با سلام.دوست خوبم این نوع وسواس ها معمولا در کناردرمان رفتاری به دارو درمانی هم نیاز دارد . لذا حتما به روان پزشک مراجعه کنید .اما علاوه بر آن باید بدانید که این بررسی ها و وارسی ها نسبت به همسر غیر عادی و تقریبا مرضی به نظر می آید لذا در قبال رفتار بیمار گونه باید بی اعتنایی را تمرین کرد . پس باید زمینه را فراهم کنید تا کمتر در این مورد فکر کنید . اگر این افکار به سراغتان آمد حتما خود را با فعالیتی مشغول کنید . برای روز خود برنامه داشته باشید و باری به هر جهت نگذرانید . قراربگذارید تا روزی یک بار به همسرتون بیشتر زنگ نزنید آن هم برای احوال پرسی. باید مقاومت کنید . باید در خلاف جهت میل درونی رفتار کنید . باید این افکار را سرکوب کنید تا این عادت ذهنی از بین برود .در نظر داشته باشید که همسر شما هیچ مشکلی ندارد فقط شمایید که باید افکار خود را از بین ببرید . این جمله ا چند بار در روز تکرار کنید .به همسرتان بگویید که برای کمک به شما از تماس های تکراری خودداری کند . پاسخ سئوال های تکراری را ندهد . و در این امر شما را یاری کند .
تورو به خدا به دادم برسید من وسواس فکری شدیدی دارم به طوری که روی شوهرم حساس هستم یعنی اگر شوهرم حرفی بزند کاری بکند سریع به ایشان شک می کنم زمانهایی که شوهرم سرکار هست همش به شوهرم فکر می کنم که الان دارد چکار می کند و شروع می کنم به نوشتن افکارم دیگه واقعا از خودم هم خجالت می کشم همش دارم افکارم رو می نویسم ولی باز آروم نمی شوم و همش از 24 ساعت 23 فقط درباره شوهرم فکر می کنم بخدا دیگر خسته شدم و اینکه یک حرف رو سه چهار بار از شوهرم می پرسم مثل اگر شوهرم بگه رفتم فلان جا من سه چهار بار دیگر ازش سوال می کنم که رفتی فلان جا شمارو به خدا به فریادم برسید من قبلا فلوکستین مصرف می کردم البته آن زمان مجرد بودم و مشکلم این بود زمانی که از خیابان رد می شدم یک ربع کنار خیابان وای می ایستادم تا ببینم کسی بعد از من رد می شود تصادف نکند البته من حدود 15 سال هست به ناراحتی اعصاب دچار هستم و هردفعه به یک چیز فکر می کردم زمان دبیرستان روی درسام حساس بودم زمانی که کارمند شدم روی همکارام حساس شدم و زمانی که ازدواج کردم روی شوهرم و بیشتر از شما خواهش می کنم در رابطه با شوهرم کمکم کنید که چه کنم شما رو به خدا به فریادم برسید.
با سلام.دوست خوبم این نوع وسواس ها معمولا در کناردرمان رفتاری به دارو درمانی هم نیاز دارد . لذا حتما به روان پزشک مراجعه کنید .اما علاوه بر آن باید بدانید که این بررسی ها و وارسی ها نسبت به همسر غیر عادی و تقریبا مرضی به نظر می آید لذا در قبال رفتار بیمار گونه باید بی اعتنایی را تمرین کرد . پس باید زمینه را فراهم کنید تا کمتر در این مورد فکر کنید . اگر این افکار به سراغتان آمد حتما خود را با فعالیتی مشغول کنید . برای روز خود برنامه داشته باشید و باری به هر جهت نگذرانید . قراربگذارید تا روزی یک بار به همسرتون بیشتر زنگ نزنید آن هم برای احوال پرسی. باید مقاومت کنید . باید در خلاف جهت میل درونی رفتار کنید . باید این افکار را سرکوب کنید تا این عادت ذهنی از بین برود .در نظر داشته باشید که همسر شما هیچ مشکلی ندارد فقط شمایید که باید افکار خود را از بین ببرید . این جمله ا چند بار در روز تکرار کنید .به همسرتان بگویید که برای کمک به شما از تماس های تکراری خودداری کند . پاسخ سئوال های تکراری را ندهد . و در این امر شما را یاری کند .