با سلام.دوست عزیز گفته ها و تکرار ها و تلقین های پدر و مادر در روند تربیت تاثیر بخصوصی در رشد و پیشرفت فرزندان دارد چرا که ان القائات می تونه به برنامه ای برای حرکت ان ها تبدیل بشه اما این موضوع برای شما صدق نمی کنه . چرا که شما با آگاهی از این امر به خود ثابت کردی که در صورت اراده و پشتکار می تونی این القائات را به حاشیه بسپاری . البته هدف پدر شما از این تلقین ها تحریک اراده و خواست شما بوده و او به هدف خود رسیده است . در حال حاضر شما شخص رشد یافته و موفقی هستی و دلیلی نداره که بخوای این تلقین ها رو تکرار کنی .باید تلاش کنید تا برای انها جایگزین مناسب به وجود بیاری و انها را تکرار ذهنی کنید .هر زمان که القائی منفی به ذهن خطور کرد باید آن را با تضادش جایگزین کنید . درته همیشه بر القائات خود واقف نیستیم اما اگر بخواهیم خودآگاهی بیشتری پیدا می کنیم . با ادامه جایگزین ها به تدریج القائات قبل کمرنگ شده و تلقین های جدید ثبات می یابد . می تونید همه القائات منفی خود را روی کاغذی نوشته و جایگزینش را مقابلش درج کنید تا بهتر بتونید این تمرین ذهنی را انجام دهید .هر چه به افکار منفی جولان دهید منطقه وسیع تری را تسخیر می کند . چه بسا که توانایی شما برای یادگیری بیشتر از همسرتون باشه پس اجازه ندید این افکار توانایی را از شما بگیرد . شما به عنوان یک پرستار باید با خود سازی و رشد زمینه را برای بیماران خود هم فراهم کنید .و تغییر را به انها هم یاد دهید .
باعرض سلام.من زهرا24ساله که 5/1ساله ازدواج کردم.منnurseهستم.شرایطی برام پیش اومده که باید زبان انگلیسی رو بطور کامل یاد بگیرم.من وهمسرم دست وپا شکسته شروع کردیم ولی زمانی که شروع به خونذن میکنم همش احساس میکنم من توانایی یادگیری ندارم و بعلاوه هیج استعدادی ندارم ویک زن نمیتونه استعدادی داشته باشه و همیشه باید منفعل باشه تا همه جیز تموم بیشه.ومادام اینارو پیش خودم تکرار میکنم (البته نمیتونم جلوی این تکرارو بگیرم)به همین علت نمیتونم هیچ یادگیری رو شروع کنم.ناگفته نمونه پدرم همیشه بهم میگفت که من نمیتونم کاره ای بشم واین هم دایم برام تکرار میشه.این مورد داره روز به روز بدتر میشه ومن به همه چی دلسرد شدم وزندگیم بهم ریخته.
شما منو راهنمایی کنید که چکار کنم.
ممنون.
با سلام.دوست عزیز گفته ها و تکرار ها و تلقین های پدر و مادر در روند تربیت تاثیر بخصوصی در رشد و پیشرفت فرزندان دارد چرا که ان القائات می تونه به برنامه ای برای حرکت ان ها تبدیل بشه اما این موضوع برای شما صدق نمی کنه . چرا که شما با آگاهی از این امر به خود ثابت کردی که در صورت اراده و پشتکار می تونی این القائات را به حاشیه بسپاری . البته هدف پدر شما از این تلقین ها تحریک اراده و خواست شما بوده و او به هدف خود رسیده است . در حال حاضر شما شخص رشد یافته و موفقی هستی و دلیلی نداره که بخوای این تلقین ها رو تکرار کنی .باید تلاش کنید تا برای انها جایگزین مناسب به وجود بیاری و انها را تکرار ذهنی کنید .هر زمان که القائی منفی به ذهن خطور کرد باید آن را با تضادش جایگزین کنید . درته همیشه بر القائات خود واقف نیستیم اما اگر بخواهیم خودآگاهی بیشتری پیدا می کنیم . با ادامه جایگزین ها به تدریج القائات قبل کمرنگ شده و تلقین های جدید ثبات می یابد . می تونید همه القائات منفی خود را روی کاغذی نوشته و جایگزینش را مقابلش درج کنید تا بهتر بتونید این تمرین ذهنی را انجام دهید .هر چه به افکار منفی جولان دهید منطقه وسیع تری را تسخیر می کند . چه بسا که توانایی شما برای یادگیری بیشتر از همسرتون باشه پس اجازه ندید این افکار توانایی را از شما بگیرد . شما به عنوان یک پرستار باید با خود سازی و رشد زمینه را برای بیماران خود هم فراهم کنید .و تغییر را به انها هم یاد دهید .