سلام دوست عزیز شما علت دقیق طلاقتون رو ذکر نکردید. بهتر بود این موضوع رو روشن می کردید. خوب این بی انگیزگی تان طبیعی است و حاصل شکستی است که خورده اید.با این حال من به شما توصیه می کنم حتما جمع دوستان خودتون رو ترک نکیند. به این دلیل که ترک جمع دوستانه شما رو بیشتر به انزوا می کشونه و ضمن اینکه ممکنه در همین جمعهای دوستانه فرصتی برای ازدواج فراهم بشه. در مورد مسائل اعتقادی هم اگر پسری رو پیدا کردید که کمی اعتقاداتش پایین تر بود اما پسر بااخلاقی بود می توانید برای ازدواج روی او حساب کنید. قرار نیست طرف مقابل ما دقیقا مثل ما باشد، در عوض با توجه به اصولی که در رشته مشاوره خوانده اید بایستی بتوانید رابطه همدلانه ای با طرف مقابل برقرار کنید و تعارضها به شیوه ای مسئله مدار حل شوند. به گونه ای که میزان تفاهم افزایش یابد. شما با توجه به تجربه ای که از رابطه قبل داشته اید بهتر از همسالان خود می توانید یک رابطه جدید را مدیریت کنید، پس از اینکه وارد رابطه جدیدی شوید هراس نداشته باشید. پیروز باشید
سلام.من دختری25ساله هستم ساکن مازندران و دانشجوی ارشد رشته مشاوره ودارای خانواده ای 4نفره ,مذهبی,از نظر سطح اقتصادی متوسط,که قراره ان شاالله تا2 ماه دیگه در اداره بهزیستی استخدام بشم.
من در حدود 4سال پیش با پسری ازدواج کردم که بیشتر از نظر خانواده باهم تناسب داشتیم.ولی من وایشون از لحاظ عقیدتی ,اخلاقی تناسب نداشتیم وبه علت بیکاری و خیلی مسائل از هم بعد 2سال عقد جداشدیم.
من دوستان زیادی دارم ولی همه ی اونا ازدواج کردن اما من مجردم.و وقتی در کنارشون هستم اذیت میشم و غم وجودم و فرا میگیره از اینکه همسری ندارم!!!
من دختری هستم که سعی میکنم از وقتم استفاده کنم و موفقیت های زیادی کسب کنم واهل مطالعه هستم.
اما الان واقعا توان هیچ کاری رو ندارم چون این باور رو دارم که هرچقدر یک زن در مسائل علمی واجتماعی موفق باشه,در اصل باید در امور خانواده به عنوان یک همسر فرد موفقی باشه.ولی چون در ازدواج قبلی دچار شکست شدم ناراحتم.و از ازدواج مجدد وحشت دارم.
به نظر شما من در جمع دوستانم با توجه به اینکه اذیت میشم نباید حضور پیدا کنم؟؟؟ با توجه به اینکه به آنها علاقه دارم.
من خواستگارانی داشتم که از نظر موقعیت خیلی خوب اما از نظر مذهبی و عقیدتی از من پائین تر بودن.ومن جواب منفی دادم.به نظر شما من چه تصمیمی در امر ازدواجم بگیرم؟؟؟
سلام دوست عزیز شما علت دقیق طلاقتون رو ذکر نکردید. بهتر بود این موضوع رو روشن می کردید. خوب این بی انگیزگی تان طبیعی است و حاصل شکستی است که خورده اید.با این حال من به شما توصیه می کنم حتما جمع دوستان خودتون رو ترک نکیند. به این دلیل که ترک جمع دوستانه شما رو بیشتر به انزوا می کشونه و ضمن اینکه ممکنه در همین جمعهای دوستانه فرصتی برای ازدواج فراهم بشه. در مورد مسائل اعتقادی هم اگر پسری رو پیدا کردید که کمی اعتقاداتش پایین تر بود اما پسر بااخلاقی بود می توانید برای ازدواج روی او حساب کنید. قرار نیست طرف مقابل ما دقیقا مثل ما باشد، در عوض با توجه به اصولی که در رشته مشاوره خوانده اید بایستی بتوانید رابطه همدلانه ای با طرف مقابل برقرار کنید و تعارضها به شیوه ای مسئله مدار حل شوند. به گونه ای که میزان تفاهم افزایش یابد. شما با توجه به تجربه ای که از رابطه قبل داشته اید بهتر از همسالان خود می توانید یک رابطه جدید را مدیریت کنید، پس از اینکه وارد رابطه جدیدی شوید هراس نداشته باشید. پیروز باشید