با سلام. دوست عزیز درسته که در نوع زندگی های اجتماعی افرادی هستن که بدون ملاحظه ممکنه شخصیت دیگران را پایمال کنند و یا در غیاب فردی به بد گویی بپردازند و یا ... اما اگر بخواهیم در کنار استرس های روزمره نگران چنین مسئله ای هم باشیم که دیگر.... به علاوه نگرانی ما چه چیزی را حل می کند ؟ آیا از عملکرد آنها جلو گیری می کنه/ به نظر میاد این نوع استرس از نوع استرس های غیر معمول باشه و زمانی که به صورت اجبار و مکرر و آزار گونه وارد ذهن شما میشه به نوعی وسواس تبدیل می گردد. راه حل مقابله با این موضوع اینه که نسبت به این اقکار بی اعتنا باشید . بی اعتنایی ایجاد تنش و تلاش برای بیرون راندن افکار نیست چرا که این طوری فقط اونها را سمج تر می کنی . سعی کن این افکار را که در ذهنت حضور دارن بپذیری اما توجهه به اونها نکنی . مثل شخصی که قرار مورد بی اعتنایی شما باشه . به کارهای روزمره برسید . خود را با کارهای مورد علاقه مشغول کنید . با دوستی در ارتباط قرار گیرید . به پیاده روی با یک دوست بروید و... هر کاری که باعث بشه ناخوداگاه ذهنیت شما عوض بشه بدون آنکه براتون تنش ایجاد کنه. کاملا راحت و ریلکس. با آرامش. مطمئن باشید پس از مدتی رجوع این افکار کاهش پیدا می کنه اما این زمان بستگی به میزان وخامت حال شما و مزمن بودن افکار داره . اما مطمئن باشید با این کار منفعتی را به همراه خواهید داشت.
سلام
من یک نقطه ضعف بزرگ تو زندگیم دارم که هر لحظه ممکنه یکی از روی حسادت و تمسخربه روم بیاره و قصد داشته باشه ابروی منو ببره خصوصا توی دانشگاه الان این فکر به صورت یک وسواس فکری درآمده که هر لحظه فکر میکنم یک نفر قصد بی آبرویی منو داره. گرچه برای من این بی آبرویی اصلا مهم نیست و این شجاعت رو دارم که هر لحظه هر کسی تو هر شرایط ومکانی منو بی آبرو جلوه بده .الان زیر نظر روانپزشکم و دارم دارو مصرف میکنم. سوال من اینه بعد از چند ماه فکر نکردن به این موضوع میتونم ذهنمو در دست بگیرم که دیگه ضمیر نا خود آگاه منو اذیت نکنه چون ممکنه واقعا یه روزی یک نفر جلو یک جمعی منو بی آبرو کنه. من چیزی حدود 15 روزه که رفتم پیش روانپزشک میتونم بگم خصوصا الان 3 روزیه که حملات فکری من به 2 یا 3 مرتبه در شبانه روز رسیده که دیگه راجع بهش فکر نمیکنم خیلی خوبم خدا رو شکر .خلاصه سوال آیا من میتونم روزی نسبت به این فکر مقاوم بشوم ؟ تا کی روند فکر نکردن را باید ادامه داد؟(2ماه 3ماه یکسال) به لحاظ علمی و ساختار ضمیر ناخود آگاه و روان آدمی جواب این حقیر را بدهید
لطفا خیلی کلی و خوب بدون خلاصه راهنماییم کنید
جواب این مشاوره را تو رو خدا کمتر از 24 ساعت به من بدهید .
با تشکر از همکاری صمیمانه شما
در پناه خدا همواره برقرار و سلامت باشید.
با سلام. دوست عزیز درسته که در نوع زندگی های اجتماعی افرادی هستن که بدون ملاحظه ممکنه شخصیت دیگران را پایمال کنند و یا در غیاب فردی به بد گویی بپردازند و یا ... اما اگر بخواهیم در کنار استرس های روزمره نگران چنین مسئله ای هم باشیم که دیگر.... به علاوه نگرانی ما چه چیزی را حل می کند ؟ آیا از عملکرد آنها جلو گیری می کنه/ به نظر میاد این نوع استرس از نوع استرس های غیر معمول باشه و زمانی که به صورت اجبار و مکرر و آزار گونه وارد ذهن شما میشه به نوعی وسواس تبدیل می گردد. راه حل مقابله با این موضوع اینه که نسبت به این اقکار بی اعتنا باشید . بی اعتنایی ایجاد تنش و تلاش برای بیرون راندن افکار نیست چرا که این طوری فقط اونها را سمج تر می کنی . سعی کن این افکار را که در ذهنت حضور دارن بپذیری اما توجهه به اونها نکنی . مثل شخصی که قرار مورد بی اعتنایی شما باشه . به کارهای روزمره برسید . خود را با کارهای مورد علاقه مشغول کنید . با دوستی در ارتباط قرار گیرید . به پیاده روی با یک دوست بروید و... هر کاری که باعث بشه ناخوداگاه ذهنیت شما عوض بشه بدون آنکه براتون تنش ایجاد کنه. کاملا راحت و ریلکس. با آرامش. مطمئن باشید پس از مدتی رجوع این افکار کاهش پیدا می کنه اما این زمان بستگی به میزان وخامت حال شما و مزمن بودن افکار داره . اما مطمئن باشید با این کار منفعتی را به همراه خواهید داشت.