با سلام بنده 28 ساله هستم و تمامی موارد بنده در ازدواج لیسانس به پایین بودند با ختلاف سنی 10 به بالا. اخیرا موردی از طریق چت شروع به صحبت کرد (از اقوام دور بودند). تقزیبا 3 ماه هر روز چت می کردیم که یک روز ازش پرسیدم به نظرت هدفمون از حرف زدن چیه؟ گفت من عجله ای برای ازدواج ندارم و از نظر مالی مشکل دارم چون از پدرم کمک نمی گیرم (29 سالشه، فوق لیسانس عمران "مهندس یک شرکت با حقوق 1200000 در ماه) ولی گفت امیدوارم یک بار همو ببینیم.نوروز به شهرمون اومد و تقاضای دیدار کرد من گفتم رابطه ی چتیمونو به پدرم اطلاع داده ام قبلا و برای دیدارمون هم باید بهش بگم. ناراحت شد که چرا بدون هماهنگی بهش گفتم و زیاد تمایلی برای دیدار نداشت. من گفتم اگه قراره آشناییمون ادامه داشته باشه من با پدرم به دیدنت میایم. او به خانوادش چیزی نگفت و به پارکی که من و پدرم رفته بودیم اومد. بعد از چند روز که نظرشو پرسیدم و گفتم با چت کردن داریم وابسته میشیم و بهتره این رابطه با اطلاع خانواده ی تو هم انجام بگیره گفت من وقت لازم دارم و شرایطشو ندارم و بهتره رابطمون قطع بشه تا چند ماهه دیگه اگه شرایطشو داشتم با خانوادم میام جلو و تو هم اگه مورد خوبی بود ازدواج کن. ارتباط چتی رو قطع کردیم. راستش من الان تا حدی از این که این رابطه رو 6،7 ماه کش دادم ناراحتم و از طرف دیگه احساس تنهایی شدید می کنم...موارد من تا حالا کمترین توقعات من رو برطرف نمی کردن و مواردی که با من تا حد زیادی تناسب دارند جلو نمیان...لطفا راهنماییم کنید با این احساس بد چه کنم؟ سپاس فراوان
باسلاممعمولا در اینگونه موارد که رفتارهای ضد و نقیضی از افراد می بینید نباید رابطه را طولانی کنید اما این بار را بگذارید به پای تجربه و اینکه به هرحال اقدام مناسبی را انتخاب کردیدکمی به خودتان برای بازگشت مجدد ارامش فرصت دهید کم کم به روحیه قبل برمی گردید ان شاء اللهاز اینکه تاکنون ازدواج نکرده اید ناراحت نباشید به هرحال هرکسی بسته به شرایطی که دارد وظایفش را باید به نحو احسن انجام دهد چه متاهل چه مجردبه این فکر کنید که بسیاری از متاهل ها شرایط مناسب زندگی ندارند اما شما هنوز شانسی برای انتخاب مناسب فارغ از دیر یا زود بودنش داریدموفق باشید
عنوان سوال:

با سلام
بنده 28 ساله هستم و تمامی موارد بنده در ازدواج لیسانس به پایین بودند با ختلاف سنی 10 به بالا. اخیرا موردی از طریق چت شروع به صحبت کرد (از اقوام دور بودند). تقزیبا 3 ماه هر روز چت می کردیم که یک روز ازش پرسیدم به نظرت هدفمون از حرف زدن چیه؟ گفت من عجله ای برای ازدواج ندارم و از نظر مالی مشکل دارم چون از پدرم کمک نمی گیرم (29 سالشه، فوق لیسانس عمران "مهندس یک شرکت با حقوق 1200000 در ماه) ولی گفت امیدوارم یک بار همو ببینیم.نوروز به شهرمون اومد و تقاضای دیدار کرد من گفتم رابطه ی چتیمونو به پدرم اطلاع داده ام قبلا و برای دیدارمون هم باید بهش بگم. ناراحت شد که چرا بدون هماهنگی بهش گفتم و زیاد تمایلی برای دیدار نداشت. من گفتم اگه قراره آشناییمون ادامه داشته باشه من با پدرم به دیدنت میایم. او به خانوادش چیزی نگفت و به پارکی که من و پدرم رفته بودیم اومد. بعد از چند روز که نظرشو پرسیدم و گفتم با چت کردن داریم وابسته میشیم و بهتره این رابطه با اطلاع خانواده ی تو هم انجام بگیره گفت من وقت لازم دارم و شرایطشو ندارم و بهتره رابطمون قطع بشه تا چند ماهه دیگه اگه شرایطشو داشتم با خانوادم میام جلو و تو هم اگه مورد خوبی بود ازدواج کن. ارتباط چتی رو قطع کردیم.
راستش من الان تا حدی از این که این رابطه رو 6،7 ماه کش دادم ناراحتم و از طرف دیگه احساس تنهایی شدید می کنم...موارد من تا حالا کمترین توقعات من رو برطرف نمی کردن و مواردی که با من تا حد زیادی تناسب دارند جلو نمیان...لطفا راهنماییم کنید با این احساس بد چه کنم؟
سپاس فراوان


پاسخ:

باسلاممعمولا در اینگونه موارد که رفتارهای ضد و نقیضی از افراد می بینید نباید رابطه را طولانی کنید اما این بار را بگذارید به پای تجربه و اینکه به هرحال اقدام مناسبی را انتخاب کردیدکمی به خودتان برای بازگشت مجدد ارامش فرصت دهید کم کم به روحیه قبل برمی گردید ان شاء اللهاز اینکه تاکنون ازدواج نکرده اید ناراحت نباشید به هرحال هرکسی بسته به شرایطی که دارد وظایفش را باید به نحو احسن انجام دهد چه متاهل چه مجردبه این فکر کنید که بسیاری از متاهل ها شرایط مناسب زندگی ندارند اما شما هنوز شانسی برای انتخاب مناسب فارغ از دیر یا زود بودنش داریدموفق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین