با سلام من مدت 7سال است که بیماری وسواس دارم.به مشاوره های زیادی رفتم که برخی موثر بوده ولی دایمی نمیرفتم و سه بار هم دارو خوردمو باز قطع میکردم(البته تذریجی همانطور که باید ترک کرد)هر بار با چند ماه مشاهده علایم بهبودی اقدام به ترک میکردم الان از آذر 89دیگر دارو مصرف نمیکنم(هرچند که در زمان مصرف باز هم وسواس می داشتم!)الان دوباره وسواسم می خواهد برگردد و شدید شود(وسواس نسبت به نجاست)به این صورت که همه چیز را نجس می دانم(البته خودم از یک نظر می دانم که دارم اشتباه فکر میکنم) مشکل جدیدی که دارم اینست که احساس می کنم مثلا بدنم هنگام عبور مثلا با دیوار تماس یافته و نجس شده و به این خاطر دایم در هراس هستم حال: 1.در اصل فکر کنم من به آنجا برخورد نکردم ولی چون این فکر به سراغم می اید باید لباسم را بشویم.آیا این توهم است؟؟؟؟ من می خواهم بدون دارو درمان شوم و فکر کنم بتوانم .مشکل بزرگ من اینست که اراده ندارم.همه اش به این فکر می کنم که من که میتوانم ترک کنم پس بعدا!!و گاهی آنقدر عصبانی می شوم که با خود می گویم :اینهمه رعایت می کنی که وسایلت پاک بماند که چه شود؟؟در حالیکه با وجود شستشوی مکرر باز هم نجسند!! 2.چه کنم اراده ام قوی شود؟ 3.نمی دانم به خاطر این موضوع است یا نه که دیگر احساس می کنم مغزم واقعا از کار افتاده و اصلا نمی توانم فکر کنم و به موضوعات والا بیاندیشم(در حالیکه خیلی دوست دارم)برای اینکه فکرم دوباره به کار بیافتد چه کنم؟ همیشه افسوس می خورم من کسی که در رشته مهندسی برق از بهترین دانشگاههای ایران قبول شده باید اینقدر بدبخت باشد و به این خاطر نتواند مهندس به درد بخوری شود .در حالیکه چند ماهیست فارغ التحصیل شدم اما هیچ بلد نیستم و همواره بیکار هستم و نمیدانم چه کنم.فکر می کنم همین وقت آزاد و عدم ارتباط وسواسم را زیادتر میکندو 4.آیا ازدواج من شرایط را بدتر میکند؟نباید تا درمان ازدواج کنم؟ 5.چه کار کنم؟شما میتوانید به صورت غیرحضوری و مستمر کمکم کنید تا خودم درمان شوم؟ (یک نمونه از وسواس من اینست:گاهی پیش آمده که با پای نجس رو فرش راه می رفتم و الان تمام فرشها را به این دلیل و به دلیل خوردن پای بقیه نجس می دانم و اجتناب میکنم.در نتیجه جورابم هم که به آنها می خورد نجس می شود و بعد که روی زانو بشینم جورابم به لباسم(پشت مانتو) میخورد و در نتیجه آنهم نجس می شود و نمیتوانم به پشت لباسم دست بزنم.این یک نمونه از افکار وسواسی زنجیروار من بود.حتی فکر میکنم اگه دستم مثلا به فرش بخورد و بعد به دهانم انگار کف پای دیگران به دهانم خورده ات.آیا به نظر شما چنین نیست؟؟؟؟فقط ارتباط،غیرمستقیم است و هیچکی به این فکر نمیکند!!همین وسواسم باعث شده که خیلی کثیفتر از بقیه باشم و ای ن یعنی یک تناقض بزرگ!) ببخشید طولانی شد.ممنون می شوم اگر جواب هر5 تا سوالم روواضح و مجزا بدین.
با سلام.دوست خوبم شما در رابطه با وسواس خودت پیش از این هم در ارتباط با ما بوده اید و راهکارهایی هم دریافت نموده اید . درمان وسواس نیاز به دارودرمانی همراه با رفتاردرمانی دارد . لذا فردی مثل شما بهتر است همراه با مصرف دارو برای درمان رفتارش اقدام نماید . ضمن این که دارو نباید بدون اجازه پزشک قطع شود گاهی تا چند ماه پس ازدرمان باید دارو را ادامه داد .برای این که شما بتونید راحت تر آسان گیری را تمرین کنید لازم است تا چند حکم شرعی را بدانید.تا به نجاست چیزی مطمئن نشدید از نظر شرع حق طهارت آن را ندارید. متنجس سوم "سومین چیزی که نجس شده اما عین نجاست به آن نیست" نجس است اما نجس کننده چیز دیگر نیست. لذا اگر دست شما از چیزی نجس شده و آن را به لباستون زدید و لباستون با فرش تماس پیدا کرده "آن هم در صورت رطوبت نه خشکی" دیگر نمی توان گفت فرش دیگر اجسام را نجس می کند .انتقال نجاست فقط از طریق رطوبت امکان پذیر است نه به صورت فکری و نه در محیط خشکراهنمایی‌های مقام معظم رهبری به وسواس ________________________________________ ایشان در پاسخ شخصی که وسواس خویش را مطرح نموده بود فرمودند:1- از نظر شرع مقدس، در طهارت ونجاست، اصل بر طهارت اشیا است؛ یعنی در هر موردی که کمترین تردیدی در نجس شدن آن برای شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنید. 2- کسانی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند ... حتی اگر گاهی یقین به نجاست هم پیدا کردند، باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردی که نجس شدن یک شیئی را باچشمان خود ببینند، به طوری که اگر فرد دیگری هم آن را ببیند، یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارند باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجرای این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانی است که این حساسیت ازبین برود. 3- هر شیئ یا عضوی که نجس می‌شود، برای تطهیر آن، یکبار شستن با آب لوله‌کشی بعد از زوال عین نجاست کافی است. تکرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شیئ نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد، باید به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج شود. 4- از آنجایی که شما به این حساسیت شدید در برابر نجاست مبتلا هستید، باید بدانید که غبار در نجس در هیچ صورتی نسبت به شما نجس نیست و نیز مراقبت از دست‌های کودک چه پاک باشد یا نجس و همچنین دقت در اینکه خون از بدن زایل شده یا خیر،‌ لازم نیست. این حکم در باره شما تا زمانی که این حساسیت ازبین نرفته، باقی است. 5- دین اسلام دارای احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، لذا آن را بر خود مشکل نکنید ... شکرگزار نعمت دین آسان باشید و شکر این نعمت، عمل براساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالی است. 6- این حالت یک وضعیت گذرا و قابل علاجی است. افراد بسیاری بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات یافته‌اند. به خداوند توکل نمایید و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشید. (رساله اجوبة الاستفتائات، ص 61) احکام طهارت و نجاست همان است که در رساله های عملیه ذکرشده است. ازنظرشرعی همه اشیامحکوم به طهارت هستند، مگر مواردی که شارع حکم به نجاست آنها کرده و برای انسان هم یقین به آن حاصل شده است. در این صورت رهایی از بیماری وسواس احتیاج به رؤیا و معجزه ندارد، بلکه باید مکلف ذوق و سلیقه شخصی خود را کنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشد و چیزی را که یقین به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند، زیرا شما از کجا به نجاست در و دیوار و سجاده سایر اشیایی که استفاده می‌کنید یقین پیدا کرده‌اید؟ چگونه یقین پیدا کرده‌اید که پرزهای سجاده‌ای که بر روی آن راه می‌روید یا می‌نشنید نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس وبدن شما سرایت می‌کند؟ لذا در این صورت اعتنا به وسواس برای شما جایز نیست. مقداری عدم توجه به وسوسه نجاست وتمرین عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست وتوفیق خداوند خود را از وسواس نجات دهید.دوست عزیز درمان وسواس مقابله و مواجهه با افکار وسواسی و عمل نکردن و بی اعتنایی به آنهاست .هر زمان که بتوانید با این افکار روبرو شوید و به ندای درونتان عمل نکنید یعنی در درمان موفق شده اید .اگر شما از دین و شرعی اطاعت می کنید که نجاست و پاکی را مطرح نموده است باید بدانید که همین دین اعلام کرده تا به نجاست شی اطمینان کامل ندارید نباید آن را نجس بدانید و برای طهارتش خود را موظف بدانید .نجاست و کثیف بودن دو موضوع جدا از هم است . در برابر نجاست به طهارت نیاز داریم اما در قبال کثیفی می توانیم تا حدودی اغماض داشته باشیم. نجاسات هم کاملا مشخص هستند و به چیز های مشخصی مربوط می شوند بنابراین دلیل ندارد هر چیز کثیف را نجس بدانیم و خود را آزار دهیم.اگر فکری به حال درمان خود نکنید روز بروز مزمن تر می شود و معلوم نیست چه عاقبتی داشته باشد اما اگر بخواهید که با درمان گر همسو شوید در طی مدت کوتاهی درمانی موفق را تجربه می کنید .اگر بی اعتنایی را تمرین کنید و با استفاده از دلایلی که مطرح کردم ذهن خود را آماده کنید به تدریج ذهن دیگر این قدر نسبت به پاکی و نجسی چیزی حساسیت نداشته و در تردید نمی ماند . وسواس بیماری سمجی است و هر چه مورد استقبال قرار بگیرد بیشتر شما را درگیر می کند .با این وجود آیا اعتنا و توجه به افکار وسواسی که هیچ گونه پشتوانه علمیو منطقی ندارد جایز است ؟ آیا ارزش دارد زمان و سرمایه زندگی را که عقل است در مسیری هدایت کنیم که هیچ مرجع قانونی، شرعی و اخلاقی آن را نمی پذیرد / آیا برای رضای خداوند با خود این طور رفتار میکنید و حال آنکه شرع اعتنا به حلال و حرام را واجب و حساس گونه سفارش می کند اما در مورد نجس و پاکی اغماض را توصیه می کند !!!توجه به افکار وسواسی تمرکز شما را از بین برده است و احساس ناتوانی شما کاملا طبیعی است . باید تغییری در ورال زندگی خود ایجاد کنید . تصور شما از خودتان نیز تاثیر بسزایی دارد . اگر خود را یک فرد عادی و بدون وسواس تلقی کنید خیلی راحت تر می تونید رفتارهاتون رو با این شرایط انطباق دهید .در حال حاضر وبا این شرایط شاید ازدواج به مصلحت نباشد . شما باید ابتدا به روال عادی تر برگردید و به خود ثابت کنید که می توانید .برای ادامه مشاوره حتما به روان پزشک مراجعه کنید و پس از دو هفته با ما همراه شوید .
عنوان سوال:

با سلام من مدت 7سال است که بیماری وسواس دارم.به مشاوره های زیادی رفتم که برخی موثر بوده ولی دایمی نمیرفتم و سه بار هم دارو خوردمو باز قطع میکردم(البته تذریجی همانطور که باید ترک کرد)هر بار با چند ماه مشاهده علایم بهبودی اقدام به ترک میکردم الان از آذر 89دیگر دارو مصرف نمیکنم(هرچند که در زمان مصرف باز هم وسواس می داشتم!)الان دوباره وسواسم می خواهد برگردد و شدید شود(وسواس نسبت به نجاست)به این صورت که همه چیز را نجس می دانم(البته خودم از یک نظر می دانم که دارم اشتباه فکر میکنم) مشکل جدیدی که دارم اینست که احساس می کنم مثلا بدنم هنگام عبور مثلا با دیوار تماس یافته و نجس شده و به این خاطر دایم در هراس هستم حال:
1.در اصل فکر کنم من به آنجا برخورد نکردم ولی چون این فکر به سراغم می اید باید لباسم را بشویم.آیا این توهم است؟؟؟؟
من می خواهم بدون دارو درمان شوم و فکر کنم بتوانم .مشکل بزرگ من اینست که اراده ندارم.همه اش به این فکر می کنم که من که میتوانم ترک کنم پس بعدا!!و گاهی آنقدر عصبانی می شوم که با خود می گویم :اینهمه رعایت می کنی که وسایلت پاک بماند که چه شود؟؟در حالیکه با وجود شستشوی مکرر باز هم نجسند!!
2.چه کنم اراده ام قوی شود؟
3.نمی دانم به خاطر این موضوع است یا نه که دیگر احساس می کنم مغزم واقعا از کار افتاده و اصلا نمی توانم فکر کنم و به موضوعات والا بیاندیشم(در حالیکه خیلی دوست دارم)برای اینکه فکرم دوباره به کار بیافتد چه کنم؟
همیشه افسوس می خورم من کسی که در رشته مهندسی برق از بهترین دانشگاههای ایران قبول شده باید اینقدر بدبخت باشد و به این خاطر نتواند مهندس به درد بخوری شود .در حالیکه چند ماهیست فارغ التحصیل شدم اما هیچ بلد نیستم و همواره بیکار هستم و نمیدانم چه کنم.فکر می کنم همین وقت آزاد و عدم ارتباط وسواسم را زیادتر میکندو
4.آیا ازدواج من شرایط را بدتر میکند؟نباید تا درمان ازدواج کنم؟
5.چه کار کنم؟شما میتوانید به صورت غیرحضوری و مستمر کمکم کنید تا خودم درمان شوم؟
(یک نمونه از وسواس من اینست:گاهی پیش آمده که با پای نجس رو فرش راه می رفتم و الان تمام فرشها را به این دلیل و به دلیل خوردن پای بقیه نجس می دانم و اجتناب میکنم.در نتیجه جورابم هم که به آنها می خورد نجس می شود و بعد که روی زانو بشینم جورابم به لباسم(پشت مانتو) میخورد و در نتیجه آنهم نجس می شود و نمیتوانم به پشت لباسم دست بزنم.این یک نمونه از افکار وسواسی زنجیروار من بود.حتی فکر میکنم اگه دستم مثلا به فرش بخورد و بعد به دهانم انگار کف پای دیگران به دهانم خورده ات.آیا به نظر شما چنین نیست؟؟؟؟فقط ارتباط،غیرمستقیم است و هیچکی به این فکر نمیکند!!همین وسواسم باعث شده که خیلی کثیفتر از بقیه باشم و ای ن یعنی یک تناقض بزرگ!)
ببخشید طولانی شد.ممنون می شوم اگر جواب هر5 تا سوالم روواضح و مجزا بدین.


پاسخ:

با سلام.دوست خوبم شما در رابطه با وسواس خودت پیش از این هم در ارتباط با ما بوده اید و راهکارهایی هم دریافت نموده اید . درمان وسواس نیاز به دارودرمانی همراه با رفتاردرمانی دارد . لذا فردی مثل شما بهتر است همراه با مصرف دارو برای درمان رفتارش اقدام نماید . ضمن این که دارو نباید بدون اجازه پزشک قطع شود گاهی تا چند ماه پس ازدرمان باید دارو را ادامه داد .برای این که شما بتونید راحت تر آسان گیری را تمرین کنید لازم است تا چند حکم شرعی را بدانید.تا به نجاست چیزی مطمئن نشدید از نظر شرع حق طهارت آن را ندارید. متنجس سوم "سومین چیزی که نجس شده اما عین نجاست به آن نیست" نجس است اما نجس کننده چیز دیگر نیست. لذا اگر دست شما از چیزی نجس شده و آن را به لباستون زدید و لباستون با فرش تماس پیدا کرده "آن هم در صورت رطوبت نه خشکی" دیگر نمی توان گفت فرش دیگر اجسام را نجس می کند .انتقال نجاست فقط از طریق رطوبت امکان پذیر است نه به صورت فکری و نه در محیط خشکراهنمایی‌های مقام معظم رهبری به وسواس ________________________________________ ایشان در پاسخ شخصی که وسواس خویش را مطرح نموده بود فرمودند:1- از نظر شرع مقدس، در طهارت ونجاست، اصل بر طهارت اشیا است؛ یعنی در هر موردی که کمترین تردیدی در نجس شدن آن برای شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنید. 2- کسانی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند ... حتی اگر گاهی یقین به نجاست هم پیدا کردند، باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردی که نجس شدن یک شیئی را باچشمان خود ببینند، به طوری که اگر فرد دیگری هم آن را ببیند، یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارند باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجرای این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانی است که این حساسیت ازبین برود. 3- هر شیئ یا عضوی که نجس می‌شود، برای تطهیر آن، یکبار شستن با آب لوله‌کشی بعد از زوال عین نجاست کافی است. تکرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شیئ نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد، باید به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج شود. 4- از آنجایی که شما به این حساسیت شدید در برابر نجاست مبتلا هستید، باید بدانید که غبار در نجس در هیچ صورتی نسبت به شما نجس نیست و نیز مراقبت از دست‌های کودک چه پاک باشد یا نجس و همچنین دقت در اینکه خون از بدن زایل شده یا خیر،‌ لازم نیست. این حکم در باره شما تا زمانی که این حساسیت ازبین نرفته، باقی است. 5- دین اسلام دارای احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، لذا آن را بر خود مشکل نکنید ... شکرگزار نعمت دین آسان باشید و شکر این نعمت، عمل براساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالی است. 6- این حالت یک وضعیت گذرا و قابل علاجی است. افراد بسیاری بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات یافته‌اند. به خداوند توکل نمایید و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشید. (رساله اجوبة الاستفتائات، ص 61) احکام طهارت و نجاست همان است که در رساله های عملیه ذکرشده است. ازنظرشرعی همه اشیامحکوم به طهارت هستند، مگر مواردی که شارع حکم به نجاست آنها کرده و برای انسان هم یقین به آن حاصل شده است. در این صورت رهایی از بیماری وسواس احتیاج به رؤیا و معجزه ندارد، بلکه باید مکلف ذوق و سلیقه شخصی خود را کنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشد و چیزی را که یقین به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند، زیرا شما از کجا به نجاست در و دیوار و سجاده سایر اشیایی که استفاده می‌کنید یقین پیدا کرده‌اید؟ چگونه یقین پیدا کرده‌اید که پرزهای سجاده‌ای که بر روی آن راه می‌روید یا می‌نشنید نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس وبدن شما سرایت می‌کند؟ لذا در این صورت اعتنا به وسواس برای شما جایز نیست. مقداری عدم توجه به وسوسه نجاست وتمرین عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست وتوفیق خداوند خود را از وسواس نجات دهید.دوست عزیز درمان وسواس مقابله و مواجهه با افکار وسواسی و عمل نکردن و بی اعتنایی به آنهاست .هر زمان که بتوانید با این افکار روبرو شوید و به ندای درونتان عمل نکنید یعنی در درمان موفق شده اید .اگر شما از دین و شرعی اطاعت می کنید که نجاست و پاکی را مطرح نموده است باید بدانید که همین دین اعلام کرده تا به نجاست شی اطمینان کامل ندارید نباید آن را نجس بدانید و برای طهارتش خود را موظف بدانید .نجاست و کثیف بودن دو موضوع جدا از هم است . در برابر نجاست به طهارت نیاز داریم اما در قبال کثیفی می توانیم تا حدودی اغماض داشته باشیم. نجاسات هم کاملا مشخص هستند و به چیز های مشخصی مربوط می شوند بنابراین دلیل ندارد هر چیز کثیف را نجس بدانیم و خود را آزار دهیم.اگر فکری به حال درمان خود نکنید روز بروز مزمن تر می شود و معلوم نیست چه عاقبتی داشته باشد اما اگر بخواهید که با درمان گر همسو شوید در طی مدت کوتاهی درمانی موفق را تجربه می کنید .اگر بی اعتنایی را تمرین کنید و با استفاده از دلایلی که مطرح کردم ذهن خود را آماده کنید به تدریج ذهن دیگر این قدر نسبت به پاکی و نجسی چیزی حساسیت نداشته و در تردید نمی ماند . وسواس بیماری سمجی است و هر چه مورد استقبال قرار بگیرد بیشتر شما را درگیر می کند .با این وجود آیا اعتنا و توجه به افکار وسواسی که هیچ گونه پشتوانه علمیو منطقی ندارد جایز است ؟ آیا ارزش دارد زمان و سرمایه زندگی را که عقل است در مسیری هدایت کنیم که هیچ مرجع قانونی، شرعی و اخلاقی آن را نمی پذیرد / آیا برای رضای خداوند با خود این طور رفتار میکنید و حال آنکه شرع اعتنا به حلال و حرام را واجب و حساس گونه سفارش می کند اما در مورد نجس و پاکی اغماض را توصیه می کند !!!توجه به افکار وسواسی تمرکز شما را از بین برده است و احساس ناتوانی شما کاملا طبیعی است . باید تغییری در ورال زندگی خود ایجاد کنید . تصور شما از خودتان نیز تاثیر بسزایی دارد . اگر خود را یک فرد عادی و بدون وسواس تلقی کنید خیلی راحت تر می تونید رفتارهاتون رو با این شرایط انطباق دهید .در حال حاضر وبا این شرایط شاید ازدواج به مصلحت نباشد . شما باید ابتدا به روال عادی تر برگردید و به خود ثابت کنید که می توانید .برای ادامه مشاوره حتما به روان پزشک مراجعه کنید و پس از دو هفته با ما همراه شوید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین