با سلام.برادرارجمند موضوع از این قرار است که شما از نوعی حقارت درونی رنج می برید و برای از بین بردن آن به قوای ماورایی روی اورده اید و اکنون خود شما و روحتو ن درگیر این مسایل شده و خانواده را هم به چالش انداخته است در حالی که بر ای تغییر نیازی به این کارها نیست . شما باید تفکر خود را نسبت به خود تغییر دهید . باید بدانید که این نوع فکر کردن و طرز تلقی در مورد خود درست نیست و شما نیاز دارید تا تغببری در آن ایجاد کنید .البته تغییرات ایجاد ده به بهره هوشی، میزان اراده ، میزان منابع اطلاع رسانی و ... بستگی دارد . اما اگر تلاش کنید تا صرفا تصور خود را مثبت کنید . خود را متفاوت با اینکه الان می بینید تجسم کنید . منابع اطلاعاتی خود اعم از مطبوعات، دوستان دانا، رسانه ها ، و ... را زیاد کنید .و احترام بیشتری برای خود قایل شوید می توانید رویه را به خوبی تغیییر دهید .در پاراگراف فوق دقت کفی د اشته باشید راهکارهای اصلی در ان است . خود را این قدر حقیر و نااگاه فرض نکنید همین امر باعث می شود تا واقعا ضعیف شوید . خود را دانا بدانید . در مورد اطراف تیز هوش شوید . توجه خود را بالا ببرید . در هر کاری تصور افراد موفق را داشته باشید . به خود شک نکنید . حتی اگر نتیجه دلخواه را پیدا نکردید دوباره تلاش کنید باید تجربه کسب کنید .اگر به خود اطمینان بخشی کنید استرس ها از بین می رود . همیشه احترام خود و دیگری را در کفه ترازو بگذارید و هر دو را مهم بدانید.ارتباط با خداوند بهترین ارام یخش و عزت دهنده است .
با سلام، آدم زود باور،ساده ،خیلی زود به دیگران اطمینان می کنم درد و دل میکنم ، نمی خوام کسی از من ناراحت بشه،احساس میکنم همیشه سرم کلاه میره ،انگارقدرت نه گفتن رو ندارم وکاری رو شروع میکنم اطمینان به اتمام درست اون ندارم، در هرکاری تردید وتشویش دارم، ترس ازمافوق و سرزنش شدن دارم تا جایی که میتونم خودمو تو فشار می زارم اما قُرقُر زیاد میکنم.، گاهی احساس ضعف وحقارت درخودم میکنم عُرضه کاری رو ندارم استرس زیادی در هر کار کوچیکی به خودم وارد می کنم ، پُر حرفم اما همیشه می ترسم سوتی بدم یا اشتباه کنم .( بقول خانواده بد شانس هستیم)
مشکل دیگری که دارم خیلی از کودکی خرافاتی و ترسم حتی الان هم که 2 ساله ازدواج کردم از تنهایی وتاریکی خیلی می ترسم وهم تحت تاثیر فیلمهای ماورای طبیعه قرار میگیرم (با اینکه علاقه به دیدن دارم ) دوست دارم قدرت مافوق طبیعت داشته باشم ، یه دوره مسلک درویشی هم رفتم ( چله نشینی )، بعضا گاهی احساس توهم میکنم شیطان دور ورم هست ومی خواد منو بترسونه وتا جایی که ترس من روی خانومم تاثیر گذاشته و مثل من گاهی خوابهای اشفته میبینه . لطفا من رو راهنمایی کنید تا رنج کمتری بکشم
با سلام.برادرارجمند موضوع از این قرار است که شما از نوعی حقارت درونی رنج می برید و برای از بین بردن آن به قوای ماورایی روی اورده اید و اکنون خود شما و روحتو ن درگیر این مسایل شده و خانواده را هم به چالش انداخته است در حالی که بر ای تغییر نیازی به این کارها نیست . شما باید تفکر خود را نسبت به خود تغییر دهید . باید بدانید که این نوع فکر کردن و طرز تلقی در مورد خود درست نیست و شما نیاز دارید تا تغببری در آن ایجاد کنید .البته تغییرات ایجاد ده به بهره هوشی، میزان اراده ، میزان منابع اطلاع رسانی و ... بستگی دارد . اما اگر تلاش کنید تا صرفا تصور خود را مثبت کنید . خود را متفاوت با اینکه الان می بینید تجسم کنید . منابع اطلاعاتی خود اعم از مطبوعات، دوستان دانا، رسانه ها ، و ... را زیاد کنید .و احترام بیشتری برای خود قایل شوید می توانید رویه را به خوبی تغیییر دهید .در پاراگراف فوق دقت کفی د اشته باشید راهکارهای اصلی در ان است . خود را این قدر حقیر و نااگاه فرض نکنید همین امر باعث می شود تا واقعا ضعیف شوید . خود را دانا بدانید . در مورد اطراف تیز هوش شوید . توجه خود را بالا ببرید . در هر کاری تصور افراد موفق را داشته باشید . به خود شک نکنید . حتی اگر نتیجه دلخواه را پیدا نکردید دوباره تلاش کنید باید تجربه کسب کنید .اگر به خود اطمینان بخشی کنید استرس ها از بین می رود . همیشه احترام خود و دیگری را در کفه ترازو بگذارید و هر دو را مهم بدانید.ارتباط با خداوند بهترین ارام یخش و عزت دهنده است .