باسلام خسته نباشید خوشحالم که مشاور خانم پیدا کردم من شما رو نمیبینم برا همین راحت حرفمو میزنم.من در مرز جنون هستم.با اینکه نماز خون هستم ولی گاها فکر خودکشی به سرم هجوم میاره...میگم هجوم چون واقعا اینجوریه.میترسم از جهنم خدا.چاره کار رو تو خوابیدن میبینم.میخوابم تا فکرش از سرم بره بیرون.ولی موقتیه. خانم بهرامی من دختر زیبایی هستم برای زیباییم خدا رو شکر میکنم.خانواده بسیار خوب و باشعوری هم دارم بازم خدا رو شکر میکنم.از لحاظ مالی هم در حد متوسط هستیم بازم شکر.ولی انگار همه راهای انتخاب همسر برام بسته است.نیاز جدی دارم به ازدواج فشار روحی بدی تحمل میکنم.نیاز از هر لحاظ از نظر نیاز دوست داشتن کسی غیر از پدر مادر.نیاز جنسی.میخوام خلا زندگیمو پر کنم متولد 63 هستم فکر نمیکنم خواسته ام عجیب باشه.حساب کیند ببینید من چند ساله دارم همه نیازهامو سرکوب میکنم.هرکسی میاد میپسنده ولی فوقش 1ماهه بعد میزاره میره.نمیدونم چرا.میگم مشکل از کجاست میگن تو خوبی خیلی خوبی خیلی سری ولی حسمو بهت از دست دادم.این چه حرفیه معنیش چیه؟یا میان میپسندن دیگه برنمیگردن پی گیر میشم میبینم یه از خدا بیخبر زیرآب زده چی گفته خدا میدونه ولی خدای من شاهده نه من نه خانوادم ریگی به کفش نداریم.یا میپسندن یه دفه میرن سراغ ییکی دیگه علت میپرسیم جواب نمیدن.یا میان میپسندن و بعدش میگن نه پشیمون شدیم.میدونید چند بار موقعیت واقعی ازدواجم اینطور از بین رفته؟بیشتر از 10 مورد چرا؟؟؟؟؟دارم دیوانه میشم.کمکم کنین
با سلام کاربر گرامی ، ما اغلب سوالات کاربر ها را در بخش خصوصی میگذاریم . شاید از هر 50 سوال یکی هم در بخش عمومی نیاد ، زیرا این حس را داریم که کاربر ممکن هست راضی به این موضوع نباشد . اما اگر همه سوالها در بخش عمومی بود، شما شاهد این مطلب بودید که هر روز دست کم یک دختری نامه و سوال دقیقا مانند شما داشت و از این گله مند بود که با وجود سلامت خودش وخانواده اش ، چرا خواستگار ندارد ویا اگر دارد ، میایند و بعد پیگیری نمیکنند .پس اول از همه فکر نکنید ، این مشکل تنها وتنها مال شما هست . بعد یادتان باشد ، شما مشکل ازدواج را از دید خودتان میبینید . اما این طرف پسرهای زیادی نامه میدهند ، که تمایل به ازدواج دارند ، شرایطش را ندارد و یا هر جا به خواستگاری میروند ، یا خودشان نمیپسندند ، یا طرف مقابل انها را نمیپسندد .از طرفی همانطور که در اجتماع نظاره گر هستید، سن ازدواج بالا رفته ، افراد مجردی که سن بالا دارند ، زیاد شدند .......اما من توصیه میکنم به خود شما ، انقدر نا امید نباشید . شما هنوز جوان هستید وفرصت ازدواج دارید . چندتا موضوع را از همین حالا سعی کنید حل کنید .اول اینکه جلسات مشاوره حضوری را سریعتر داشته باشید . زیرا یکسری تغییر در نگرشها وافکارتان بایست بدهید . با تغییر این افکار من احتمال میدهم زندگی بهتری را تجربه کنید .دوم اینکه سعی کنید به خدا توکل کنید وبا روحیه با نشاط در اجتماعات حاضر بشوید . به هر حال درون شما بر ظاهرتان اثر میگذارد و اگر شما روحیه آسیب دیده و ناامید داشته باشید ، ناخودگاه در جذب اطرافیان ناموفق خواهید بود .موفق باشید
عنوان سوال:

باسلام
خسته نباشید خوشحالم که مشاور خانم پیدا کردم
من شما رو نمیبینم برا همین راحت حرفمو میزنم.من در مرز جنون هستم.با اینکه نماز خون هستم ولی گاها فکر خودکشی به سرم هجوم میاره...میگم هجوم چون واقعا اینجوریه.میترسم از جهنم خدا.چاره کار رو تو خوابیدن میبینم.میخوابم تا فکرش از سرم بره بیرون.ولی موقتیه.
خانم بهرامی من دختر زیبایی هستم برای زیباییم خدا رو شکر میکنم.خانواده بسیار خوب و باشعوری هم دارم بازم خدا رو شکر میکنم.از لحاظ مالی هم در حد متوسط هستیم بازم شکر.ولی انگار همه راهای انتخاب همسر برام بسته است.نیاز جدی دارم به ازدواج فشار روحی بدی تحمل میکنم.نیاز از هر لحاظ از نظر نیاز دوست داشتن کسی غیر از پدر مادر.نیاز جنسی.میخوام خلا زندگیمو پر کنم متولد 63 هستم فکر نمیکنم خواسته ام عجیب باشه.حساب کیند ببینید من چند ساله دارم همه نیازهامو سرکوب میکنم.هرکسی میاد میپسنده ولی فوقش 1ماهه بعد میزاره میره.نمیدونم چرا.میگم مشکل از کجاست میگن تو خوبی خیلی خوبی خیلی سری ولی حسمو بهت از دست دادم.این چه حرفیه معنیش چیه؟یا میان میپسندن دیگه برنمیگردن پی گیر میشم میبینم یه از خدا بیخبر زیرآب زده چی گفته خدا میدونه ولی خدای من شاهده نه من نه خانوادم ریگی به کفش نداریم.یا میپسندن یه دفه میرن سراغ ییکی دیگه علت میپرسیم جواب نمیدن.یا میان میپسندن و بعدش میگن نه پشیمون شدیم.میدونید چند بار موقعیت واقعی ازدواجم اینطور از بین رفته؟بیشتر از 10 مورد چرا؟؟؟؟؟دارم دیوانه میشم.کمکم کنین


پاسخ:

با سلام کاربر گرامی ، ما اغلب سوالات کاربر ها را در بخش خصوصی میگذاریم . شاید از هر 50 سوال یکی هم در بخش عمومی نیاد ، زیرا این حس را داریم که کاربر ممکن هست راضی به این موضوع نباشد . اما اگر همه سوالها در بخش عمومی بود، شما شاهد این مطلب بودید که هر روز دست کم یک دختری نامه و سوال دقیقا مانند شما داشت و از این گله مند بود که با وجود سلامت خودش وخانواده اش ، چرا خواستگار ندارد ویا اگر دارد ، میایند و بعد پیگیری نمیکنند .پس اول از همه فکر نکنید ، این مشکل تنها وتنها مال شما هست . بعد یادتان باشد ، شما مشکل ازدواج را از دید خودتان میبینید . اما این طرف پسرهای زیادی نامه میدهند ، که تمایل به ازدواج دارند ، شرایطش را ندارد و یا هر جا به خواستگاری میروند ، یا خودشان نمیپسندند ، یا طرف مقابل انها را نمیپسندد .از طرفی همانطور که در اجتماع نظاره گر هستید، سن ازدواج بالا رفته ، افراد مجردی که سن بالا دارند ، زیاد شدند .......اما من توصیه میکنم به خود شما ، انقدر نا امید نباشید . شما هنوز جوان هستید وفرصت ازدواج دارید . چندتا موضوع را از همین حالا سعی کنید حل کنید .اول اینکه جلسات مشاوره حضوری را سریعتر داشته باشید . زیرا یکسری تغییر در نگرشها وافکارتان بایست بدهید . با تغییر این افکار من احتمال میدهم زندگی بهتری را تجربه کنید .دوم اینکه سعی کنید به خدا توکل کنید وبا روحیه با نشاط در اجتماعات حاضر بشوید . به هر حال درون شما بر ظاهرتان اثر میگذارد و اگر شما روحیه آسیب دیده و ناامید داشته باشید ، ناخودگاه در جذب اطرافیان ناموفق خواهید بود .موفق باشید





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین