با سلام من خیلی وسواس فکری دارم، مثلاً امروز موقع رانندگی تو خیابان کنار یه عده رد می شدم که ناگهان یکیشون دستشو برد بالا و داد زد آهای... من ترسیدم فکر کردم بهش زدم تو آینه نگاه کردم و برگشتم دیدم هنوز دستش به علامت اعتراض من بالاست و کسی نیافتاده. ولی من تقاطع را دور زدم برگشتم به خیال اینکه تصادف کرده. دیدم کسی نیست از صبح تا حالا میخوام به پلیس مراجعه کنم که آیا کسی اونجا تصادف کرده یا نه. این فکر که ولم میکنه که یک فکر منفی دیگه مثل اینکه نکنه ایمیل به دوستام حاوی عکس های خانوادگیمم شده و یا.... متأهل دو تا دختر 7 و 11 ساله دارم شوهرم کارمند تحصیل کرده از خانواده های مذهبی و متوسط به پائین ، شوهرم یه کم ایراد می گیره و سخت گیره ، کاملاً دوستم داره ولی زودرنج و زود عصبانی میشه، کمی هم بخاطر دوست نداشتن شغلش افسرده گی داره ترا خدا راهنماییم کنید. نمیتونم هزینه مشاوره روانشناسی رو بپردازم.
با سلام.دوست خوبم درمان وسواس این است که افکار اجباری و وسواسی را بشناسید و سپس با عدم پاسخ گویی آنها را روبرو کنید .افکار وسواسی بسیار سمج هستند و هرچه بیشتر مورد استقبال و توجه ما و شما قرار بگیرن تسلطشون بیشتر می شه . لذا باید نسبت به آنها بی اعتنا باشید .وقتی در آینه نگاه کردید و دیدید که او سالم است و هم چنان به اعتراض ادامه ی دهد باید خیالتون احت بشه که او شما را خطاب قرار نداده . اصلا معلوم نیست منظور او از این کار چه بوده شاید هم اعتراض نبوده و هدف دیری داشته . به هر حال یکی از موارد بی پاسخی اکنون است .به خود اجازه ندید برای بررسی بیشتر تلفن به پلیس بزنید و با اجبار درونی مقابله کنید . اگر چه ممکن است برای شروع سخت باشه و شما را مضطرب کنه اما با ادامه این کار براتون عادی تر می شه .البته رحیه همسرتون در روحیه شما دخیل است سعی کنید شغلش را برایش مثبت جلوه گر کنید تا افکار پریشانش ترمیم شود . دقت کنید که حالات روحی شما و همسرتون تاثیرات مستقیمی رابر دو فرزندتون خواهد گذاشت و درمان انها چه بسامشکل تر هم باشد .پس تلاش کنید وسواس و زودرنجی و ... خود را ادامه ندید. و مورد درمان قرار بدهید .
عنوان سوال:

با سلام
من خیلی وسواس فکری دارم، مثلاً امروز موقع رانندگی تو خیابان کنار یه عده رد می شدم که ناگهان یکیشون دستشو برد بالا و داد زد آهای... من ترسیدم فکر کردم بهش زدم تو آینه نگاه کردم و برگشتم دیدم هنوز دستش به علامت اعتراض من بالاست و کسی نیافتاده. ولی من تقاطع را دور زدم برگشتم به خیال اینکه تصادف کرده. دیدم کسی نیست از صبح تا حالا میخوام به پلیس مراجعه کنم که آیا کسی اونجا تصادف کرده یا نه. این فکر که ولم میکنه که یک فکر منفی دیگه مثل اینکه نکنه ایمیل به دوستام حاوی عکس های خانوادگیمم شده و یا....
متأهل دو تا دختر 7 و 11 ساله دارم شوهرم کارمند تحصیل کرده از خانواده های مذهبی و متوسط به پائین ، شوهرم یه کم ایراد می گیره و سخت گیره ، کاملاً دوستم داره ولی زودرنج و زود عصبانی میشه، کمی هم بخاطر دوست نداشتن شغلش افسرده گی داره
ترا خدا راهنماییم کنید. نمیتونم هزینه مشاوره روانشناسی رو بپردازم.


پاسخ:

با سلام.دوست خوبم درمان وسواس این است که افکار اجباری و وسواسی را بشناسید و سپس با عدم پاسخ گویی آنها را روبرو کنید .افکار وسواسی بسیار سمج هستند و هرچه بیشتر مورد استقبال و توجه ما و شما قرار بگیرن تسلطشون بیشتر می شه . لذا باید نسبت به آنها بی اعتنا باشید .وقتی در آینه نگاه کردید و دیدید که او سالم است و هم چنان به اعتراض ادامه ی دهد باید خیالتون احت بشه که او شما را خطاب قرار نداده . اصلا معلوم نیست منظور او از این کار چه بوده شاید هم اعتراض نبوده و هدف دیری داشته . به هر حال یکی از موارد بی پاسخی اکنون است .به خود اجازه ندید برای بررسی بیشتر تلفن به پلیس بزنید و با اجبار درونی مقابله کنید . اگر چه ممکن است برای شروع سخت باشه و شما را مضطرب کنه اما با ادامه این کار براتون عادی تر می شه .البته رحیه همسرتون در روحیه شما دخیل است سعی کنید شغلش را برایش مثبت جلوه گر کنید تا افکار پریشانش ترمیم شود . دقت کنید که حالات روحی شما و همسرتون تاثیرات مستقیمی رابر دو فرزندتون خواهد گذاشت و درمان انها چه بسامشکل تر هم باشد .پس تلاش کنید وسواس و زودرنجی و ... خود را ادامه ندید. و مورد درمان قرار بدهید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین