با سلام خدمت شما. - لطفا احادیثی رو در مورد ظهور بفرمایید که چگونه با حال این زمان مطابقت دارد؟ - آیا مرگ ملک عبدالله ارتباطی با حدیث امام صادق دارد که در آن مرگ عبدالله تضمین کننده ظهور منجی است؟ - لطفا ویژگی های سید خراسانی را طبق احادیث معتبر بیان کنید و بفرمایید آیا میتوان رهبر انقلاب را سید خراسانی نامید؟ اگر نه چرا به نظر شما رهبر عزیزمان اعتراضی به این این مسائل نمیکنند؟در حالی که در کنار خودشون تو یک همخوانی ایشون رو یار خراسانی مینامند در کلیپی! - نظر خود جنابعالی در این مورد چیست؟آیا وقت ظهور خیلی نزدیک است؟یا اینا همش نقشهو طرحی برای نشانه رفتن اعتقادات مردم هست؟
با سلام.1- روایات منابع شیعه و سنی در مورد طلیعة ظهور حضرت مهدی(ع) در حجاز، بر پیدایش خلأ سیاسی و کشمکش بین قبائل بر سر فرمانروایی همداستانند. این حادثه در پی مرگ پادشاه یا خلیفه‌ای رخ می‌دهد که با مردن او گشایش و توسعه در امور به وجود می‌آید. نام وی در برخی روایات، (عبدالله) ذکر شده است. بعضی از روایات مرگ او را در روز عرفه تعیین می‌کنند، که حوادثی پیاپی آن، در حجاز تا خروج سفیانی، ندای آسمانی، درخواست نیرو از سوریه از جانب حجاز و سرانجام ظهور حضرت مهدی(ع) به وقوع می‌پیوندد.1 از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) نقل شده است، که فرمود: (سه پرچم به مخالفت با یکدیگر برافراشته می‌شود؛ پرچمی در مغرب، پرچمی در عربستان و پرچمی در شام. فتنه و جنگ بین آنها یک سال طول می‌کشد)امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرماید: (زمانی‌که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف می‌باشند، سواری بر شتری سبک سیر به آنجا وارد می‌شود و مرگ خلیفه را خبر می‌دهد؛ با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش کار تمام مردم فرا می‌رسد).و (آنگاه که مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشینی او نسبت به هیچکس به توافق نمی رسند و این جریان تا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه می یابد، عمر سلطنت های چندین ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهی چند ماهه و چندین روزه فرا می رسد. ابوبصیر می گوید: پرسیدم : آیا این وضع به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز.و این درگیری بعد از کشته شدن این پادشاه (عبدالله ) منجر به کشمکش بین قبیله های حجاز می شود. ( بحار 52 ص 210 و 240 ) 2-حتمی بودن خروج خراسانی به عنوان نشانه‌ی ظهور معلوم نیست؛ یعنی قیام خراسانی از نشانه های حتمی ظهور نیست ؛ ولی برخی از روایات مربوطه دارای اعتبار حدیثی است . بر اساس روایات، یکی از علائم ظهور امام زمان(عج) خروج خراسانی است. اندکی پیش از ظهور حضرت، در میان ایرانیان شخصی با عنوان سیدخراسانی ( یا سید حسنی ) ظاهر شده که رهبری سیاسی مردم را به عهده می گیرد و شعیب بن صالح نیز رهبری نظامی را و ایرانیان تحت فرماندهی این دو تن نقش مهمی را در حرکت و قیام آن حضرت ایفا می کنند. سیدخراسانی از ذریه امام مجتبی و امام حسین(ع) است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده و صفات جسمی وی که دارای صورتی نورانی و خالی بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان گشته است.(ر.ک: علی کورانی، عصر ظهور، ص270)اغلب روایاتی که نام او را برده اند از خراسانی همراه سفیانی یاد کرده اند، امام صادق(ع) فرمود: (خروج سفیانی، خراسانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز تحقق می یابد و در بین آنها پرچمی هدایتگرتر از یمانی نیست که او به حق هدایت می کند.)(کتاب الغیبه طوسی، ص446) در برخی روایات، از خراسانی و سفیانی به دو اسب مسابقه تشبیه شده است که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به طرف کوفه در حرکت اند.(الغیبه نعمانی، ص259) او نیروهای خود را به سوی عراق اعزام می دارد که سپاهیان سفیانی را شکست می دهند. نسبت ایشان به خراسان، به این معنا نیست که حتما اهل خراسان فعلی باشد، چون در صدر اسلام، خراسان به مشرق زمین اطلاق می شده است(یا شامل بیشتر نواحی ایران بوده ا ست.)در برخی از روایات، آمده است که ظاهر شدن خراسانی و شعیب در اثنای جنگ ایرانیان به وقوع می پیوندد، به گونه ای که آنها با توجه به طولانی شدن نبردشان با دشمن، خودشان سید خراسانی را به عنوان سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی خود برمی گزینند گرچه وی از پذیرفتن این منصب خرسند نیست، اما آنها او را سرپرست خود قرار می دهند، سپس سید خراسانی، شعیب بن صالح را به فرماندهی نیروهای مسلح خویش برمی گزیند.در باره تطبیق این نشانه ها با افراد خاص ، باید با احتیاط و دقت رفتار نمود . متاسفانه در سال‌های اخیر، شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص هستیم که هر روز به شکلی بروز می کند و بعد از مدتی نادرستی بسیاری از آنها مشخص می شود. این در حالی است که این تطبیقات نه از سوی خود آن افراد است ؛ بلکه از سوی اشخاصی است که سر رشته خاصی در این مباحث ندارند.در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، درست است که روایات به این نشانه ها اشاره کرده اند تا ما امید نزدیک شدن ظهور را داشته باشیم، اما تعداد از افراد دچار این آفات شده اند و با نیت خیر، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند. در این شرایط خوب است ما وظیفه خود را نسبت به حضرت(عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.این انتظار جز با آمادگی و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمی یابد بنابراین تا جائی که مقدور است،‌ لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایی حضرت(عج) نمود که اگر این امر محقق شود و سربازی واقعی برای آن حضرت(عج) باشیم حتی اگر مرگ- که اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما برای ادراک آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله که همگی از یاوران حضرت(عج) باشیم.برای مطالعه بیشتر ر.ک: 1.مهدویت ( پس از ظهور ) ، رحیم کارگر ؛ نشر معارف 2.چشم به راه مهدی ، جمعی از نویسندگان3. تحلیل تاریخی از نشانه های ظهور ، بوستان کتاب4- عصر ظهور ، علی کورانی، دار الهدی
عنوان سوال:

با سلام خدمت شما.
- لطفا احادیثی رو در مورد ظهور بفرمایید که چگونه با حال این زمان مطابقت دارد؟
- آیا مرگ ملک عبدالله ارتباطی با حدیث امام صادق دارد که در آن مرگ عبدالله تضمین کننده ظهور منجی است؟
- لطفا ویژگی های سید خراسانی را طبق احادیث معتبر بیان کنید و بفرمایید آیا میتوان رهبر انقلاب را سید خراسانی نامید؟
اگر نه چرا به نظر شما رهبر عزیزمان اعتراضی به این این مسائل نمیکنند؟در حالی که در کنار خودشون تو یک همخوانی ایشون رو یار خراسانی مینامند در کلیپی!
- نظر خود جنابعالی در این مورد چیست؟آیا وقت ظهور خیلی نزدیک است؟یا اینا همش نقشهو طرحی برای نشانه رفتن اعتقادات مردم هست؟


پاسخ:

با سلام.1- روایات منابع شیعه و سنی در مورد طلیعة ظهور حضرت مهدی(ع) در حجاز، بر پیدایش خلأ سیاسی و کشمکش بین قبائل بر سر فرمانروایی همداستانند. این حادثه در پی مرگ پادشاه یا خلیفه‌ای رخ می‌دهد که با مردن او گشایش و توسعه در امور به وجود می‌آید. نام وی در برخی روایات، (عبدالله) ذکر شده است. بعضی از روایات مرگ او را در روز عرفه تعیین می‌کنند، که حوادثی پیاپی آن، در حجاز تا خروج سفیانی، ندای آسمانی، درخواست نیرو از سوریه از جانب حجاز و سرانجام ظهور حضرت مهدی(ع) به وقوع می‌پیوندد.1 از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) نقل شده است، که فرمود: (سه پرچم به مخالفت با یکدیگر برافراشته می‌شود؛ پرچمی در مغرب، پرچمی در عربستان و پرچمی در شام. فتنه و جنگ بین آنها یک سال طول می‌کشد)امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرماید: (زمانی‌که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف می‌باشند، سواری بر شتری سبک سیر به آنجا وارد می‌شود و مرگ خلیفه را خبر می‌دهد؛ با مرگ او فرج آل محمد(ص) و گشایش کار تمام مردم فرا می‌رسد).و (آنگاه که مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشینی او نسبت به هیچکس به توافق نمی رسند و این جریان تا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه می یابد، عمر سلطنت های چندین ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهی چند ماهه و چندین روزه فرا می رسد. ابوبصیر می گوید: پرسیدم : آیا این وضع به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز.و این درگیری بعد از کشته شدن این پادشاه (عبدالله ) منجر به کشمکش بین قبیله های حجاز می شود. ( بحار 52 ص 210 و 240 ) 2-حتمی بودن خروج خراسانی به عنوان نشانه‌ی ظهور معلوم نیست؛ یعنی قیام خراسانی از نشانه های حتمی ظهور نیست ؛ ولی برخی از روایات مربوطه دارای اعتبار حدیثی است . بر اساس روایات، یکی از علائم ظهور امام زمان(عج) خروج خراسانی است. اندکی پیش از ظهور حضرت، در میان ایرانیان شخصی با عنوان سیدخراسانی ( یا سید حسنی ) ظاهر شده که رهبری سیاسی مردم را به عهده می گیرد و شعیب بن صالح نیز رهبری نظامی را و ایرانیان تحت فرماندهی این دو تن نقش مهمی را در حرکت و قیام آن حضرت ایفا می کنند. سیدخراسانی از ذریه امام مجتبی و امام حسین(ع) است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده و صفات جسمی وی که دارای صورتی نورانی و خالی بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان گشته است.(ر.ک: علی کورانی، عصر ظهور، ص270)اغلب روایاتی که نام او را برده اند از خراسانی همراه سفیانی یاد کرده اند، امام صادق(ع) فرمود: (خروج سفیانی، خراسانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز تحقق می یابد و در بین آنها پرچمی هدایتگرتر از یمانی نیست که او به حق هدایت می کند.)(کتاب الغیبه طوسی، ص446) در برخی روایات، از خراسانی و سفیانی به دو اسب مسابقه تشبیه شده است که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به طرف کوفه در حرکت اند.(الغیبه نعمانی، ص259) او نیروهای خود را به سوی عراق اعزام می دارد که سپاهیان سفیانی را شکست می دهند. نسبت ایشان به خراسان، به این معنا نیست که حتما اهل خراسان فعلی باشد، چون در صدر اسلام، خراسان به مشرق زمین اطلاق می شده است(یا شامل بیشتر نواحی ایران بوده ا ست.)در برخی از روایات، آمده است که ظاهر شدن خراسانی و شعیب در اثنای جنگ ایرانیان به وقوع می پیوندد، به گونه ای که آنها با توجه به طولانی شدن نبردشان با دشمن، خودشان سید خراسانی را به عنوان سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی خود برمی گزینند گرچه وی از پذیرفتن این منصب خرسند نیست، اما آنها او را سرپرست خود قرار می دهند، سپس سید خراسانی، شعیب بن صالح را به فرماندهی نیروهای مسلح خویش برمی گزیند.در باره تطبیق این نشانه ها با افراد خاص ، باید با احتیاط و دقت رفتار نمود . متاسفانه در سال‌های اخیر، شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص هستیم که هر روز به شکلی بروز می کند و بعد از مدتی نادرستی بسیاری از آنها مشخص می شود. این در حالی است که این تطبیقات نه از سوی خود آن افراد است ؛ بلکه از سوی اشخاصی است که سر رشته خاصی در این مباحث ندارند.در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، درست است که روایات به این نشانه ها اشاره کرده اند تا ما امید نزدیک شدن ظهور را داشته باشیم، اما تعداد از افراد دچار این آفات شده اند و با نیت خیر، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند. در این شرایط خوب است ما وظیفه خود را نسبت به حضرت(عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.این انتظار جز با آمادگی و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمی یابد بنابراین تا جائی که مقدور است،‌ لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایی حضرت(عج) نمود که اگر این امر محقق شود و سربازی واقعی برای آن حضرت(عج) باشیم حتی اگر مرگ- که اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما برای ادراک آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله که همگی از یاوران حضرت(عج) باشیم.برای مطالعه بیشتر ر.ک: 1.مهدویت ( پس از ظهور ) ، رحیم کارگر ؛ نشر معارف 2.چشم به راه مهدی ، جمعی از نویسندگان3. تحلیل تاریخی از نشانه های ظهور ، بوستان کتاب4- عصر ظهور ، علی کورانی، دار الهدی





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین