با سلام به شما و وقت بخیر.در مورد اینکه گاهی احساس تنهایی میکنید کاملا حس طبیعی است چرا از نکات روانشناسی خانمها اینست که غالبا به یک تکیه گاه نیاز دارند ودوست دارند به فرد قابل اعتمادی تکیه کنند. اما آشنایی شما با آقای متاهل جای بسیار تامل دارد سرکار خانم شما تجربه یک زندگی مشترک را داشته اید پس باید از آن تجربه ها به نحو احسن استفاده کنید و از تصمیمات احساسی و زود گذر دوری کنید.سوال اول اینکه این آقای متاهل چرا میخواهد شما را از هر حیث تامین کند؟چه کمبودی در ارتباط با همسرش دارد که به شما گرایش پیدا کرده ؟که اگر مشکلی دارد با همسرش راه حلش آشنایی با شما ورابزه مخفیانه دوستانه نیست. خانم محترمه "زنها غالبا در ارتباط با جنس مخالف زودتر وابسته میشوند و بهمین دلیل گاه جدایی ورفع وابستگی برایشان بسیار دشوار وگاه لطمات روحی و خانوادگی جبران ناپذیری به همراه دارد پس بخاطر وجود خودتان و فرزندانتان با دقت بیشتری تصمیم بگیرید.آیا این آقای محترم حاضر است این رابطه را تبدیل به عقد موقت محضری نماید و مهریه در شان شما هم ضمیمه آن نماید؟ در این روابط ااحتمالات بسیاری را در نظر داشته باشید: 1-ممکن است بعداز مدتی به جهت تصمیم احساسی آقا شما را رها کند وحتی خانواده ایشون مطلع بشن آنوقت هم شما دچار آسیب روحی میشید و هم ممکنه زندگی یک زن دیگر رابه هم بزنید .2-غالبا این روابط بدلیل تغییر رفتاری که در طرفین بوجود میاد مخفی نمیماند وممکن است فرزندان شما وحتی والدینتان مطلع گردند ایا اگر بپرسند چرا با یک آقای متاهل پاسخ قانع کننده ای دارید؟! 3- خانم گرامی شما حق زندگی دارید و چه اشکالی دارد ازواج مجددی با توجه به تجربیات گذشتتون داشته باشید اما از راهش"فردی که عنوان میکند همه نیازهای شما را برآورده میکند ورابطه مخفیانه باقی بماند مشخص است که از روی احساس سخن میگوید . یک سوال اینکه آیا شما خانه مستقل دارید یا با والدینتان زندگی میکنید؟ سخن آخر "سعی کنید در کنار فرزندانتان وحمایت ودعای والدینتان زندگی آرام خود را ادامه دهید و با توکل به خدای مهربان بر مشکلات غالب شوید به فکر ازدواج مجدد باشید اما از راه صحیح ومنطقی که بتوانید با آرامش ودر کنار بچه ها زندگی جدیدی را آغاز کنید اگر برایتان خواستگار مناسبی آمد سعی کنید بوسیله والدینتان بچه ها را جهت پذیرش فرد جدید در کنارشان آماده کنند. امید رو ازدست ندید .با آرزوی موفقیت برای شما.
سلام و خسته نباشید
من امروز با سایت شما آشنا شدم و امیدوارم نتیجه دلخواه رو بگیرم
خانمی 34 ساله هستم که دو فرزند پسر 12و 8 ساله دارم یکسالی است از همسرم جدا شدم و حضانت فرزندانم با خودم هست گاهی اوقات خیلی احساس تنهایی میکنم با وجود اینکه پدر و مادر بسیار دلسوز و حامی دارم و با آقایی متاهل آشنا شدم دارای موقعیت اجتماعی عالی و تحصیلکرده البته خودم هم شغل آبرومندی دارم این آقا اصرار دارن که ازدواج نکنم و به همین صورت یعنی حالت دوستانه باهم بمونیم و میگن از هر لحاظ رسیدگی میکنه آیا باید ادامه بدم؟ آیا میتونم بدون اینکه پسرام متوجه بشن ازدواج کنم؟ یا کلا باید قید ازدواج رو بزنم ؟ در حال حاضر مشکلات مالی هم وجود دارد ولی در حد متوسط میگذرونیم و با پسرهام آرامش و شادی داریم . لطفا راهنماییم کنید ممنونم.
با سلام به شما و وقت بخیر.در مورد اینکه گاهی احساس تنهایی میکنید کاملا حس طبیعی است چرا از نکات روانشناسی خانمها اینست که غالبا به یک تکیه گاه نیاز دارند ودوست دارند به فرد قابل اعتمادی تکیه کنند. اما آشنایی شما با آقای متاهل جای بسیار تامل دارد سرکار خانم شما تجربه یک زندگی مشترک را داشته اید پس باید از آن تجربه ها به نحو احسن استفاده کنید و از تصمیمات احساسی و زود گذر دوری کنید.سوال اول اینکه این آقای متاهل چرا میخواهد شما را از هر حیث تامین کند؟چه کمبودی در ارتباط با همسرش دارد که به شما گرایش پیدا کرده ؟که اگر مشکلی دارد با همسرش راه حلش آشنایی با شما ورابزه مخفیانه دوستانه نیست. خانم محترمه "زنها غالبا در ارتباط با جنس مخالف زودتر وابسته میشوند و بهمین دلیل گاه جدایی ورفع وابستگی برایشان بسیار دشوار وگاه لطمات روحی و خانوادگی جبران ناپذیری به همراه دارد پس بخاطر وجود خودتان و فرزندانتان با دقت بیشتری تصمیم بگیرید.آیا این آقای محترم حاضر است این رابطه را تبدیل به عقد موقت محضری نماید و مهریه در شان شما هم ضمیمه آن نماید؟ در این روابط ااحتمالات بسیاری را در نظر داشته باشید: 1-ممکن است بعداز مدتی به جهت تصمیم احساسی آقا شما را رها کند وحتی خانواده ایشون مطلع بشن آنوقت هم شما دچار آسیب روحی میشید و هم ممکنه زندگی یک زن دیگر رابه هم بزنید .2-غالبا این روابط بدلیل تغییر رفتاری که در طرفین بوجود میاد مخفی نمیماند وممکن است فرزندان شما وحتی والدینتان مطلع گردند ایا اگر بپرسند چرا با یک آقای متاهل پاسخ قانع کننده ای دارید؟! 3- خانم گرامی شما حق زندگی دارید و چه اشکالی دارد ازواج مجددی با توجه به تجربیات گذشتتون داشته باشید اما از راهش"فردی که عنوان میکند همه نیازهای شما را برآورده میکند ورابطه مخفیانه باقی بماند مشخص است که از روی احساس سخن میگوید . یک سوال اینکه آیا شما خانه مستقل دارید یا با والدینتان زندگی میکنید؟ سخن آخر "سعی کنید در کنار فرزندانتان وحمایت ودعای والدینتان زندگی آرام خود را ادامه دهید و با توکل به خدای مهربان بر مشکلات غالب شوید به فکر ازدواج مجدد باشید اما از راه صحیح ومنطقی که بتوانید با آرامش ودر کنار بچه ها زندگی جدیدی را آغاز کنید اگر برایتان خواستگار مناسبی آمد سعی کنید بوسیله والدینتان بچه ها را جهت پذیرش فرد جدید در کنارشان آماده کنند. امید رو ازدست ندید .با آرزوی موفقیت برای شما.