با سلام .من حدود 3 سال است که دچار استرس و اضطراب شدم قبلا هم بوده ولی نه به این شدت.در این سه سال پیش دکترای زیادی رفتم و دارو های زیادی مصرف کردم ولی... - پرسش و پاسخ

بیماری

مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.

اضطراب

اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره‌روزی در فرد به وجود می‌آید. روان‌شناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کرده‌اند. که عمده‌ترین شیوه درمان، روان‌درمانی است. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان‌شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است.

اعتماد

اِسْناد، اصطلاحی‌ در علوم‌ حدیث‌ و آن‌ رسانیدن‌ سخن‌ است‌ به‌ گوینده آن‌ با واسطه شماری‌ از راویان‌، و بر زنجیره تشکیل‌ شده‌ از راویان‌ تا پیامبر (ص‌) یا دیگر بزرگان‌ دین‌ «سلسله اِسناد» اطلاق‌ می‌گردد.

حاملگی

بارداری و باروری در قرآن، به برخی از مسائل فقهی و حقوقی گفته می‌شود که در قرآن کریم پیرامون زن باردار و مسائل مربوط به آن آمده است.

تشدید

رعایت تشدید که بر اثر ادغام بر حرف عارض می شود در قرائت نماز واجب است که ترک عمدی آن نماز را باطل می کند.

تغییر

تبدیل یعنی تغییر دادن و عوض کردن یک چیز با چیز دیگر.

استرس

استرس یا فشار روانی، به هر عاملی درونی یا بیرونی گفته می‌شود که بر ارگانیسم وارد شده و روان او را تحت تاثیر قرار می‌دهد، و موجب اختلال، آشفتگی و از بین رفتن تعادل آن می‌شود. که ممکن است به صورت محرک‌های فیزیکی یا عفونت‌ها و واکنش‌های آلرژیک، که به صورت بیماری‌های جسمی نمود پیدا می‌کنند؛ یا به صورت تغییر کلی در جو اجتماعی روانی هم چون مرگ عزیزی، جنگ و غیره. و یا در رخداد‌های عادی زندگی چون ازدواج، تحصیل، پیدا کردن شغل باشد.

اذیت

از عنوان آزار در منابع فقهی به معنای اذیت استفاده شده است و از آن در بابهای صلات، صوم، حج و صید و ذباحه به مناسبت سخن رفته است.

باعث

الباعِث، از نام‌های خداوند است.

حضور

حضور مقابل غیبت است. از آن در بابهای طهارت، صلات، حج، جهاد، طلاق، قضاء و حدود سخن گفته‏اند.

دارو

دارو یا دوا عبارت است از هر ماده‌ای که برای درمان یا تسکین و یا پیشگیری بیماری به بیمار تجویز می‌شود.

فشار

فشار:نیروی وارد شده بر چیزی یا کسی با شدت است.

مکان

مکان در لغت اسم مکان از ماده "مکن" و به معنای "جا"، "موضع" و محل است. [۱]

دوست

رفاقت و برقرار کردن ارتباط عاطفی با دیگران را دوستی گویند. دوست خوب گزیدن و دوستان زیاد گرفتن، مستحب، و در روایات بدان تشویق و ترغیب شده است. [۱]

روده

روده بخشى از لوله گوارش است.عنوان ياد شده در باب اطعمه و اشربه به کار رفته است.

سال

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

دور

دور ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • دور (منطق)، از اصطلاحات علم منطق، به معنای توقف وجودی دو چيز بر همديگر• دور (فقه)، به معنای بازگشت چیزی به جای نخست و دارای کاربرد در ابواب فقهی

وقت

آن (دم- وقت)، یکی از مباحث فلسفه می‌باشد.

خون

خون‌ از نجاسات است که در قلب و رگها جریان دارد. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، تجارت، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفته‌ اند.

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس، اتکا به نیروها و توانایی‌های خود و بهره‌گیری از این نیروهای خدادادی، در مسیر پر پیچ‌وخم زندگی و مشکلات و سختی‌ها می‌باشد. و اینکه بار خود را خویش به دوش کشیم، نه آن‌که دست نیاز به سوی دیگران بگشاییم و چشم به آن‌ها بدوزیم.

بارداری

بارداری و باروری در قرآن، به برخی از مسائل فقهی و حقوقی گفته می‌شود که در قرآن کریم پیرامون زن باردار و مسائل مربوط به آن آمده است.

بیکاری

بی‌شغلی و نداشتن کار را بیکاری گویند. از آن به مناسبت در باب زکات و تجارت سخن رفته است.

اعتماد

اِسْناد، اصطلاحی‌ در علوم‌ حدیث‌ و آن‌ رسانیدن‌ سخن‌ است‌ به‌ گوینده آن‌ با واسطه شماری‌ از راویان‌، و بر زنجیره تشکیل‌ شده‌ از راویان‌ تا پیامبر (ص‌) یا دیگر بزرگان‌ دین‌ «سلسله اِسناد» اطلاق‌ می‌گردد.

تنهایی

خلوت‏ در سه معنا استعمال شده است. از احکام خلوت به معنای نخست در باب نکاح و طلاق سخن گفته‏اند.

مراجعه

مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می‌گویند.

مستلزم

موجب، سبب

طبیعی

طبیعی، آنچه بر حسب آفرینش ، اکثریت بر آن است.

ارامش

آرامش‌ به آرام بودن، عدم حرکت و همچنین به معنی سکون داشتن و طمأنینه است که در باب صلات آمده است.

جمجمه

استخوان سر که وظیفه محافظت از مغز را دارد جمجمه نامیده می شود.

تکرار

واژه تکرار ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• تکرار در قرآن، از اسلوب های بلاغی قرآن• تکرار سوره اخلاص، تکرار سوره اخلاص، یکی از آداب مرسوم در ختم قرآن• تکرار قصص قرآن، ذکر داستان پیامبران و اقوام آنها در قالب‌های مختلف• تکرار ارتداد، عواقب تکرار ارتداد در آیات ۱۳۷ و ۱۳۸ سوره نساء• تکرار آیات، ذکر چندباره برخی داستان‌ها و آیات قرآن کاربردهای دیگر• تکرار (فقه)، انجام دادن عمل بیش از یک بار و دارای کاربردهای مختلف در ابواب فقه• تکرار (ادبی)، مکرر آوردن لفظ توسط شاعر یا نویسنده• تکرار (بدیع)، تکرار یک مطلب، به منظور تقریر و تثبیت آن؛ از انواع فنون بلاغی• تکرار (اسباب اجمال)، ذکر مجدد بخشی از مفاد کلام واحد در لابه لای آن؛ از اسباب اجمال ظاهری آیات

استرس

استرس یا فشار روانی، به هر عاملی درونی یا بیرونی گفته می‌شود که بر ارگانیسم وارد شده و روان او را تحت تاثیر قرار می‌دهد، و موجب اختلال، آشفتگی و از بین رفتن تعادل آن می‌شود. که ممکن است به صورت محرک‌های فیزیکی یا عفونت‌ها و واکنش‌های آلرژیک، که به صورت بیماری‌های جسمی نمود پیدا می‌کنند؛ یا به صورت تغییر کلی در جو اجتماعی روانی هم چون مرگ عزیزی، جنگ و غیره. و یا در رخداد‌های عادی زندگی چون ازدواج، تحصیل، پیدا کردن شغل باشد.

اغاز

آغاز به حالتی در مقابل پایان گفته می شود.

پنجه

پَنْجه (پنج+ های نسبت)، پیکره و نقش دست از مچ‌ تا سرپنج انگشت که آن را از مس ، برنج ، ورشو ، نقره یا طلا می‌سازند و یا بر روی کاغذ ، پارچه و چیزهای دیگر می‌اندازند و همچون نماد قدرت و قداست و یا طلسم و تعویذِ دفع شرّ و بلا به‌کار می‌برند.

باقی

واژه باقی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل بوده و یا در معانی ذیل به کار رفته باشد: • الباقی، از اسمای خداوند• بقایا، در متون کهن و متأخر به معنای بدهی مالیاتی مردم • محمود عبدالباقی، یکی از شعرای ترک• نظام‌الدین عبدالباقی، از بزرگان خاندان نعمت اللّهی و وزیر شاه اسماعیل صفوی• باقی بالله، از مشایخ بزرگ نقشبندیه و از مروّجان این طریقه در هندوستان• ‌میرعبدالباقی تبریزی، ملقب به «دانشمند»، شاعر صوفی مشرب و خوشنویس آذربایجانی (متوفی ۱۰۳۹)

تصور

در دانش منطق، تشبیه ذهن انسان به آینه یکی از قدیمی‌ترین مثال‌ها در مباحث مربوط به شناخت است؛ این تشبیه نه تنها به منطق دانان در توضیح بسیاری از مفاهیم منطقی یاری رسانیده، بلکه احتمالا در تولید بعضی از این مفاهیم نیز نقش داشته است.

حضور

حضور مقابل غیبت است. از آن در بابهای طهارت، صلات، حج، جهاد، طلاق، قضاء و حدود سخن گفته‏اند.

دارو

دارو یا دوا عبارت است از هر ماده‌ای که برای درمان یا تسکین و یا پیشگیری بیماری به بیمار تجویز می‌شود.

شروع

آغاز به حالتی در مقابل پایان گفته می شود.

دوری

مقابل نزدیکی را دوری گویند و از احکام آن به مناسبت در بابهای صلات، اعتکاف، حج، طلاق و ارث سخن گفته‏اند.

دوست

رفاقت و برقرار کردن ارتباط عاطفی با دیگران را دوستی گویند. دوست خوب گزیدن و دوستان زیاد گرفتن، مستحب، و در روایات بدان تشویق و ترغیب شده است. [۱]

روزی

هر چیزی که مایه دوام زندگی مخلوقات زنده است را رزق و روزی گویند.

ریشه

به اندامهاى گیاهى معمولا زیرزمینى که کار آن جذب آب و مواد غذایى است ریشه می‌گویند که از احکام مرتبط با آن به مناسبت در بابهایى نظیر حج، صلح، مزارعه، مساقات و احیاء موات سخن گفته‏اند.

زبان

. زبان عضوی از اعضای بدن انسان است که قدرت حرف زدن را به او می دهد.

سبز

سبز از جمله رنگ‌ها می باشد.

ذهن

در لغت به معنى فهم و عقل است.

ضعف

ضعف به دو معنای ناتوانی جسمی و از حالات حدیث به لحاظ سند ( حدیث ضعیف ) می‌باشد.

نفس

"ن ف س" در اصل لغت برخروج نسیم دلالت می‌کند و تنفس نیز به همین معنا می‌باشد. واژه نفس در کتابهای لغت، بیشتر به معنی ذات و حقیقت شی آمده است، "قتل فلان نفسه" یعنی ذات و حقیقت خودش را هلاک کرد. [۱] [۲]

قطع

قطع، اعتقاد جازم نسبت به یک چیز است.

جمع

جمع معانی زیادی در کاربردهای مختلف دارد که در مقاله ذیل به آن پرداخته می شود.

چای

چای‌ یکی از انواع برگها می‌باشد. از احکام آن به مناسبت در باب صلات سخن گفته‌اند.

بدن

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

ترس

بیم از وقوع امری ناخوشایند را ترس می گویند و از آن به مناسبت در بابهایی همچون طهارت، صلات، صوم، حج، حدود و دیات یاد شده است.

پا

پا عضوی از بدن است که از بیخ ران تا سر پنجه‌ی پا- یعنی ران، زانو، ساق و قدم- را در بر می‌گیرد و گاه به قسمت زیرین یعنی قدم -که از مفصل ساق (مچ پا) تا سر پنجه‌ی انگشتان است- اطلاق می‌شود. از این عنوان در باب‌های طهارت، صلاة، حج، جهاد، کفارات، صید و ذباحه و... سخن رفته است.

دم

دَم به خون یا حیوان، جهت قربانی یا کفّاره در حج گفته می شود .

فک

از بين بردن و لغو کردن، آزاد کردن؛ مانند فک قرار داد.

شل

از کار افتادگی عضوی، همچون دست ‏و پا را شَلی گویند.از احکام آن در بابهای حدود، قصاص و دیات سخن گفته‏اند.