با عرض سلام و خسته نباشید مشکلی که من دارم از نظر خودم یک کم عجیب است.شاید اسمش وسواس ذهنی باشد. من وقتی کتاب می خوانم یا فیلم میبینم و کارهای ازاین قبیل انجام می دهم,با هرجمله ای که روبرو می شوم احساس می کنم که آن را نفهمیدم.حتی جمله های ساده ای که در فیلم ها رد و بدل می شود. با این که آن جمله را راحت تکرار می کنم و توضیح می دهم , حسی باعث می شود که حتما آن را در ذهن مجسم کرده,تجزیه تحلیل کنم, تا خیالم راحت شود که آن را فهمیدم.مثلا وقتی در فیلم گقته می شود:(من به مغازه ای در بازار رفتم و کتابی خریدم.) وقتی این جمله را می شنوم با این که راحت می توانم تکرارش کنم,حسی در من می آید که باعث میشود احساس کنم موضوع را نفهمیدم و تا مغازه و بازار و کتاب را در ذهن مجسم نکنم این حس از من بیرون نمی رود.نمی توانم بفهمم که موضوع را متوجه شدم یا نه.در درس خواندن هم با این که ظاهرا موضوع برایم روشن شده,یخیلی روی آن مکث می کنم و تا آن را تجسم نکنم خیالم راحت نمی شود. لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر
با سلام. مهم ترین راهکار اینه که نسبت به میزان درک و فهم موضوعات حساسیت خود را کم کنید. اصلا نسبت به اینکه آیا متوجه موضوع شدید یا نه بی توجه شوید . و این مسئله رو با اهمیت جلوه ندهید . به خود بگید که اصلا من میخوام از موضوع های اطرافم بدون فهم انها بگذرم. در موقع درس خواندن هم در همان حد همیشگی مطالعه کنید و وقتی که بخشی از کتاب تمام شد در مورد موضوع های ان از خود سئوال کنید و پاسخ دهید . یعنی محک زدن دانسته ها را به نوعی به بعد از مطالعه موکول کنید نه همان موقع. وسواس یک فکر اجباری است که هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد دامنه خود را گسترده تر کرده و هر روز موضوعی جدید را در ذهن شما درگیر میکند لذا با آرامش و بی توجهی ان را از بین خواهید برد. این شمایید که باید در مقابلش بایستید نه با مقاومت بلکه با پذیرش و بی اعتنایی .
عنوان سوال:

با عرض سلام و خسته نباشید
مشکلی که من دارم از نظر خودم یک کم عجیب است.شاید اسمش وسواس ذهنی باشد.
من وقتی کتاب می خوانم یا فیلم میبینم و کارهای ازاین قبیل انجام می دهم,با هرجمله ای که روبرو می شوم احساس می کنم که آن را نفهمیدم.حتی جمله های ساده ای که در فیلم ها رد و بدل می شود. با این که آن جمله را راحت تکرار می کنم و توضیح می دهم , حسی باعث می شود که حتما آن را در ذهن مجسم کرده,تجزیه تحلیل کنم, تا خیالم راحت شود که آن را فهمیدم.مثلا وقتی در فیلم گقته می شود:(من به مغازه ای در بازار رفتم و کتابی خریدم.) وقتی این جمله را می شنوم با این که راحت می توانم تکرارش کنم,حسی در من می آید که باعث میشود احساس کنم موضوع را نفهمیدم و تا مغازه و بازار و کتاب را در ذهن مجسم نکنم این حس از من بیرون نمی رود.نمی توانم بفهمم که موضوع را متوجه شدم یا نه.در درس خواندن هم با این که ظاهرا موضوع برایم روشن شده,یخیلی روی آن مکث می کنم و تا آن را تجسم نکنم خیالم راحت نمی شود.
لطفا مرا راهنمایی کنید.
با تشکر


پاسخ:

با سلام. مهم ترین راهکار اینه که نسبت به میزان درک و فهم موضوعات حساسیت خود را کم کنید. اصلا نسبت به اینکه آیا متوجه موضوع شدید یا نه بی توجه شوید . و این مسئله رو با اهمیت جلوه ندهید . به خود بگید که اصلا من میخوام از موضوع های اطرافم بدون فهم انها بگذرم. در موقع درس خواندن هم در همان حد همیشگی مطالعه کنید و وقتی که بخشی از کتاب تمام شد در مورد موضوع های ان از خود سئوال کنید و پاسخ دهید . یعنی محک زدن دانسته ها را به نوعی به بعد از مطالعه موکول کنید نه همان موقع. وسواس یک فکر اجباری است که هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد دامنه خود را گسترده تر کرده و هر روز موضوعی جدید را در ذهن شما درگیر میکند لذا با آرامش و بی توجهی ان را از بین خواهید برد. این شمایید که باید در مقابلش بایستید نه با مقاومت بلکه با پذیرش و بی اعتنایی .





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین