در سن 18 سالگی با پسر خاله خود ازدواج کردم ولی به دلیل بد اخلاقی همسرم و اینکه مرا کتک میزد و دلایل بسیار دیگر با بخشیدن مهر خود از همسر بعد از 3 سال زندگی مشترک جدا شدم. یک سال بعد با پسری آشنا شده و به شدت به ایشان علاقه مند شدم ولی بعد از 2 سال به دلیل عدم رضایت خانواده ایشان از هم جدا شدیم و او مرا تنها گذاشت بسیار سختی کشیدم و مدتها دچار افسرردگی بودم. ولی حالا این پسر پشیمان شده و مجدد بعد از 1.30 جدایی برگشته است و میگوید خانواده ام را راضی کردم. الان نمیدانم چه کنم از طرفی بعد از یک سال و نیم بسیاری از چیزها عوض شده و از طرفی حسه تنهایی دارم. احساس میکنم باز هم دروغ میگوید و خانواده یا حتی خودش کاری برای ازدواج نمیخواهند انجام بدهند. لطفا راهنمایی ام کنید با او چه کنم؟ قبلا هم اظهاره پشیمانی کرده بود ولی بعد از اینکه متوجه شده بود من جدی تر به او فکر میکنم از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی کرده بود.
باسلامدوست گرامی مسلما در طی این رابطه دو ساله شما اطلاعات و شناخت زیادی از طرز فکر و برخورد این آقا کسب کرده اید. مثلا احتمالا صداقت و عدم صداقت شان را متوجه می شوید و یا می دانید که فردی مسئولیت پذیر هستند یا خیر؟ و یا اینکه تا چه حد بر سر تعهداتشان می مانند؟لذا بهتر است ابتدا با خودتان رو راست باشید و بیهوده وارد رابطه نادرست که هم عوارض روحی و هم تبعات اجتماعی نامطلوب برایتان دارد، نشوید.با خودتان خوب فکر کنید. به وابستگی های عاطفی که قبلا با ایشان داشته اید فکر نکنید. جدا از مساله عاطفی، بررسی کنید و ببینید که ایشان از لحاظ اخلاقی، خانوادگی، رفتاری، اعتقادی و غیره و غیره تا چه حد با شما متناسب هستند؟ مسئولیت پذیر هستند؟ مردی قابل اتکا هستند؟ توانایی اداره یک زندگی زناشویی را دارند؟ تا چه حد توانایی و مهارت در زمینه حل مشکلات را دارند؟مانند همسر قبلی تان عصبی و خشن نیستند؟ صداقت شان را تا چه حد ارزیابی می کنید؟ کلا به ایشان اعتماد دارید؟منظور من این است که شخصیت ایشان را به طور کلی برای خودتان حلاجی کنید و ببینید ایشان همان مردی است که می تواند شما را خوشبخت کند؟ یا اینکه تنها رهگذری است که اتفاقی در مسیر زندگی شما قرار گرفته است؟اگر تمام بررسی ها را انجام داده و به این نتیجه رسیدید که فردی مناسب برای ازدواج هستند باید خیلی جدی برخورد کنید. یعنی وارد رابطه دوستانه نشوید. به ایشان بگویید اگر واقعا خواهان ازدواج با شما هستند باید از اولین گام، خانواده شان پا پیش گذاشته و برای خواستگاری رسمی اقدام کنند تا شناخت لازم و کافی میان خانواده ها و شما دو نفر صورت گرفته و در صورت توافق برای ازدواج اقدام کنید.اگر باز هم با بهانه تراشی و عذر و دلیل های نامانوس مواجه شدید به طور کلی به ایشان جواب رد داده و رابطه را قطع کنید چون این اقدام شان نشان می دهد که هنوز تصمیم به ازدواج ندارند.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

در سن 18 سالگی با پسر خاله خود ازدواج کردم ولی به دلیل بد اخلاقی همسرم و اینکه مرا کتک میزد و دلایل بسیار دیگر با بخشیدن مهر خود از همسر بعد از 3 سال زندگی مشترک جدا شدم. یک سال بعد با پسری آشنا شده و به شدت به ایشان علاقه مند شدم ولی بعد از 2 سال به دلیل عدم رضایت خانواده ایشان از هم جدا شدیم و او مرا تنها گذاشت بسیار سختی کشیدم و مدتها دچار افسرردگی بودم. ولی حالا این پسر پشیمان شده و مجدد بعد از 1.30 جدایی برگشته است و میگوید خانواده ام را راضی کردم. الان نمیدانم چه کنم از طرفی بعد از یک سال و نیم بسیاری از چیزها عوض شده و از طرفی حسه تنهایی دارم. احساس میکنم باز هم دروغ میگوید و خانواده یا حتی خودش کاری برای ازدواج نمیخواهند انجام بدهند. لطفا راهنمایی ام کنید با او چه کنم؟
قبلا هم اظهاره پشیمانی کرده بود ولی بعد از اینکه متوجه شده بود من جدی تر به او فکر میکنم از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی کرده بود.


پاسخ:

باسلامدوست گرامی مسلما در طی این رابطه دو ساله شما اطلاعات و شناخت زیادی از طرز فکر و برخورد این آقا کسب کرده اید. مثلا احتمالا صداقت و عدم صداقت شان را متوجه می شوید و یا می دانید که فردی مسئولیت پذیر هستند یا خیر؟ و یا اینکه تا چه حد بر سر تعهداتشان می مانند؟لذا بهتر است ابتدا با خودتان رو راست باشید و بیهوده وارد رابطه نادرست که هم عوارض روحی و هم تبعات اجتماعی نامطلوب برایتان دارد، نشوید.با خودتان خوب فکر کنید. به وابستگی های عاطفی که قبلا با ایشان داشته اید فکر نکنید. جدا از مساله عاطفی، بررسی کنید و ببینید که ایشان از لحاظ اخلاقی، خانوادگی، رفتاری، اعتقادی و غیره و غیره تا چه حد با شما متناسب هستند؟ مسئولیت پذیر هستند؟ مردی قابل اتکا هستند؟ توانایی اداره یک زندگی زناشویی را دارند؟ تا چه حد توانایی و مهارت در زمینه حل مشکلات را دارند؟مانند همسر قبلی تان عصبی و خشن نیستند؟ صداقت شان را تا چه حد ارزیابی می کنید؟ کلا به ایشان اعتماد دارید؟منظور من این است که شخصیت ایشان را به طور کلی برای خودتان حلاجی کنید و ببینید ایشان همان مردی است که می تواند شما را خوشبخت کند؟ یا اینکه تنها رهگذری است که اتفاقی در مسیر زندگی شما قرار گرفته است؟اگر تمام بررسی ها را انجام داده و به این نتیجه رسیدید که فردی مناسب برای ازدواج هستند باید خیلی جدی برخورد کنید. یعنی وارد رابطه دوستانه نشوید. به ایشان بگویید اگر واقعا خواهان ازدواج با شما هستند باید از اولین گام، خانواده شان پا پیش گذاشته و برای خواستگاری رسمی اقدام کنند تا شناخت لازم و کافی میان خانواده ها و شما دو نفر صورت گرفته و در صورت توافق برای ازدواج اقدام کنید.اگر باز هم با بهانه تراشی و عذر و دلیل های نامانوس مواجه شدید به طور کلی به ایشان جواب رد داده و رابطه را قطع کنید چون این اقدام شان نشان می دهد که هنوز تصمیم به ازدواج ندارند.با تشکر از تماس شما





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین