سلام.سوالم راجع به آشنایی هایی برای ازدواج است که نه سنتی است نه میتوان نام دوستی را بر اون نهاد.مثلا فرض کنید بنده از طریق چت با کسانی آشنا میشوم.بعضی از انها از همان ابتدا با احترام کامل میگویند قصد ازدواج دارند.بعضی از آنها میگویند که باید یکی دوبار(بعضی حتی به یکبار دیدن و صحبت هم راضی اند) من را ببینند و صحبت کنند وبعداگر هردو پسندیدیم چهره ی هم رابعد بیایند خاستگاری.بعضی هم میگویند چند بار یا یک ماه دوماهی را ارتباط تلفنی داشته باشیم تا اگر به درد هم خوردیم بعد بیایم خاستگاری... مثلا همین اخیرا با آقایی33ساله آشنا شدم که بسیار محترم به نظر میرسیدند و گفتند چون ساکن کانادا هستند و مشغول به کار نمیتوانند بیایند ایران خاستگاری بدون اینکه از من شناختی داشته باشند و گفتند یکی دوماهی را ارتباط تلفنی داشته باشیم تا شناخت حاصل بشه و خواستند حداقل تصویرم را یک بار با حجاب از طریق وبکن دوربین یاهو مسنجر ببینند.من خانواده ام چون سنتی هستند اگرروش ما را بفهمند مخالفت میکنند.اما واقعا چه کاری ورفتاری درست است من درمقابل این فرد وکلا افرادی که در بالا عنوان کردم داشته باشم.من به ایشون گفتم وابستگی به وجود میاد وایشون گفتند نه من حرفی از احساسات نخواهم زد و بسیار جدی و منطقی باشما صحبت خواهم کرد ورابطه دراز مدت نیست که احساسات به وجود بیاره و طبق نظر من چه هم را بپسندیم چه نپسندیم ارتباط بعد تقریبا چندین بار تلفن زدن قطع خواهد شد تا مراسم رسمی... ونکته ی دیگر اینکه اگر من دختری باشم که دست نامحرمی را نگرفته ام تا کنون-آیا اگر پسری گفت که با کسی دوست بوده و دستش را گرفته و دوستش داشته قبلا,نباید به ازدواج با او فکر کنم؟چون اکثرا چنین گذشته ای دارند!و آیا باید از علایق گذشته ی خودم چیزی به ایشان بگویم؟درثانی ایشون اصراری ندارند در کانادا زندگی کنند ولی باز میترسم.چون من فقط ایران رو میخواهم.
سلام دوست عزیز بالاخره دنیای مجازی هم مثل دنیای واقعی است. هم آدمهای خوب دارد و هم بد. پرسه زدن و چت کردن در اینترنت هم مثل پارک و سینما رفتن فرصتها و چالشهای خودش را دارد. این نکته با بگویم که در گذشته جایی داشتیم به نام محله. اما امروز محله ما به وسعت یک جهان است. چون می توانیم از اینجا با فردی در کانادا صحبت کنیم. اما در فضای مجازی افراد ناشناخته تر هستند. کسی نمی داند طرف راست می گوید یا دروغ، پس احتیاط بیشتری لازم است. اما در عین حال فرصتهای بیشتری را هم در اختیار آدم قرار می دهد. دوست عزیز پسری که فاصله بلوغ جنسی اش تا ازدواج حدود 18 سال بوده است و در کشوری خارجی هم زندگی می کرده است، احتمالا دست دختری را هم گرفته است. این موضوع می تواند برعکس هم باشد. یعنی خانمی که قبل از ازدواج دست پسری را گرفته است. به همین خاطر روان شناسان توصیه می کنند اصلا در مورد چنین مسائلی جستجو نشود. الزاما هم اینطور نیست که اگر پسری با دختری قبل از ازدواج همنشین بوده باشد، حالا بد از آب درآید. بنابراین لزومی ندارد درباره گذشته و علایق گذشته کنکاش بیش از اندازه کرد. در همین حد که اخلاق و سلیقه طرف مقابل دستمان بیاید کافی است. اینکه وابستگی به وجود می آید حرف درستی است. برای این موضوع شما می توانید از ایشان بخواهید تعداد دفعات خیلی کمی درباره مسائل کاملا مشخصی با هم صحبت کنید. این دفعات باید از قبل معلوم باشد و هرگز اضافه نشود. مثلا بگویید ما چهار جلسه 1 ساعته با هم حرف خواهیم زد و از پیش مشخص می کنیم که درباره چه موضوعی صحبت کنیم. از زدن حرفهای حاشیه ای که ممکن است در طرفین احساس ایجاد کند باید اجتناب کنید. حتی اگر صحبتها تمام نشد بقیه حرفها می ماند بعد از خواستگاری. همچنین پس از جلسه چهارم از ایشان بخواهید به خانواده خود اطلاع دهد و اگر خواستید از آن به بعد ادامه دهید با اطلاع خانواده ها این امر صورت گیرد. پیروز باشید
عنوان سوال:

سلام.سوالم راجع به آشنایی هایی برای ازدواج است که نه سنتی است نه میتوان نام دوستی را بر اون نهاد.مثلا فرض کنید بنده از طریق چت با کسانی آشنا میشوم.بعضی از انها از همان ابتدا با احترام کامل میگویند قصد ازدواج دارند.بعضی از آنها میگویند که باید یکی دوبار(بعضی حتی به یکبار دیدن و صحبت هم راضی اند) من را ببینند و صحبت کنند وبعداگر هردو پسندیدیم چهره ی هم رابعد بیایند خاستگاری.بعضی هم میگویند چند بار یا یک ماه دوماهی را ارتباط تلفنی داشته باشیم تا اگر به درد هم خوردیم بعد بیایم خاستگاری...
مثلا همین اخیرا با آقایی33ساله آشنا شدم که بسیار محترم به نظر میرسیدند و گفتند چون ساکن کانادا هستند و مشغول به کار نمیتوانند بیایند ایران خاستگاری بدون اینکه از من شناختی داشته باشند و گفتند یکی دوماهی را ارتباط تلفنی داشته باشیم تا شناخت حاصل بشه و خواستند حداقل تصویرم را یک بار با حجاب از طریق وبکن دوربین یاهو مسنجر ببینند.من خانواده ام چون سنتی هستند اگرروش ما را بفهمند مخالفت میکنند.اما واقعا چه کاری ورفتاری درست است من درمقابل این فرد وکلا افرادی که در بالا عنوان کردم داشته باشم.من به ایشون گفتم وابستگی به وجود میاد وایشون گفتند نه من حرفی از احساسات نخواهم زد و بسیار جدی و منطقی باشما صحبت خواهم کرد ورابطه دراز مدت نیست که احساسات به وجود بیاره و طبق نظر من چه هم را بپسندیم چه نپسندیم ارتباط بعد تقریبا چندین بار تلفن زدن قطع خواهد شد تا مراسم رسمی...
ونکته ی دیگر اینکه اگر من دختری باشم که دست نامحرمی را نگرفته ام تا کنون-آیا اگر پسری گفت که با کسی دوست بوده و دستش را گرفته و دوستش داشته قبلا,نباید به ازدواج با او فکر کنم؟چون اکثرا چنین گذشته ای دارند!و آیا باید از علایق گذشته ی خودم چیزی به ایشان بگویم؟درثانی ایشون اصراری ندارند در کانادا زندگی کنند ولی باز میترسم.چون من فقط ایران رو میخواهم.


پاسخ:

سلام دوست عزیز بالاخره دنیای مجازی هم مثل دنیای واقعی است. هم آدمهای خوب دارد و هم بد. پرسه زدن و چت کردن در اینترنت هم مثل پارک و سینما رفتن فرصتها و چالشهای خودش را دارد. این نکته با بگویم که در گذشته جایی داشتیم به نام محله. اما امروز محله ما به وسعت یک جهان است. چون می توانیم از اینجا با فردی در کانادا صحبت کنیم. اما در فضای مجازی افراد ناشناخته تر هستند. کسی نمی داند طرف راست می گوید یا دروغ، پس احتیاط بیشتری لازم است. اما در عین حال فرصتهای بیشتری را هم در اختیار آدم قرار می دهد. دوست عزیز پسری که فاصله بلوغ جنسی اش تا ازدواج حدود 18 سال بوده است و در کشوری خارجی هم زندگی می کرده است، احتمالا دست دختری را هم گرفته است. این موضوع می تواند برعکس هم باشد. یعنی خانمی که قبل از ازدواج دست پسری را گرفته است. به همین خاطر روان شناسان توصیه می کنند اصلا در مورد چنین مسائلی جستجو نشود. الزاما هم اینطور نیست که اگر پسری با دختری قبل از ازدواج همنشین بوده باشد، حالا بد از آب درآید. بنابراین لزومی ندارد درباره گذشته و علایق گذشته کنکاش بیش از اندازه کرد. در همین حد که اخلاق و سلیقه طرف مقابل دستمان بیاید کافی است. اینکه وابستگی به وجود می آید حرف درستی است. برای این موضوع شما می توانید از ایشان بخواهید تعداد دفعات خیلی کمی درباره مسائل کاملا مشخصی با هم صحبت کنید. این دفعات باید از قبل معلوم باشد و هرگز اضافه نشود. مثلا بگویید ما چهار جلسه 1 ساعته با هم حرف خواهیم زد و از پیش مشخص می کنیم که درباره چه موضوعی صحبت کنیم. از زدن حرفهای حاشیه ای که ممکن است در طرفین احساس ایجاد کند باید اجتناب کنید. حتی اگر صحبتها تمام نشد بقیه حرفها می ماند بعد از خواستگاری. همچنین پس از جلسه چهارم از ایشان بخواهید به خانواده خود اطلاع دهد و اگر خواستید از آن به بعد ادامه دهید با اطلاع خانواده ها این امر صورت گیرد. پیروز باشید





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین