من در تهران ساکن می باشم و کارمند هستم و دارای یک فرزند 6 ساله دختر و همسر می باشم من مشکلی که دارم دارای ترس از بیماری می باشم مثلا وقتی خبر بیماری فردی یا خودم را می شنوم همیشه بدترین حالت در ذهنم می آید طوری که وضع گوارشی ام بهم می ریزد درون بدنم می لرزد و حالم به هم می خورد مثلاً یک نمونه اینکه خواهرم توده ای در سینه داشت تا برود سونوگرافی من مردم و زنده شدم بعد از اینکه دکتر رفتیم و دکتر گفت : خطرناک نیست ولی باید هر چند ماه تحت نظر باشی حلا من تا اسم سرطان سینه می شنوم یا خبری از فرد بیماری به من می رسد حالم دگرگون می شود و این موضوع خیلی ناراحتم می کند به نظر شما چکار باید انجام اگر به مشاوره هم احتیاج دارم لطفاً راهنماییم کنید.
با سلام.گاهی اوقات با بیمار شدن خود یا یکی از نزدیکان حالات استرس گونهای از این دست به ما دست می ده که معمولا هم پس از مدتی برطرف می شه . اما اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که همیشه با این مشکل روبرو بوده اید باید آن را رفع کنید .سع کنید در کل خوش بینی را در خود عادت کنید . همیشه شاید ها و اگر ها را به امور مثبت اطلاق کنید نه منفی .مثلا اگر قرار است تغییری در محیط کار شما ایجاد شود به خودتون بگید . خدا چه دیدی شاید قراره اتفاق های خوبی بیفته. " به جای : وای حالا معلوم نیست چه بلایی سرمون میاد"اگر شخصی از خانواده دیر به منزل میاد با خود بگید چه بسا با ورودی می خواد یک خبر خوبی به من بده " به جای : نکنه اتفاقی براش افتاده" همه این شایدهای مثبت شدنی و محال است اما ما عادت نکردیم در ذهن بپرورانیم .اگر دردیگر زمینه ها خوش بینی را تمرین کنید این قدر در مورد بیماری ها نگران نمی شید . اگر از قانون جذب مطلع باشید سعی می کنید درذهن به خوبی ها ، سلامتی ها ، آرزوها فکر کنید نه این که مدام ترس هایی را در خود گسترش دهید . حتی فکر این که" نکنه .... " انرزی های منفی آن اتفاق را به سویشما جذب می کنه .پس عادت کنید همواره منتظر وقوع خوشایند امور باشید . از همین الان شروع کنید . از زندگی لذت ببرید چون لحظات خوب وشاد زیادی داره که ما با بدبینی مون آنها را ندیدیم.
عنوان سوال:

من در تهران ساکن می باشم و کارمند هستم و دارای یک فرزند 6 ساله دختر و همسر می باشم من مشکلی که دارم دارای ترس از بیماری می باشم مثلا وقتی خبر بیماری فردی یا خودم را می شنوم همیشه بدترین حالت در ذهنم می آید طوری که وضع گوارشی ام بهم می ریزد درون بدنم می لرزد و حالم به هم می خورد مثلاً یک نمونه اینکه خواهرم توده ای در سینه داشت تا برود سونوگرافی من مردم و زنده شدم بعد از اینکه دکتر رفتیم و دکتر گفت : خطرناک نیست ولی باید هر چند ماه تحت نظر باشی حلا من تا اسم سرطان سینه می شنوم یا خبری از فرد بیماری به من می رسد حالم دگرگون می شود و این موضوع خیلی ناراحتم می کند به نظر شما چکار باید انجام اگر به مشاوره هم احتیاج دارم لطفاً راهنماییم کنید.


پاسخ:

با سلام.گاهی اوقات با بیمار شدن خود یا یکی از نزدیکان حالات استرس گونهای از این دست به ما دست می ده که معمولا هم پس از مدتی برطرف می شه . اما اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که همیشه با این مشکل روبرو بوده اید باید آن را رفع کنید .سع کنید در کل خوش بینی را در خود عادت کنید . همیشه شاید ها و اگر ها را به امور مثبت اطلاق کنید نه منفی .مثلا اگر قرار است تغییری در محیط کار شما ایجاد شود به خودتون بگید . خدا چه دیدی شاید قراره اتفاق های خوبی بیفته. " به جای : وای حالا معلوم نیست چه بلایی سرمون میاد"اگر شخصی از خانواده دیر به منزل میاد با خود بگید چه بسا با ورودی می خواد یک خبر خوبی به من بده " به جای : نکنه اتفاقی براش افتاده" همه این شایدهای مثبت شدنی و محال است اما ما عادت نکردیم در ذهن بپرورانیم .اگر دردیگر زمینه ها خوش بینی را تمرین کنید این قدر در مورد بیماری ها نگران نمی شید . اگر از قانون جذب مطلع باشید سعی می کنید درذهن به خوبی ها ، سلامتی ها ، آرزوها فکر کنید نه این که مدام ترس هایی را در خود گسترش دهید . حتی فکر این که" نکنه .... " انرزی های منفی آن اتفاق را به سویشما جذب می کنه .پس عادت کنید همواره منتظر وقوع خوشایند امور باشید . از همین الان شروع کنید . از زندگی لذت ببرید چون لحظات خوب وشاد زیادی داره که ما با بدبینی مون آنها را ندیدیم.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین