با سلام خدمت مشاور محترم.من خانوم 25 ساله ای هستم که یک سال و نیم است ازدواج کرده ام. و خانه دار هستم.از وقتی یادم میاید وسواس فکری و روحی شدید داشتم که الانم با من همراه است و به کلی زندگی من رو مختل کرده.هر بار موضوعی فکرم رو مشغول میکنه و اکثر اوقات از این میترسم که به بیماری لا علاجی مبتلا بشوم.من چند سال پیش قرار بود در یک کلینیک دندانپزشکی کار کنم که بیشتر از چند روز نتوانستم در آنجا بمانم.یک روز که وسایل بیماری رو جمع میکردم وسیله ای که دکتر برای او استفاده کرده بود روی دست من افتاد و خونش در امد.از اون روز همیشه این خوره در ذهنم است که نکند من از آن فرد ایدز یا هپاتیت گرفته باشم.و چیز دیگری که به تازگی فکرم را مشغول کرده اینست که در آن کلینیک با توجه به اینکه من هنوز آموزش ندیده بودم و همه چیز رو داشتم با دیدن یاد میگرفتم دکتری که رییس بود برای من و دو دستیار دیگر برنامه گذاشت.و من از فردای آن روز قرار شد تنها کار کنم و من چون چیزی بلد نبودم همان روز اول زده شدم و از آن کار استعفا دادم.و همان روزی که از آنجا خارج شدم وسایلی که استفاده شده بود برای بیماران را تنها با مایع تمیز کردم و چون طرز استفاده از دستگاه استریلیزاسیون را نمیدانستم همانطور گذاشتم ماندند.حال به این فکر میکنم اگر بعد از من کسی آنها را داخل دستگاه نگذاشته باشد و برای دیگران استفاده شده باشد و کسی از آنها آلوده شده باشد چی؟ نکند به دلیل نادانی من کسی به ویروسی آلوده شده باشد و من تا آخر عمر این عذاب وجدان را خواهم داشت و حتی در دنیای دیگر هم باید عذاب بکشم .تو رو خدا کمک کنید.فکرم خیلی خرابه.اصلا به آرامش نمیرسم.آیا نگرانی های من بی مورد است؟ همسرم میگوید تو ناراحتی اعصاب گرفتی.از تنهایی فکر وخیال میکنی.شما بگویید چه کنم؟من با این روند هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم.دلم نمیخواد بچمو دیوونه کنم.
با سلام. درست تشخیص دادید. شما دارای نوعی افکار وسواس گونه هستید که تا اراده نکنید نمیتویند از آنها خلاص بشید لذا اولین گام اینه که خودتون بخواهید تا درمان شوید .افکار شما همگی بر اساس حدسیات بنا شده و در اثر پرداختن زیاد به انها به یک باور و یقین تبدیل می شود . مثلا بیاید با هم اولین فکر را که خودتون عنون کردید بررسی کنیم .از کجا معلوم که فرد ی که خونش بر روی دست شما ریخته ایدز یا هپاتیت داشته . در ثانی تنها زمانی خون فرد آلوده می تواند آلودگی را منتقل کند که با خون شما در تماس قرار گیرد . و هزاران مسیر احتمالی دیگر که می تونه احتمال حدسیات شما را به صفر برسونه .برای برطرف شدن این وسواس باید افکار خود را کنترل کنید. اصلا باید زمان خود را ان قدر محدود کنید که به فکر کردن نیانجامد . و در زمانن چنین افکاری با علم به بی منطق بودن انها نسبت بهشون بی اعتنا باشید . خیلی اوقات وسواس ها به دلیل ندانستن یک مسئله خود را آزار می دهند بهتر است در این مواقه از شخص قابل اعتمادی ذهنیات خود را بپرسید و ذهن خود را خلاص کنید . مثلا اگر راه های دقیق انتقال ایدز را بدانید این قدر راحت در انتظار ابتلا به آن نمی مانید . پرستاران زیادی در بخش مربوط به این بیماری در بیمارستان ها مشغول به کارند آیا انتقال بیماری به این راحتی انجام می شود ؟سعی کنید برای دیگر افکار مخرب خود به دنبال راه های مفر باشید و ذهن خود را آزاد کنید . اگر وسواس شما توسط خودتون قابل کنترل نباشه باید دارو در مانی داشته باشید .
عنوان سوال:

با سلام خدمت مشاور محترم.من خانوم 25 ساله ای هستم که یک سال و نیم است ازدواج کرده ام. و خانه دار هستم.از وقتی یادم میاید وسواس فکری و روحی شدید داشتم که الانم با من همراه است و به کلی زندگی من رو مختل کرده.هر بار موضوعی فکرم رو مشغول میکنه و اکثر اوقات از این میترسم که به بیماری لا علاجی مبتلا بشوم.من چند سال پیش قرار بود در یک کلینیک دندانپزشکی کار کنم که بیشتر از چند روز نتوانستم در آنجا بمانم.یک روز که وسایل بیماری رو جمع میکردم وسیله ای که دکتر برای او استفاده کرده بود روی دست من افتاد و خونش در امد.از اون روز همیشه این خوره در ذهنم است که نکند من از آن فرد ایدز یا هپاتیت گرفته باشم.و چیز دیگری که به تازگی فکرم را مشغول کرده اینست که در آن کلینیک با توجه به اینکه من هنوز آموزش ندیده بودم و همه چیز رو داشتم با دیدن یاد میگرفتم دکتری که رییس بود برای من و دو دستیار دیگر برنامه گذاشت.و من از فردای آن روز قرار شد تنها کار کنم و من چون چیزی بلد نبودم همان روز اول زده شدم و از آن کار استعفا دادم.و همان روزی که از آنجا خارج شدم وسایلی که استفاده شده بود برای بیماران را تنها با مایع تمیز کردم و چون طرز استفاده از دستگاه استریلیزاسیون را نمیدانستم همانطور گذاشتم ماندند.حال به این فکر میکنم اگر بعد از من کسی آنها را داخل دستگاه نگذاشته باشد و برای دیگران استفاده شده باشد و کسی از آنها آلوده شده باشد چی؟ نکند به دلیل نادانی من کسی به ویروسی آلوده شده باشد و من تا آخر عمر این عذاب وجدان را خواهم داشت و حتی در دنیای دیگر هم باید عذاب بکشم .تو رو خدا کمک کنید.فکرم خیلی خرابه.اصلا به آرامش نمیرسم.آیا نگرانی های من بی مورد است؟
همسرم میگوید تو ناراحتی اعصاب گرفتی.از تنهایی فکر وخیال میکنی.شما بگویید چه کنم؟من با این روند هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم.دلم نمیخواد بچمو دیوونه کنم.


پاسخ:

با سلام. درست تشخیص دادید. شما دارای نوعی افکار وسواس گونه هستید که تا اراده نکنید نمیتویند از آنها خلاص بشید لذا اولین گام اینه که خودتون بخواهید تا درمان شوید .افکار شما همگی بر اساس حدسیات بنا شده و در اثر پرداختن زیاد به انها به یک باور و یقین تبدیل می شود . مثلا بیاید با هم اولین فکر را که خودتون عنون کردید بررسی کنیم .از کجا معلوم که فرد ی که خونش بر روی دست شما ریخته ایدز یا هپاتیت داشته . در ثانی تنها زمانی خون فرد آلوده می تواند آلودگی را منتقل کند که با خون شما در تماس قرار گیرد . و هزاران مسیر احتمالی دیگر که می تونه احتمال حدسیات شما را به صفر برسونه .برای برطرف شدن این وسواس باید افکار خود را کنترل کنید. اصلا باید زمان خود را ان قدر محدود کنید که به فکر کردن نیانجامد . و در زمانن چنین افکاری با علم به بی منطق بودن انها نسبت بهشون بی اعتنا باشید . خیلی اوقات وسواس ها به دلیل ندانستن یک مسئله خود را آزار می دهند بهتر است در این مواقه از شخص قابل اعتمادی ذهنیات خود را بپرسید و ذهن خود را خلاص کنید . مثلا اگر راه های دقیق انتقال ایدز را بدانید این قدر راحت در انتظار ابتلا به آن نمی مانید . پرستاران زیادی در بخش مربوط به این بیماری در بیمارستان ها مشغول به کارند آیا انتقال بیماری به این راحتی انجام می شود ؟سعی کنید برای دیگر افکار مخرب خود به دنبال راه های مفر باشید و ذهن خود را آزاد کنید . اگر وسواس شما توسط خودتون قابل کنترل نباشه باید دارو در مانی داشته باشید .





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین