باسلام. ازدواج در شرایط کنونی کمی سخت شده است و سن ازدواج در دختران و پسران بالا رفته است، سن شما برا ی ازدواج مناسب است و نگران سن خود نباشید. برای ازدواج و انتخاب همسر دلخواه با شرایطی که مدنظر دارید ملاک های خود را لیست نمایید. هرچند شما از شرایط خود سخنی نگفتید. مواردی از قبیل میزان تحصیلات، شرایط فرهنگی و خانوادگی، علایق و عقاید، شاغل یا غیر شاغل و ... خود را نیز درنظر آورید. برای پیدا شدن خواستگار مناسب حتما از خانواده خود بخواهید با دوستان، آشنایان و ... این مسئله را در میان گذارند. بهتر این است روابط اجتماعی و بیرون از خانه خود را نیز گسترده تر نمایید. شرکت در مهمانی ها، مجالس مذهبی و شرکت در کلاس های تفریحی و ورزشی مورد علاقه نیز مناسب است. قبل از همه این موارد به خداوند توکل نمایید و دل و قلب خود را با قادر یکتا یکی کنید و باور داشته باشید هیج طلسمی وجود ندارد و امید بر خداوند بالاتر از هر نیرو و قدرتی است. موفق باشید.
سلام و خسته نباسید . من دختری 24 ساله هستم و مذهبی هم هستم .تن به دوستی با پسر ها هم ندادم . حالا به سن ازدواج رسیدم و حتی یک خاستگار مناسب معمولی هم ندارم چه برسد به خوب و عالی .اگر هم یکی پیدایش شود اصلا جالب نیست . حالا دلیلش را نمی فهمم که چرا باید این طور شودایا ممکن است طلسم باشد ؟اصلا طلسم .. حقیقت دارد ؟<br />من در این شرایط باید چه کنم تا ضرر نکنم؟اخر هر چه می گذرد توقعاتم بالاتر میرورد و نگرانی هایم بیشتر .لطفا راهنمایی کنید ،ممنون
باسلام. ازدواج در شرایط کنونی کمی سخت شده است و سن ازدواج در دختران و پسران بالا رفته است، سن شما برا ی ازدواج مناسب است و نگران سن خود نباشید. برای ازدواج و انتخاب همسر دلخواه با شرایطی که مدنظر دارید ملاک های خود را لیست نمایید. هرچند شما از شرایط خود سخنی نگفتید. مواردی از قبیل میزان تحصیلات، شرایط فرهنگی و خانوادگی، علایق و عقاید، شاغل یا غیر شاغل و ... خود را نیز درنظر آورید. برای پیدا شدن خواستگار مناسب حتما از خانواده خود بخواهید با دوستان، آشنایان و ... این مسئله را در میان گذارند. بهتر این است روابط اجتماعی و بیرون از خانه خود را نیز گسترده تر نمایید. شرکت در مهمانی ها، مجالس مذهبی و شرکت در کلاس های تفریحی و ورزشی مورد علاقه نیز مناسب است. قبل از همه این موارد به خداوند توکل نمایید و دل و قلب خود را با قادر یکتا یکی کنید و باور داشته باشید هیج طلسمی وجود ندارد و امید بر خداوند بالاتر از هر نیرو و قدرتی است. موفق باشید.
- [سایر] به نام خدا سلام خدا قوت 1- من دختری 24 ساله ، اهل تهران، ساکن تهران ،فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، مشغول به تحصیل برای دکتری هستم( در حال رفتن به خارج برای دکتری بودم اما بدلیل نگرانی خانواده منصرف شدم) 2- این اواخر یک پسر 30 ساله، دارای مدرک کارشناسی ، اهل سبزوار ، ساکن تهران که سابقا در شرکت پدرم کار می کردند پیشنهاد ازدواج با من را به پدرم داده اند. 3- خانوادهام تمام ویزگی های پسر را مثبت ارزیابی می کنند و با توجه به بالا رفتن سن من پاسخ منفی من را نادرست می دانند. 4- حقیقت این است که برای من مسایل تحصیلاتی و فرهنگی بسیار اهمیت دارد ؛ هر چند معتقدم ایشان پسر خوبی هستند اما برای ازدواج مناسب نمی دانم و حاضر به صحبت اولیه هم نیستم اگر راهنمایی کنید ممنون می شوم
- [سایر] سلام و سال نو مبارک هفته اخر اسفند پیامی برایتان فرستادم و چون مستاصل هستم هر روز پیگیری کردم ولی الان می بینم پاسخ پیامهایی جدید آمده ولی من پاسخ پیام خود را پیدا نکردم خواهش می کنم راهنمایی کنید چون واقعا فکرم را مشغول کرده دختری هستم 37 ساله و مجرد دارای بالاترین مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاه کشور یک شغل خیلی خوب دارم و استقلال مالی در زندگی شغلی و درسی آدم موفقی بوده و هستم با پدرو مادر پیرم زندگی میکنم و از نظر خانوادگی زندگی سطح متوسط رو به پایینی داریم خانواده ای مذهبی و مقید دارم هیچگاه در رفتار و گفتار و ظاهر به طریقی عمل نکردم که جلوه گری باشد یا جلب توجه جنس مخالف را بکند از دوران نوجوانی تا اکنون که شاغل و در دهه سی زندگی هستم (اصلا این کارها را بلد نیستم) همیشه با اقوام، همکلاسیهای دانشگاهی و حالا با همکاران و مراجعان مرد خیلی سنگین و جدی و بدون هیچ ترنم زنانه برخورد کرده ام حتی نمونه هایی از همکاران بودند که فکر می کردم آدم مناسبی برای ازدواج هستند و به انها علاقه داشتم اما به خودم اجازه ندادم طوری رفتار کنم که آنها متوجه تمایل و احساس من بشوند ... از زمان دبیرستان خواستگارانی داشتم ولی به دلایل زیر هنوز ازدواج نکردم: - اوایل می گفتم می خوام برم دانشگاه و رد می کردم - کمی بعد تر به دلایل بچه گانه آنها را رد می کردم - چند سال بعد جدی تر به مساله ازدواج فکر کردم اما خیلی از آنها از نظر معیارهای اصلی و مهم با من همخوان نبودند - البته مواردی هم بودند که خودشان دیگر پیگیری نمی کردند - کمی که سنم بالاتر رفت تعداد خواستگارها کم شد بویژه از زمانی که آخرین خواهر کوچکم ازدواج کرد اغلب اطرافیان فکر می کنند من واقعا قصد ازدواج ندارم شاید به دلیل اینکه در دوران نوجوانی می گفتم از مردها خوشم نمی آید استقلال خوب است و .... الان خیلی احساس تنهایی می کنم و واقعا نیاز عاطفی دارم که ازدواج کنم اما نمی توانم از معیارهایم پایین بیایم که مهمترین آنها ایمان، شخصیت، اخلاق، تطابق فرهنگی، تناسب سنی و تا حدودی تحصیلی، مجرد بودن و خانواده خوب داشتن است. در سالهای اخیر مواردی بوده اند اما یا سنشان از من کمتر بوده یا قبلا ازدواج کرده بودند و این مسایل باعث شد انها را نپذیرم. چند سالی است که هیچ پیشنهادی نداشتم در حالیکه خیلی نیاز دارم احساس تنهایی شدید می کنم و فکر می کنم دارم دچار افسردگی می شوم مجبورم از بسیاری از علایق و تفریحات صرف نظر کنم چون بعضی از آنها برای یک دختر تنهای مجرد محجبه با مخاطرات و مشکلاتی همراه است اما کسی به عنوان همراه و همپا و همصحبت و همدل ندارم والدین که پیر و ناتوانند، خواهران و برادران مشغول زندگی و خانواده و همسر خود هستند، دوستان و سایر همسالان هم که همگی ازدواج کرده اند و با همسر و فرزندان خود هستند غرور و عزت نفس و فطرت زنانه اجازه نمی دهد نیاز خود را با کسی مطرح کنم برای آرامش خاطر پدرو مادرم که نگران آینده من هستند (اگر چه هیچگاه اشکارا به رویم نمی آورند) مجبورم در ظاهر اظهار راحتی و خوشنودی از وضع موجود (عدم ازدواج) بکنم شما راهنمایی کنید چه کنم؟ من که به عنوان یک خانم نمی توانم پا پیش بگذارم و خودم دنبال همسر بگردم حتی غرورم اجازه نمی دهد با کسی از اطرافیان مطرح کنم و مثلا بگویم کیس مناسب می شناسند یا خیر، عزت نفسم چه می شود؟ پس چه کنم؟ شما راهنمایی کنید فقط تو را بخدا راهکار عملی بدهید نه توصیه به صبر و توکل چون در تمام این سالها همین کار را کرده ام اعتقاد دارم هیج کاری بدون خواست خدا محقق نمی شود اما با توجه به شرایط فرهنگی جامعه ما می دانید که دختران مجرد در سنین بالا چه مشکلات و ناملایمات اجتماعی زیادی را متحمل می شوند آنقدر زیاد که اغلب از ظرفیت صبر و تحمل یک فرد خارج است بخصوص اگر از قشر مدهبی باشی این ناملایمات و محدودیتها بیشتر هم می شود شاید یک فرد غیر مذهبی لااقل نیاز عاطفی خود را به نحوی برآورده سازد ولی ما به علت تقیداتی که داریم نمی توانیم همسریابی اینترنتی را هم با توجه به پیامدهای احتمالی کار درست و معقولانه ای نمی دانم اگر چه از سر استیصال چند بار این فکر به ذهنم رسیده... نظر شما چیه؟ در هر حال بگویید چه کنم؟ همین و متشکرم ...ممنون