با سلام مجدد و تشکر از ارسال پاسخ من 798622 هستم. با عرض معذرت جواب شما بنظرم کامل نبود و شاید سوال من کامل نبود. تاکید من روی "رشته کامپیوتر" است، بطوریکه دخترانیکه رشته تحصیلی شان کامپیوتر نیست و حتی کامپیوتر است ولی قصد ادامه تحصیل ندارند فورا از گزینه ها حذف میشوند! و همچنین پرحرفی و شوخ طبعی زیاد مثل خودم، معیار مهمی شده است. قبول بفرمایید با این دو معیار دایره انتخاب بسیار تنگ میشود. دختران بسیار زیبا، خوش اخلاق، خانواده خوب، پاک، که شاید حتی بهم علاقه اولیه را داشته ایم ولی چون دو شرط بالا را نداشته اند بطور کلی از گزینه ها حذف شده اند و اصلا به ایشان فکر هم نکرده ام. گاهی از خودم سوال میکنم فلانی نکنه برایم مناسب بود ولی باهاش ازدواج نکردم. آیا "علاقمند و مشغول مطالعه دائمی رشته کامپیوتر بودن" و "شوخ طبعی بارز" میتونه دو معیار اولیه و تعیین کننده برای ازدواج باشد؟ دلیل اصرا من اینکه خودم به کامپیوتر خیلی علاقه دارم و ممکنه نصف شب پاشم کتاب کامپیوتر بخونم. میخواهم علاقه من به علم کامپیوتر باعث دوری ما ازهم نباشه بلکه ما را بیشتر به هم نزدیک کنه و در کنار هم به هدفمان برسیم. من ساعت های زیادی را به کامپیوتر اختصاص ندهم و او هم کار خودش را بکند. و همچنین دوست دارم با همسرم در محل کار باهم باشیم. شوخ طبعی هم اینکه، من شاید خصوصیت بارز اخلاقی ام شوخ طبعی باشه و اصلا با آدم های کم حرف و جدی تا بحال نتوانستم نزدیک و دوست باشم. معیارهای درست انتخاب همسر که فرمودید را در اینترنت و همایش ها و کتابها و... دیده ام. مثلا رشته کامپیوتر بودن برای من مهمتر از "قد" است. بنظرم اگر خود دختر خوب و مستقل باشد، به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده اش و... زیاد اهمیت نمی دهم. اعتقادات مذهبی و تفاوت سنی و... را در نظر دارم ولی دو معیاری که گفتم شدیدا برایم تعیین کننده هستند و بالاترین اولویت را دارند. یک مثالی بزنم شاید برای خوانندگان خنده دار و بی ربط باشد ولی دغدغه فکری یک آدم بیچاره است! من برای خرید گوشی موبایل تقریبا "تمام" گوشی های موجود را در اینترنت با معیارهایی که داشتم بررسی کردم و گوشی خود را انتخاب کردم و هنوز همون گوشی را دارم و اصلا پشیمان نشدم، """چون گوشی ای نمانده بود که بعدش ببینم و شرایط من را بیشتر و بهتر داشته باشد و من پشیمان شوم""" با خود میگویم من فقط میتونم از بین دخترانی که میشناسم و یا دیگران معرفی میکنند یکی را انتخاب و ازدواج کنم، اگر مثلا بعد از 2 سال در مقطع کارشناسی ارشد کامپیوتر وارد دانشگاه شدم و از یکی از همکلاسانم خوشم آمد چکار کنم؟ حال اگر ازدواج کردم و وارد مقطع دکترا شدم و از دیگری خوشم آمد؟! گاهی به خود میگویم که نکنه این وسواس است البته اطرافیانم به "سخت انتخاب" کردن من اشاره کرده اند. نمیتوانم قبول کنم وسواسی هستم. مثلا وقتی تصمیم بگیرم فلان رنگ پیراهن را داشته باشم میگردم و پیدا میکنم و بسیار با اشتیاق و لذت میپوشمش. به سایتهای اینترنتی هم برای انتخاب همسر مراجعه کردم و با خود میگویم ای کاش مثل گوشی موبایل، یک بانک اطلاعاتی از تمام دختران موجود، در اینترنت بود تا کسی از قلم نمی افتاد که بررسی نشده باشد و در آینده انسان پشیمانی بکشد! ببخشید سرتان را درد آوردم، لطفا کاملتر پاسخ دهید.
باسلامکاربرگرامی تصور می کنم شما هنوز به شناخت درستی در مورد ازدواج و انتخاب همسر نرسیده اید. این قدر این مساله را سهل گرفته اید که آن را با انتخاب گوشی مبایل اشتباه گرفته اید. اصلا به معیارهای درست انتخاب همسر توجه ندارید.اگر در یادداشت قبلی به شما نگفتم که این دو معیار (به خصوص معیار رشته تحصیلی تان) نادرست است تنها به این دلیل بود که به سلیقه شخصی شما احترام بگذارم اما با توضیحات بیشتری که دادید متوجه شدم بسیار در اشتباه هستید. اصلا شما می دانید وظیفه و مسئولیت یک زن در زندگی زناشویی چیست؟ از وظایف یک مرد چه می دانید؟ نکند تصور می کنید بعد از ازدواج نیز می تواند ساعتهای متمادی پشت سیستم شخصی تان نشسته و به علایق شخصی تان برسید؟زنان هر قدر هم که به یک رشته، یک موضوع و یا مساله خاصی علاقه داشته باشند اما هرگز از شدت علاقه شان نسبت به توجهات ویژه مرد نسبت به خودشان کاسته نمی شود. همسر آینده شما اگر از نخبگان کامپیوتری هم باشد هیچگاه نمی تواند تحمل کند که شما ساعتها به علایق شخصی تان برسید و ایشان هم سر خودشان را به کامپیوتر و .. گرم کنند تا مزاحم شما نشوند. زنان در هر مقطع تحصیلی و با هر خصوصیت اخلاقی که باشند می خواهند دایما با همسرشان در تعامل و گفتگو باشند، با هم به گردش بروند بیشتر کارهایشان با حضور یکدیگر باشد و ..این گونه نیست که شما نصفه شب بلند شده و مدتهای طولانی سرتان را به کامپیوتر گرم کنید و همسرتان به خاطر هم رشته بودن با شما حرفی نزنند.من فکر می کنم شما نوعی وابستگی افراطی به کامپیوتر دارید و این معیارتان برخواسته از این مساله است.شما می توانید همسری با رشته کامپیوتر و یا شوخ طبع پیدا کنید اما مطمئن باشید با این توقعاتی که شما دارید هیچ زنی تحمل نمی کند. این خصوصیات شما نوعی بی توجهی به زندگی زناشویی از جانب همسر آینده تان تلقی می شود.زندگی مشترک، خرید و بیماری و فرزند دار شدن، بیماری همسر، رفت و امد، دعوا، گردش و تفریح و همه همه را دارد. ان قدر سطحی ان را در نظر نگیرید.فکر می کنم لازم است کمی بیشتر صبر کرده و بعد از اینکه دیدگاهتان در مورد ازدواج اصلاح شد برای ازدواج اقدام کنید.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

با سلام مجدد و تشکر از ارسال پاسخ
من 798622 هستم.
با عرض معذرت جواب شما بنظرم کامل نبود و شاید سوال من کامل نبود.
تاکید من روی "رشته کامپیوتر" است، بطوریکه دخترانیکه رشته تحصیلی شان کامپیوتر نیست و حتی کامپیوتر است ولی قصد ادامه تحصیل ندارند فورا از گزینه ها حذف میشوند!
و همچنین پرحرفی و شوخ طبعی زیاد مثل خودم، معیار مهمی شده است.
قبول بفرمایید با این دو معیار دایره انتخاب بسیار تنگ میشود. دختران بسیار زیبا، خوش اخلاق، خانواده خوب، پاک، که شاید حتی بهم علاقه اولیه را داشته ایم ولی چون دو شرط بالا را نداشته اند بطور کلی از گزینه ها حذف شده اند و اصلا به ایشان فکر هم نکرده ام.
گاهی از خودم سوال میکنم فلانی نکنه برایم مناسب بود ولی باهاش ازدواج نکردم.
آیا "علاقمند و مشغول مطالعه دائمی رشته کامپیوتر بودن" و "شوخ طبعی بارز" میتونه دو معیار اولیه و تعیین کننده برای ازدواج باشد؟
دلیل اصرا من اینکه خودم به کامپیوتر خیلی علاقه دارم و ممکنه نصف شب پاشم کتاب کامپیوتر بخونم. میخواهم علاقه من به علم کامپیوتر باعث دوری ما ازهم نباشه بلکه ما را بیشتر به هم نزدیک کنه و در کنار هم به هدفمان برسیم. من ساعت های زیادی را به کامپیوتر اختصاص ندهم و او هم کار خودش را بکند. و همچنین دوست دارم با همسرم در محل کار باهم باشیم. شوخ طبعی هم اینکه، من شاید خصوصیت بارز اخلاقی ام شوخ طبعی باشه و اصلا با آدم های کم حرف و جدی تا بحال نتوانستم نزدیک و دوست باشم.
معیارهای درست انتخاب همسر که فرمودید را در اینترنت و همایش ها و کتابها و... دیده ام. مثلا رشته کامپیوتر بودن برای من مهمتر از "قد" است.
بنظرم اگر خود دختر خوب و مستقل باشد، به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده اش و... زیاد اهمیت نمی دهم.
اعتقادات مذهبی و تفاوت سنی و... را در نظر دارم ولی دو معیاری که گفتم شدیدا برایم تعیین کننده هستند و بالاترین اولویت را دارند.
یک مثالی بزنم شاید برای خوانندگان خنده دار و بی ربط باشد ولی دغدغه فکری یک آدم بیچاره است!
من برای خرید گوشی موبایل تقریبا "تمام" گوشی های موجود را در اینترنت با معیارهایی که داشتم بررسی کردم و گوشی خود را انتخاب کردم و هنوز همون گوشی را دارم و اصلا پشیمان نشدم، """چون گوشی ای نمانده بود که بعدش ببینم و شرایط من را بیشتر و بهتر داشته باشد و من پشیمان شوم"""
با خود میگویم من فقط میتونم از بین دخترانی که میشناسم و یا دیگران معرفی میکنند یکی را انتخاب و ازدواج کنم، اگر مثلا بعد از 2 سال در مقطع کارشناسی ارشد کامپیوتر وارد دانشگاه شدم و از یکی از همکلاسانم خوشم آمد چکار کنم؟ حال اگر ازدواج کردم و وارد مقطع دکترا شدم و از دیگری خوشم آمد؟! گاهی به خود میگویم که نکنه این وسواس است البته اطرافیانم به "سخت انتخاب" کردن من اشاره کرده اند. نمیتوانم قبول کنم وسواسی هستم. مثلا وقتی تصمیم بگیرم فلان رنگ پیراهن را داشته باشم میگردم و پیدا میکنم و بسیار با اشتیاق و لذت میپوشمش.
به سایتهای اینترنتی هم برای انتخاب همسر مراجعه کردم و با خود میگویم ای کاش مثل گوشی موبایل، یک بانک اطلاعاتی از تمام دختران موجود، در اینترنت بود تا کسی از قلم نمی افتاد که بررسی نشده باشد و در آینده انسان پشیمانی بکشد!
ببخشید سرتان را درد آوردم، لطفا کاملتر پاسخ دهید.


پاسخ:

باسلامکاربرگرامی تصور می کنم شما هنوز به شناخت درستی در مورد ازدواج و انتخاب همسر نرسیده اید. این قدر این مساله را سهل گرفته اید که آن را با انتخاب گوشی مبایل اشتباه گرفته اید. اصلا به معیارهای درست انتخاب همسر توجه ندارید.اگر در یادداشت قبلی به شما نگفتم که این دو معیار (به خصوص معیار رشته تحصیلی تان) نادرست است تنها به این دلیل بود که به سلیقه شخصی شما احترام بگذارم اما با توضیحات بیشتری که دادید متوجه شدم بسیار در اشتباه هستید. اصلا شما می دانید وظیفه و مسئولیت یک زن در زندگی زناشویی چیست؟ از وظایف یک مرد چه می دانید؟ نکند تصور می کنید بعد از ازدواج نیز می تواند ساعتهای متمادی پشت سیستم شخصی تان نشسته و به علایق شخصی تان برسید؟زنان هر قدر هم که به یک رشته، یک موضوع و یا مساله خاصی علاقه داشته باشند اما هرگز از شدت علاقه شان نسبت به توجهات ویژه مرد نسبت به خودشان کاسته نمی شود. همسر آینده شما اگر از نخبگان کامپیوتری هم باشد هیچگاه نمی تواند تحمل کند که شما ساعتها به علایق شخصی تان برسید و ایشان هم سر خودشان را به کامپیوتر و .. گرم کنند تا مزاحم شما نشوند. زنان در هر مقطع تحصیلی و با هر خصوصیت اخلاقی که باشند می خواهند دایما با همسرشان در تعامل و گفتگو باشند، با هم به گردش بروند بیشتر کارهایشان با حضور یکدیگر باشد و ..این گونه نیست که شما نصفه شب بلند شده و مدتهای طولانی سرتان را به کامپیوتر گرم کنید و همسرتان به خاطر هم رشته بودن با شما حرفی نزنند.من فکر می کنم شما نوعی وابستگی افراطی به کامپیوتر دارید و این معیارتان برخواسته از این مساله است.شما می توانید همسری با رشته کامپیوتر و یا شوخ طبع پیدا کنید اما مطمئن باشید با این توقعاتی که شما دارید هیچ زنی تحمل نمی کند. این خصوصیات شما نوعی بی توجهی به زندگی زناشویی از جانب همسر آینده تان تلقی می شود.زندگی مشترک، خرید و بیماری و فرزند دار شدن، بیماری همسر، رفت و امد، دعوا، گردش و تفریح و همه همه را دارد. ان قدر سطحی ان را در نظر نگیرید.فکر می کنم لازم است کمی بیشتر صبر کرده و بعد از اینکه دیدگاهتان در مورد ازدواج اصلاح شد برای ازدواج اقدام کنید.با تشکر از تماس شما





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین