سلام.خانم کهتری عزیز با هر نوع از وسواس مبارزه میکنم یه شکل جدید واسم به وجود میاد.نمی دونم شیطون چه گیری داده به من.خیلی از شبها خواب نزدیکانم رو که از دست دادم میبینم و صبح هزار جور تعبیر توی ذهنم میاد و برای هر کسی که توی خواب دیدم فاتحه میخونم تا شاید اینجوری اگه خوابم تعبیر بدی داره رفع بشه.و موقع خوندن فاتحه همش حساس میشم که درست خوندم یا نه و همش تکرار میکنم و فکر میکنم که حتما باید تکرار کنم تا درست خونده بشه و اگه درست نباشه خیلی بد میشه.فکر کنم کم کم داره واسم تبدیل به وسواس میشه.یعنی شده و به جز اینکه ساعت ها وقتم رو میگیره با وارد کردن استرس بهم هم باعث بی اشهاییم شده،هم ریزش موهامو هم روی بر خوردم با دیگران تاثیر گذاشته و کم طاقت شدم حتی با خانواده. خیلی حس عذاب آوریه.از شما مشاور محترم میخوام که در این زمینه راهنماییم بفرمایید
سلام. آقا ماهان وسواس بیماری سمجی است و برای رهایی از آن باید راهکار مقابله ای را بیاموزید و در هر برهه با شناخت علائم آن راهکار خود را به کار اندازید .خواب هایی که با موضوع هایی یکسان هر شب تکرار میشه اصلا ریشه و پایه ای نداره که بخواهید برای انها اقدامی انجام بدین . هر چه به انها توجه بیشتری کرده و برای پیشگیری از اتفاق های اقدام کنید وسواس بیشتر درگیرت می کنه . هر روز صبح بدون توجهبه خواب شب قبل با آرامش و با افکاری مثبت روز را آغاز کن . با این امید که قراره امروز اتفاق خوبی بیفته . و نیازی هم به اقدام خاصی بریا خواب ها نداری.اگر هم زمانی خواستی برای اموات اقدامی انجام دهید بیش از انکه به ظاهر امر رسیدگی کنی نیتت را خالص کن و برای رضای خدا این کار ار انجام بده و خداوند مهربان تر از ان است که فکرش را بکنید . اگر عبادت یا کاری را از روی عشق به خدا انجام دهی خیلی بهتر از ان است که از او بترسی . به جای ترس عشق به خدا را تقویت کن. عشق رنگ و بوی خاصی به اعمال شما میدهد .
عنوان سوال:

سلام.خانم کهتری عزیز با هر نوع از وسواس مبارزه میکنم یه شکل جدید واسم به وجود میاد.نمی دونم شیطون چه گیری داده به من.خیلی از شبها خواب نزدیکانم رو که از دست دادم میبینم و صبح هزار جور تعبیر توی ذهنم میاد و برای هر کسی که توی خواب دیدم فاتحه میخونم تا شاید اینجوری اگه خوابم تعبیر بدی داره رفع بشه.و موقع خوندن فاتحه همش حساس میشم که درست خوندم یا نه و همش تکرار میکنم و فکر میکنم که حتما باید تکرار کنم تا درست خونده بشه و اگه درست نباشه خیلی بد میشه.فکر کنم کم کم داره واسم تبدیل به وسواس میشه.یعنی شده و به جز اینکه ساعت ها وقتم رو میگیره با وارد کردن استرس بهم هم باعث بی اشهاییم شده،هم ریزش موهامو هم روی بر خوردم با دیگران تاثیر گذاشته و کم طاقت شدم حتی با خانواده. خیلی حس عذاب آوریه.از شما مشاور محترم میخوام که در این زمینه راهنماییم بفرمایید


پاسخ:

سلام. آقا ماهان وسواس بیماری سمجی است و برای رهایی از آن باید راهکار مقابله ای را بیاموزید و در هر برهه با شناخت علائم آن راهکار خود را به کار اندازید .خواب هایی که با موضوع هایی یکسان هر شب تکرار میشه اصلا ریشه و پایه ای نداره که بخواهید برای انها اقدامی انجام بدین . هر چه به انها توجه بیشتری کرده و برای پیشگیری از اتفاق های اقدام کنید وسواس بیشتر درگیرت می کنه . هر روز صبح بدون توجهبه خواب شب قبل با آرامش و با افکاری مثبت روز را آغاز کن . با این امید که قراره امروز اتفاق خوبی بیفته . و نیازی هم به اقدام خاصی بریا خواب ها نداری.اگر هم زمانی خواستی برای اموات اقدامی انجام دهید بیش از انکه به ظاهر امر رسیدگی کنی نیتت را خالص کن و برای رضای خدا این کار ار انجام بده و خداوند مهربان تر از ان است که فکرش را بکنید . اگر عبادت یا کاری را از روی عشق به خدا انجام دهی خیلی بهتر از ان است که از او بترسی . به جای ترس عشق به خدا را تقویت کن. عشق رنگ و بوی خاصی به اعمال شما میدهد .





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین