سلام دوست عزیز از میان دلایلی که شما برای برادرتون آوردید تنها دلیل آخر دلیل محکمه پسند و مورد قبولی هست. اگر برادر شما مشکل مالی داره و نمی تونه از پس یک زندگی بربیاد و نمی تونه کار درست و حسابی داشته باشه، بایستی تلاش کنید اون رو تا زمانی که کار درست و حسابی داشته باشه نه تنها از این ازدواج بلکه از هر ازدواج دیگه ای منع کنید. مطلقه و بچه دار بودن یه خانم اصلا نمی تونه علت خوشبخت نشدن بشه. خیلی از آدمها با آدم مطلقه ازدواج کردن خیلی هم احساس خوشبختی دارن. این یه نگاه کلیشه ای هست که همه فکر می کنن ازدواج با زن مطلقه مشکل داره. اینکه با شوهر قبلیش هنوز حرف می زنه، معنی بدی الزاما نداره. بالاخره ایشون از اون فرد یه بچه داره. احتمالا برای تأمین آتیه بچه و مسائل دادگاه ممکنه گاهی باهاش حرف بزنه. که البته این هم می تونه قطع بشه. در مورد پوشش ایشون هم بایستی برادر شما نگران باشن نه شما و خانواده. اگر پوشش ایشون مثل بقیه آدمهای توی جامعه هست که هیچ، اگرنه بردارتون می تونه ازش بخواد و اون هم به احتمال زیاد قبول میکنه که کمی پوشش خودشو رعایت کنه. اما اینکه باباتون اگر بفهمه زندگی از هم می پاشه، مشکل پدر شماست نه برادرتون. اگر از ما انتظار دارید راه حلی بدم که برادرتون از این خانم بدش بیاد، باید بگم متأسفم. چنین راه حلی نه وجود داره و نه انسانیه. فکر کنید این خانم جای خواهر شما بود و به هر دلیلی الان چنین وضعیتی داشت، آیا بازهم چنین حرفهایی درباره او می زدید؟؟؟؟؟ شما اگر می خواهید به برادرتون کمک کنید، فرض کنید این خانم مجرد بودن و الان با برادرتون آشنا شدن، چه می کردید. همون کارها رو الان هم انجام بدید. پیروز باشید
بسه نام خدا
سلام وتشکر از اینکه وقت گرانبهاتون رو در اختیار اعضا میذارین.
برادرم بهنام 29 ساله و لیسانس زبان خارجی داره ودر آموزشگاه کار میکنه.چند وقت پیش من از sms دادنهاش فهمیدم که با دختری در ارتباطه و باهاش مطرح کردم گفت که اون خانم 28 ساله و مطلقه و دختری 8 ساله داره و 2ساله که طلاق گرفته و شوهرش دوباره ازدواج کرده.دهانم از تعجب باز موند و حدود یک ساعت باهاش صحبت کردم ولی نتونستم متقاعدش کنم و در آخر گفت بهم یه چیزی بگو که باهاش خوشبخت نمیشم منم گفتم 1- مطلقه اس 2-بچه داره 3-از لحاظ ظاهری زیادی باز میگرده 4-هنوز شوهرش بهش زنگ میزنه5-بابام بفهمه زندگیمون از هم میپاچه6-شغل درست و حسابی نداری بیمه نیستی و توانایی مالی اداره یه زندگی رو نداری و فعلا که تغییری تو ارتباطش ندیدم فهمیدم که به قول معروف عشق کور و کرش کرده.خانواده ما سنتی هستن وفعلا مادرم وخواهرم از این موضوع خبر دارن وچون پدرم ناراحتی قلبی داره نذاشتیم خبر دار بشه.طبق گفته برادرم با اون خانم حدود سه هفته اس که ارتباطشون به اینجا رسیده .و برادرم از اون پسرهایی هست که تا به حال با دختری دوست نبوده .
ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنیین چی کار کنم؟
ممنون
سلام دوست عزیز از میان دلایلی که شما برای برادرتون آوردید تنها دلیل آخر دلیل محکمه پسند و مورد قبولی هست. اگر برادر شما مشکل مالی داره و نمی تونه از پس یک زندگی بربیاد و نمی تونه کار درست و حسابی داشته باشه، بایستی تلاش کنید اون رو تا زمانی که کار درست و حسابی داشته باشه نه تنها از این ازدواج بلکه از هر ازدواج دیگه ای منع کنید. مطلقه و بچه دار بودن یه خانم اصلا نمی تونه علت خوشبخت نشدن بشه. خیلی از آدمها با آدم مطلقه ازدواج کردن خیلی هم احساس خوشبختی دارن. این یه نگاه کلیشه ای هست که همه فکر می کنن ازدواج با زن مطلقه مشکل داره. اینکه با شوهر قبلیش هنوز حرف می زنه، معنی بدی الزاما نداره. بالاخره ایشون از اون فرد یه بچه داره. احتمالا برای تأمین آتیه بچه و مسائل دادگاه ممکنه گاهی باهاش حرف بزنه. که البته این هم می تونه قطع بشه. در مورد پوشش ایشون هم بایستی برادر شما نگران باشن نه شما و خانواده. اگر پوشش ایشون مثل بقیه آدمهای توی جامعه هست که هیچ، اگرنه بردارتون می تونه ازش بخواد و اون هم به احتمال زیاد قبول میکنه که کمی پوشش خودشو رعایت کنه. اما اینکه باباتون اگر بفهمه زندگی از هم می پاشه، مشکل پدر شماست نه برادرتون. اگر از ما انتظار دارید راه حلی بدم که برادرتون از این خانم بدش بیاد، باید بگم متأسفم. چنین راه حلی نه وجود داره و نه انسانیه. فکر کنید این خانم جای خواهر شما بود و به هر دلیلی الان چنین وضعیتی داشت، آیا بازهم چنین حرفهایی درباره او می زدید؟؟؟؟؟ شما اگر می خواهید به برادرتون کمک کنید، فرض کنید این خانم مجرد بودن و الان با برادرتون آشنا شدن، چه می کردید. همون کارها رو الان هم انجام بدید. پیروز باشید