سلام پسرم 10 سالشه و چند وقتی دچار یه تیک عصبی شده بدین صورت بعد از مدت 30 ثانیه پلک هاشو تکون میده وسرش رو به پایین با سرعت زیاد حرکت میده .اینکار او... - پرسش و پاسخ

درمان

مداواي بیماری را درمان مي گويند.

اینه

آیینه جسم صیقلى و شفاف منعکس کننده صورت اشیاء هست؛ و در باب‌هاى طهارت، صلات، حج و دیات به مناسبت از آن سخن رفته است.

باشه

باشه(باشق) پرنده‌ای شکارى از تیره بازها است و از آن به مناسبت در باب صید و ذباحه و اطعمه و اشربه یاد شده است.

بدین

بُدین (بُدون/ بِدین/ بِدون/ بُدیم، از صورت اسلاویِ بُدین)، در لاتینی و مجاری بُدا، هسته بخشی از بوداپست کنونی در ساحل راست رودخانه دانوب می‌باشد.

حرکت

حرکت در دو معنی و در دو علم، در معانی مختلف به کار رفته است.۱. حرکت (فقه): حرکت به این معنی در فقه در دو معنا استعمال شده است.‌۲. حرکت (فلسفه): حرکت به این معنی در فلسفه و به معنای خروج تدریجی شیء از قوه به فعل می ‌باشد.

سرعت

تندى و شتاب در حرکت یا کار را سرعت گویند. از احکام مرتبط با آن در بابهایى نظیر طهارت، صلات، حج، اطعمه و اشربه و دیات سخن گفته‌اند.

چشم

چشم از اعضای بدن است که دارای قوه بینایی بوده , از آن در بابهاى طهارت، صلات، صوم، حج، اطعمه و اشربه، قصاص و دیات سخن رفته است.

پلک

پلک به پرده پوشاننده چشم گفته می شود واز آن در بابهای طهارت، قصاص و دیات سخن رفته است.

افزایش

زیاده معنای اعمی دارد که هم به معنی نما در فقه وهم غیر آن استعمال شده است.

تنهایی

خلوت‏ در سه معنا استعمال شده است. از احکام خلوت به معنای نخست در باب نکاح و طلاق سخن گفته‏اند.

مراجعه

مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می‌گویند.

زندگی

حیات‌ مقابل ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، حج، وصیت، نکاح، استیلاد، اطعمه و اشربه، ارث و دیات سخن رفته است.

شرایط

شرط امری محتمل الوقوع در آینده که طرفین حدوث اثر حقوقی را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع می‌نمایند. شرط در علم اصول به معنای هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم است و در اصطلاح حقوق و فقه به معنی مطلق تعهد است اعم از اینکه در ضمن عقد باشد یا مستقل از عقد. به طور کلی در تعریف شرط به معنای حقوقی و نه معنای منطقی و اصولی در فقه چنین آمده است " الشرط امر زاید علی الثمن و المثمن علی وجه التزام دون التعلیق.... " [۱]

استرس

استرس یا فشار روانی، به هر عاملی درونی یا بیرونی گفته می‌شود که بر ارگانیسم وارد شده و روان او را تحت تاثیر قرار می‌دهد، و موجب اختلال، آشفتگی و از بین رفتن تعادل آن می‌شود. که ممکن است به صورت محرک‌های فیزیکی یا عفونت‌ها و واکنش‌های آلرژیک، که به صورت بیماری‌های جسمی نمود پیدا می‌کنند؛ یا به صورت تغییر کلی در جو اجتماعی روانی هم چون مرگ عزیزی، جنگ و غیره. و یا در رخداد‌های عادی زندگی چون ازدواج، تحصیل، پیدا کردن شغل باشد.

امکان

امکان ، در یکی از کاربردهایش از مواد ثلاث، قسیم وجوب و امتناع ذاتی و به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت من حیث هی می‌باشد.

ادامه

تقلید، اصطلاحی فقهی در اسلام به معنای پیروی شخص مکلَّف از مجتهد در احکام عملی دین است. تقلید در اصول دین جایز نیست و باید خود شخص با تحقیق و بررسی، به اصول دین ایمان آورد؛ ولی در احکام یا باید خودِ شخص مجتهد باشد، یا به احتیاط عمل کند و یا از شخص متخصص در فقه که به او مجتهد جامع الشرایط یا مرجع تقلید می‌گویند، تقلید نماید. به کسی که از مجتهد تقلید می‌کند، «مُقَلِّد» می‌گویند.

باعث

الباعِث، از نام‌های خداوند است.

تذکر

تذکر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تذکر (فقه)، همسان شدن زن با مرد در رفتار جنسی، در مقابل تخنث• تذکر (فلسفه)، اصطلاحی فلسفی در مبحث شناخت

حواس

حواس، از مفاهیم و اصطلاحات علم‌النفس است.

سکوت

خاموش بودن و سخن نگفتن سکوت گویند. از احکام آن در فقه در بابهاى صلات، صوم، امر به معروف، تجارت، قرض، نکاح، لعان و قضاء و نیز در اصول فقه سخن گفته‏اند.

زیان

خسارت‌ همان زیان است. از آن به مناسبت در بابهای زکات، خمس، تجارت، شرکت و مضاربه سخن گفته‌اند.

سال

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

نهی

صیغه دالّ بر طلب ترک فعل ، را نهی گویند.

وجه

پول، مبلغ صورت، چهره شيوه، طريق

حفظ

حفظ در دو معنا استعمال شده است.از حفظ به معنای نخست به مناسبت در بابهایی نظیر جهاد، ودیعه، اطعمه و اشربه و حدود سخن گفته‌اند.۱-مراقبت و نگهداری کردن از کسی یا چیزی.۲-به یاد سپردن.

ثبت

ثبت اسناد و املاک چنان‌که از نام آن برمی‌آید، مربوط به ثبت‌ نوشته‌هایی است که باید رسماً توسط مأموران ثبت صورت گیرد و هدف از آن، مستند کردن اسناد مربوط است و ثبت احوال یعنی ثبت وقایع چهارگانۀ تولد، وفات، ازدواج و طلاق (جعفری، مبسوط، ذیل ثبت احوال).بدین اعتبار ادارات ثبت اسناد و املاک، امر اول، و ادارات ثبت احوال، امر دوم را عهده‌دار هستند.

جلب

جَلَب به فتح جیم و باء به معنای استقرار فرد در محل متعلق زکات است که زکات را جمع آوری می کند.