن کناره‌گیری از مناصب اجتماعی را ترجیح داده، دعوت آیة اللّه حائری را اجابت نکردند تا در اواخر سال 1363 ق. دوران ریاست‌سه مرجع بزرگوار - خوانساری، حجت، صدر - به قم آمده، در حوزه علمیه قم اقامت اختیار کردند. حضرت آیة اللّه بروجردی علاوه بر علوم اسلامی چون فقه و اصول و رجال و حدیث در فلسفه و کلام و هیات یدی طولانی داشت وخود تا پیش از ورود به حوزه علمیه قم به تدریس فلسفه مشغول بود و با ورود به قم تدریس فقه و اصول را آغاز نمود که درس اصول شش سال دوام یافت و درس فقه را تا آخرین روزهای حیات تدریس نمود. حضرت آیة الله العظمی امام الموسوی الخمینی از مراجع تقلید شیعه و از بزرگانی بود که پس از آیة الله بروجردی رهبری حوزه علمیه قم را به دست گرفت امام خمینی ضمن تدریس و تعلیم دانشجویان علوم دینی مبارزات سیاسی خود را بر علیه رژیم منحوس پهلوی ادامه داد تا اینکه توسط نظام حاکم به خارج از وطن خویش تبعید شد.(حضرت آیة الله سید شهاب الدین حسنینی مرعشی نجفی‌) از دانشمندان فرزانه‌ای است که بنا به درخواست آیة الله مؤسس به قم آمد و به تربیت دانشجویان دینی پرداخت همزمان با ایشان آیة الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی و آیة الله شیخ محمد علی اراکی از اساطین بزرگ حوزه علیه قم بودند که زعامت و مرجعیت مردم و حوزه قم را به عهده گرفتند علاوه بر این مراجع بزرگوار در این دوره رجال علم و دانشمندانی در علوم مختلف اسلامی حوزه قم را مرکز دانش‌پژوهی و تعلیم و تربیت قرار داده‌اند و مدرسان و مجتهدان و مبلغان دوره آینده را تربیت می‌کنند که ما فعلا از ذکر نام آنها صرف نظر کرده و در بخش معرفی علمای قم مفصلا آنها را معرفی خواهیم کرد.موفق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین