سلام . من دو ساله ازدواج کردم . من و شوهرم آمادگی بچه رو نداشتیم . اما مادرم و اطرافیان خیلی اصرار دارند که زودتر باردار شوم . انقدر گفتند که من از هفته ی قبل اقدام کردم یعنی به دنبال چکاپ و کارهای پزشکی رفتم برای بارداری موفق و تولد نوزاد سالم . آزمایشات خوب بود فقط کم کاری تیرویید دارم که الان قرص مصرف می کنم تا ماه بعد . در حال حاضر از بچه خوشم میاد ولی از یک چیزهایی می ترسم . مثلا من دور از خانواده ام زندگی می کنم و درس می خوانم و برای آینده ام برنامه ریزی کرده و هدف دارم . فکر می کنم با امدن بچه تا هفت سال اول یعنی تا زمانی که بچه به مدرسه نرفت نمی توانم به اهدافم برسم . هنوز شور و شیطنت های جوانانه در من هست که فکر می کنم با آمدن بچه خاموش میشه . من و شوهرم خیلی اهل مسافرت هستیم ولی فکر می کنیم با امدن بچه جایی نمی تونیم بریم . از طرف دیگر اظطراب شدید دارم و می ترسم در دوران بارداری سقط جنین داشته باشم و یا هرگز باردار نشوم . اگر هم بچه به دنیا اوردم سالم نباشد و خدای ناکرده نقص یاچیزی داشته باشد . در خانواده ی من و شوهرم همچین موردی نبوده ولی من خیلی می ترسم . تمام این تنش و اظطراب ها باهم به سراغم میاد . چه کار کنم ؟
با سلام.دوست خوبم بهتر است سئوال شما را به چند بخش تقسی کنیم/استرس و ترس از عدم سلامت در بارداری و یا نوزاد از دست رفتن فرصت های جوانی کردن و عدم رسیدن به اهدافببینید در حقیقت شما باید زمانی تصمیم به بچه دار شدن بگیرید که از نظر خود و همسرتون زمان مناسبی است و این اقدام را از روی عشق انجام دهید . البته لازم است بالغانه هم فکر کنید و به صورت منطقی در زمان مناسب تصمیم بگیرید و آن را خیلی به تاخیر نیاندازید . در نظر داشته باشید که چنین دیدگاه هایی مثل "بچه دست و پا گیرم میشه. دیگه نمی تونم به هدف هام برسم. عمرم رو تلف می کنه. الان زندگی ما جایی برای بچه نداره و .." باعث می شه تا همین حس هایم نفی به فرزند شما هم منتقل شود و در آینده او همین حس منفی را با خود همراه داشته باشد . حس اضافی بودن .مزاحم بودن و... لذا این حس بر اعتماد به نفس او تاثیر گذارده و شخصیت او را ضعیف می کند . بنابراین هر زمان تصمیم به بچه دار شدن گرفتید با عشق و علاقه آن را بپذیرید و از او استقبال کنید و تمام توان خود رابرای رشد هرچه بیشترو بهتر او به کار برید .مسلما ورود فرزند به زندگی می تواند زمان زیادی را از شما بگیرد . اما اگر عشق مادرانه باشد این زمان را فرصت سوزی نمی داند . بلکه همین ارتباط با کودک به او انرژی و نشاط می دهد . اگر اهل مسافرت رفتن هستید نباید عادت خود را بهخاطر فرزند تغییر دهید به هر حال شما می توانید با توجه به شرایط خود را وفق دهید.اما در مورد ترسها: ببینید احتمال اینکه جنین معیوب و ناقص و یا بیمار شکل بگیرد احتمال بالایی نیست . اما دو پیش زمینه مهم در این امر شراکت دارد. مراقبت شما، خواست خدا.لذا اگر مراقب باشید . رفتار پر خطر نداشته باشید. چکاب های مکرر داشته تحت نظر پزشک قرار گیرید و همه امور را به خدا واگذارید و از او طلب خیر کنید دیگر جای نگرانی وجود ندارد . ترس ها انرژی های منفی را به سوی خود جذب می کنند . لذا از هم اکنون تمرین کنید فرزندی سالم، صالح و خوش خلق و موفق را در ذهن به تصویر بکشید و برای آینده اش برنامه ریزی کنید .
عنوان سوال:

سلام . من دو ساله ازدواج کردم . من و شوهرم آمادگی بچه رو نداشتیم . اما مادرم و اطرافیان خیلی اصرار دارند که زودتر باردار شوم . انقدر گفتند که من از هفته ی قبل اقدام کردم یعنی به دنبال چکاپ و کارهای پزشکی رفتم برای بارداری موفق و تولد نوزاد سالم .
آزمایشات خوب بود فقط کم کاری تیرویید دارم که الان قرص مصرف می کنم تا ماه بعد . در حال حاضر از بچه خوشم میاد ولی از یک چیزهایی می ترسم . مثلا من دور از خانواده ام زندگی می کنم و درس می خوانم و برای آینده ام برنامه ریزی کرده و هدف دارم . فکر می کنم با امدن بچه تا هفت سال اول یعنی تا زمانی که بچه به مدرسه نرفت نمی توانم به اهدافم برسم . هنوز شور و شیطنت های جوانانه در من هست که فکر می کنم با آمدن بچه خاموش میشه . من و شوهرم خیلی اهل مسافرت هستیم ولی فکر می کنیم با امدن بچه جایی نمی تونیم بریم .
از طرف دیگر اظطراب شدید دارم و می ترسم در دوران بارداری سقط جنین داشته باشم و یا هرگز باردار نشوم . اگر هم بچه به دنیا اوردم سالم نباشد و خدای ناکرده نقص یاچیزی داشته باشد . در خانواده ی من و شوهرم همچین موردی نبوده ولی من خیلی می ترسم . تمام این تنش و اظطراب ها باهم به سراغم میاد . چه کار کنم ؟


پاسخ:

با سلام.دوست خوبم بهتر است سئوال شما را به چند بخش تقسی کنیم/استرس و ترس از عدم سلامت در بارداری و یا نوزاد از دست رفتن فرصت های جوانی کردن و عدم رسیدن به اهدافببینید در حقیقت شما باید زمانی تصمیم به بچه دار شدن بگیرید که از نظر خود و همسرتون زمان مناسبی است و این اقدام را از روی عشق انجام دهید . البته لازم است بالغانه هم فکر کنید و به صورت منطقی در زمان مناسب تصمیم بگیرید و آن را خیلی به تاخیر نیاندازید . در نظر داشته باشید که چنین دیدگاه هایی مثل "بچه دست و پا گیرم میشه. دیگه نمی تونم به هدف هام برسم. عمرم رو تلف می کنه. الان زندگی ما جایی برای بچه نداره و .." باعث می شه تا همین حس هایم نفی به فرزند شما هم منتقل شود و در آینده او همین حس منفی را با خود همراه داشته باشد . حس اضافی بودن .مزاحم بودن و... لذا این حس بر اعتماد به نفس او تاثیر گذارده و شخصیت او را ضعیف می کند . بنابراین هر زمان تصمیم به بچه دار شدن گرفتید با عشق و علاقه آن را بپذیرید و از او استقبال کنید و تمام توان خود رابرای رشد هرچه بیشترو بهتر او به کار برید .مسلما ورود فرزند به زندگی می تواند زمان زیادی را از شما بگیرد . اما اگر عشق مادرانه باشد این زمان را فرصت سوزی نمی داند . بلکه همین ارتباط با کودک به او انرژی و نشاط می دهد . اگر اهل مسافرت رفتن هستید نباید عادت خود را بهخاطر فرزند تغییر دهید به هر حال شما می توانید با توجه به شرایط خود را وفق دهید.اما در مورد ترسها: ببینید احتمال اینکه جنین معیوب و ناقص و یا بیمار شکل بگیرد احتمال بالایی نیست . اما دو پیش زمینه مهم در این امر شراکت دارد. مراقبت شما، خواست خدا.لذا اگر مراقب باشید . رفتار پر خطر نداشته باشید. چکاب های مکرر داشته تحت نظر پزشک قرار گیرید و همه امور را به خدا واگذارید و از او طلب خیر کنید دیگر جای نگرانی وجود ندارد . ترس ها انرژی های منفی را به سوی خود جذب می کنند . لذا از هم اکنون تمرین کنید فرزندی سالم، صالح و خوش خلق و موفق را در ذهن به تصویر بکشید و برای آینده اش برنامه ریزی کنید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین