باسلامدوست گرامی به خاطر اتفاقی که برای شما افتاده بسیار متاسفم اما شکست در ازدواج نباید به معنای خاتمه زندگی در شما شود یعنی نباید فکر کنید که چون تا به حال شرایط ازدواج نداشته اید باید از همه چیز و همه کس فاصله گرفته و حقوق طبیعی خود را نادیده بگیرید. شما یک انسان هستید مثل بقیه افراد و باید از زندگی خود لذت ببرید و در این میان اگر فرصت مناسبی هم برای ازدواج ایجاد شد حتما اقدام کنید.نمی دانم در طی این 5سال چه کار کرده اید ولی تصور هم نمی کنم از لحاظ اجتماعی دختری خیلی فعال باشید.الان شما در زندگی تان چه هدفی دارید؟ چه کارهایی انجام می دهید؟برای کنار امدن با این مشکل چه اقداماتی انجام داده اید؟ارتباطات اجتماعی تان در چه حد است؟ و ..توجه کنید شما باید روابط اجتماعی وسیع و سالمی برقرار کنید مثلا ادامه تحصیل، اشتغال، یادگیری یک حرفه یا هنر، رابطه وسیع با دوستان صمیمی و ..شرکت در کلاسهای ورزشی هم بسیار توصیه می شود.سعی کنید در جمعهای خانوادگی و دوستانه .. حضوری فعال داشته باشید تا هم از حس تنهایی تان کاسته شود و هم فرصتهای بیشتری برای ازدواجتان ایجاد گردد.با تشکر از تماس شما
سلام
من دختری هستم که ازدواج ناموفقی داشتم والان نزیک 5سال است که طلاق گرفتم ازدواجم به این صورت بود که با اون خانواده بده و بسون کردیم بنده اونروز 19سال بیشتر نداشتم واصلا با این ازدواج مخالف بودم چون نامزد من 10 سال بزرگتر از خودم بود ولی خانوادم گفتند چرا میگی نه اونقدر تحقیرم کردند تا من و سر سفره عقد نشانندند ولی بعد از یه مدتی که گذشت دختری که به داداشم داده بودند فهمیدیم مشکل ذهنی داره وقادر به زندگی نیست بعد برادرم وقتی این قضیه رو فهمید گفت دیگه من این دخترو نمیخوام این وسط منم رو داداشم رفتم بهم گفتند تو هم باید طلاق بگیری الانم تو این 4سال که از طلاقم میگذره هم خواستگار کم دارم هم اگر بیاند ادم خوب برام نمیاند بعد از اونم از لحاظ روحی خیلی اسیب دیدم حتی مادرم هم اصلا درکم نمیکنه با اینکه مقصر خودش بوده تازه زخم زبونم بهم میزنه واقعا دیگه نمی تونم تحمل کنم اونطوری شدم که دیگه حوصله کسی و ندارم چون هیچکس نمی تونه درکم کنه مادرم میگه فقط پسرا احتیاج به ازدواج دارند واقعا خسته شدم این چندتا خواستگاری هم که برام اومدند با حجابم مخالفند ولی من نمی تونم با کسی که بخواد حجابمو ازم بگیره یک لحظه کنار بیام با اینکه تو فامیلای مادرم که همشون ازدواج کردند همشون بی حجاب شدند دیگه نمیتونم چکار کنم فقط می تونم بگم از اینکه مادرم باعث بدبختیم شد نمی نونم ببخشم ؟با تشکر
*التماس دعا*
باسلامدوست گرامی به خاطر اتفاقی که برای شما افتاده بسیار متاسفم اما شکست در ازدواج نباید به معنای خاتمه زندگی در شما شود یعنی نباید فکر کنید که چون تا به حال شرایط ازدواج نداشته اید باید از همه چیز و همه کس فاصله گرفته و حقوق طبیعی خود را نادیده بگیرید. شما یک انسان هستید مثل بقیه افراد و باید از زندگی خود لذت ببرید و در این میان اگر فرصت مناسبی هم برای ازدواج ایجاد شد حتما اقدام کنید.نمی دانم در طی این 5سال چه کار کرده اید ولی تصور هم نمی کنم از لحاظ اجتماعی دختری خیلی فعال باشید.الان شما در زندگی تان چه هدفی دارید؟ چه کارهایی انجام می دهید؟برای کنار امدن با این مشکل چه اقداماتی انجام داده اید؟ارتباطات اجتماعی تان در چه حد است؟ و ..توجه کنید شما باید روابط اجتماعی وسیع و سالمی برقرار کنید مثلا ادامه تحصیل، اشتغال، یادگیری یک حرفه یا هنر، رابطه وسیع با دوستان صمیمی و ..شرکت در کلاسهای ورزشی هم بسیار توصیه می شود.سعی کنید در جمعهای خانوادگی و دوستانه .. حضوری فعال داشته باشید تا هم از حس تنهایی تان کاسته شود و هم فرصتهای بیشتری برای ازدواجتان ایجاد گردد.با تشکر از تماس شما