با سلام ! حدود پنج سال پیش طی سفر ی به اصفهان، دختری از فامیلم به من پیشنهاد ازدواج داد . بعد از صحبت با خانواده ها قبول کردم وشش ماه بعد رسماً نامزد شدیم . در آن زمان او کلاس اول دبیرستان بود . چهار سال دواران نامزدیمان به خوبی سپری شد. البته من چندین بار بخاطر مراسیم عروسی با خانواده اش صحبت کردم اما متسفانه آنها قبول نکردن در یک سال آخیر رابط اش بامن کاملاً تغیر کرد . بهانه های را سرهم میکرد و حرف های که قبلاً هرگز از او نشنیده بودم برایم تعریف میکرد یعنی ( ما نمیتوانم با هم باشیم ، ما مال هم نیستیم، من به مردها اعتماد ندام !) البته باید یاد آور شوم که من یک مترجم در کابل هستم و نمیتوانستم در سال، بیشتر از یک بار برای مدت یک ماه پیش اش بمانم ، امسال وقت رفتم که عروسی کنیم ، به کلی تغیر کرده بود. هر کاری که کردم، هرچقدر من و فامیل خودش صحبت کردیم نتیجه ای نداشت تا اینکه 4 ما پیش از هم جدا شدیم ، بعد از مدت تحقیق در این مورد فهیمدم که کسی دگیری را دوست دارد و بهش قول داده است . میخواستم از مشاورین خوب تان این سوال را مطرح کنم که با توجه به این که از هم جدا شدیم و اینکه میتوانم یکی دیگری را در زندگی ام انتخاب کنم و لی هرگز نمیتوانم این کار را انجام بدهم فقط و فقط به فکر اون هستم نمی دانم چطوری میتوانم فراموشش کنم و خاطراتش را از زندگی ام پاک کنم ؟ التبه تا جایکه خبردارم بعد از این کار خانواده اش خیلی بهاش برخورد بدی داره ، نگذاشته به دانشگاه بره و نگذاشته که با کسی که دوست اش داشته ازدواج نمایه .
با سلام حضور شما و وقت بخیر.دوست گرامی آیا در ابتدا ملاک و معیا رشفافی برای ازدواج داشتید؟آیا خانم ملاک مشخص همراه با جزئیات داشتند؟ نکته دیگر نامزدی طولانی مدت آن هم با شرایط سنی کم خانم کار بجائی نبوده است تغییر ناگهانی خانم بعد از چهارسال امر دور از انتظاری نبوده چرا که افراد در گذر زمان و با کسب تجربیات جدید افکار و سلایق آنها هم تغییر میکند .پیشنهاد ازدواج خانم به شما در زمان اوج احساسات نوجوانی و آغاز جوانی ایشان بوده است و به همین دلیل ملاک و معیا ر ثابت و فکر شده ای جهت انتخاب همسر نداشته است و تصمیم احساسی بوده است. دوری طولانی مدت شما و وجود شخص دیگر هم مزید بر علت شده وباعث تزلزل بیشتر ایشان شده است . لذا ادامه مجدد این زندگی با مواردی که گفتید اصلا به صلاح نیست چرا که پرده حرمت و روابط قشنگ زندگی مشترک بین شما گسسته شده است و ممکن است ادامه این زندگی سرآغاز بروز شکهایی در زندگیتان شود. سعی کنید واقعیت را بپذیریدو با تجربه ای که بدست آوردید در انتخاب بعدیتون دقت بیشتری کنید احساسی رفتار نکنید چرا که منجر به بر هم زدن تمرکزتان و اختلال در زندگیتان میشود .در ازدواج مجددتان فراموش نکنید شرایط کاری خودتان را کامل شرح دهید خانمها به علت بعد احساسی که دارند بیشتر به حضور همسرشان در کنار خودشان نیازمندند. به امید موفقیت برای شما.
عنوان سوال:

با سلام !
حدود پنج سال پیش طی سفر ی به اصفهان، دختری از فامیلم به من پیشنهاد ازدواج داد . بعد از صحبت با خانواده ها قبول کردم وشش ماه بعد رسماً نامزد شدیم . در آن زمان او کلاس اول دبیرستان بود . چهار سال دواران نامزدیمان به خوبی سپری شد. البته من چندین بار بخاطر مراسیم عروسی با خانواده اش صحبت کردم اما متسفانه آنها قبول نکردن در یک سال آخیر رابط اش بامن کاملاً تغیر کرد . بهانه های را سرهم میکرد و حرف های که قبلاً هرگز از او نشنیده بودم برایم تعریف میکرد یعنی ( ما نمیتوانم با هم باشیم ، ما مال هم نیستیم، من به مردها اعتماد ندام !) البته باید یاد آور شوم که من یک مترجم در کابل هستم و نمیتوانستم در سال، بیشتر از یک بار برای مدت یک ماه پیش اش بمانم ، امسال وقت رفتم که عروسی کنیم ، به کلی تغیر کرده بود. هر کاری که کردم، هرچقدر من و فامیل خودش صحبت کردیم نتیجه ای نداشت تا اینکه 4 ما پیش از هم جدا شدیم ، بعد از مدت تحقیق در این مورد فهیمدم که کسی دگیری را دوست دارد و بهش قول داده است . میخواستم از مشاورین خوب تان این سوال را مطرح کنم که با توجه به این که از هم جدا شدیم و اینکه میتوانم یکی دیگری را در زندگی ام انتخاب کنم و لی هرگز نمیتوانم این کار را انجام بدهم فقط و فقط به فکر اون هستم نمی دانم چطوری میتوانم فراموشش کنم و خاطراتش را از زندگی ام پاک کنم ؟
التبه تا جایکه خبردارم بعد از این کار خانواده اش خیلی بهاش برخورد بدی داره ، نگذاشته به دانشگاه بره و نگذاشته که با کسی که دوست اش داشته ازدواج نمایه .


پاسخ:

با سلام حضور شما و وقت بخیر.دوست گرامی آیا در ابتدا ملاک و معیا رشفافی برای ازدواج داشتید؟آیا خانم ملاک مشخص همراه با جزئیات داشتند؟ نکته دیگر نامزدی طولانی مدت آن هم با شرایط سنی کم خانم کار بجائی نبوده است تغییر ناگهانی خانم بعد از چهارسال امر دور از انتظاری نبوده چرا که افراد در گذر زمان و با کسب تجربیات جدید افکار و سلایق آنها هم تغییر میکند .پیشنهاد ازدواج خانم به شما در زمان اوج احساسات نوجوانی و آغاز جوانی ایشان بوده است و به همین دلیل ملاک و معیا ر ثابت و فکر شده ای جهت انتخاب همسر نداشته است و تصمیم احساسی بوده است. دوری طولانی مدت شما و وجود شخص دیگر هم مزید بر علت شده وباعث تزلزل بیشتر ایشان شده است . لذا ادامه مجدد این زندگی با مواردی که گفتید اصلا به صلاح نیست چرا که پرده حرمت و روابط قشنگ زندگی مشترک بین شما گسسته شده است و ممکن است ادامه این زندگی سرآغاز بروز شکهایی در زندگیتان شود. سعی کنید واقعیت را بپذیریدو با تجربه ای که بدست آوردید در انتخاب بعدیتون دقت بیشتری کنید احساسی رفتار نکنید چرا که منجر به بر هم زدن تمرکزتان و اختلال در زندگیتان میشود .در ازدواج مجددتان فراموش نکنید شرایط کاری خودتان را کامل شرح دهید خانمها به علت بعد احساسی که دارند بیشتر به حضور همسرشان در کنار خودشان نیازمندند. به امید موفقیت برای شما.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین