با سلام . دوست خوبم مشکل اینجاست که شما حرفتون رو به چیزی استناد میدی که به هیچ وجه سندیت علمی نداره . چه کسی گفته که اختلافات دوران بچگی با خواهر و برادر موجب ارتباط صلح امیز در بزرگسالی میشه ؟اگر به روایات اخلاقی از ائمه نگاهی داشته باشید انها حتی در قبال افرادی که مسلمان هم نبوده اند قهر نمی کردند و با مدارا و خوش اخلاقی و گذشت باهاشون رفتار می کرده اند اگر ما هم خودمون رو مطیع و مقلد اونها می دونیم باید سعی کنیم که بهترین روش را در مواجهه با برادرمون که بی نمازی او نها از روی جهالت و نادانی است داشته باشیم . شما می تونی با اخلاق خوب و گذشت خودت حتی او را هم متوجه کار خوبش بکنی اگر او در خودش به این نتیج برسه که دینداریو نماز خواند ن و عبادات و اخلاقیات باعث میشه که شما با او خوش رفتار باشی به مرور به نماز علاقه پیدا می کنه . پس قهر شما نه تنها نتیجه ای نداره بلکه شاید او رو از دین هم منزجر تر کنه .دین دار ها باید سعی کنند با موجه کردن رفتارشون دیگران رو جذب کنند نه انکه اونها رو جدا از خود بدونن. این طوری مهر تاییدیه خود را برای انها صادر می کنند .پس به آرامی و با محبت به سوی او برو . چه اینکه خداوند هم احترام به بزرگتر رو واجب دونسته .آرام آرام به او محبت کن . به او سلام کن . نگاهش کن و ...
من یه سوال با کد 766789از شما پرسیدم از جوابی که دادید کاملا راضی ام وقبول دارم اما ما الان حدودا5ساله که حتی یه نگاه مستقیم تو صورت هم ننداختیم و حتی یک کلمه باهم حرف نزدیم درضمن ما هیچ بحثی باهم نداریم من اصلا به کارایی که اون انجام میده وموجب ازار بقیه میشه نه گیر میدم نه با کسی درموردش حرف میزنم من خودمم قبلا به این نتیجه رسیده بودم که بهترین راه اینه که باهاش اشتی کنم ولی خوب بعد از 5سال تقریبا خیلی خیلی خیلی سخته تازه من نسبت به اون یه احساس نفرت خاص دارم که نسبت به کفار ندارم با این وجود دیگه جایی برا اشتی کردن نمی مونه بزار اینطوری بهتون بگم خواهرو برادرایی که تو زمان بچگی باهم خوب بودن تو زمان بزرگسالی باهم بد میشن و خواهر و برادرایی که تو زمان بچگی باهم بد بودن تو زمان بزرگی باهم خوبن من 7تاخواهروبرادر دارم رابطم باهمشون همینطور بوده بغیه رو دیگه نمی دونم خلاصه من از اون گروهیم که تا بچگی با برادرم خوب بودم والان ازش بدم میاد ولی اون موقع برادرم خیلی بهتر بود ورزش می کرد نماز می خوند اخلاق بهتری داشت ولی حالا چی؟ خلاصه با این وضعیت تنها دلیلی که باعث میشه باهاش اشتی کنم اینه که می گن اگه بابرادرت قهر باشی نمازت قبول نیست ولی من حتی نمازمو زمین گذاشتم چون نمی تونم با این هیولا اشتی کنم دیگه حرفی واسه گفتن ندارم حالا شما فقط نظر بدید اگرم می تونید من رو قانع کنید که باهاش اشتی کنم
با سلام . دوست خوبم مشکل اینجاست که شما حرفتون رو به چیزی استناد میدی که به هیچ وجه سندیت علمی نداره . چه کسی گفته که اختلافات دوران بچگی با خواهر و برادر موجب ارتباط صلح امیز در بزرگسالی میشه ؟اگر به روایات اخلاقی از ائمه نگاهی داشته باشید انها حتی در قبال افرادی که مسلمان هم نبوده اند قهر نمی کردند و با مدارا و خوش اخلاقی و گذشت باهاشون رفتار می کرده اند اگر ما هم خودمون رو مطیع و مقلد اونها می دونیم باید سعی کنیم که بهترین روش را در مواجهه با برادرمون که بی نمازی او نها از روی جهالت و نادانی است داشته باشیم . شما می تونی با اخلاق خوب و گذشت خودت حتی او را هم متوجه کار خوبش بکنی اگر او در خودش به این نتیج برسه که دینداریو نماز خواند ن و عبادات و اخلاقیات باعث میشه که شما با او خوش رفتار باشی به مرور به نماز علاقه پیدا می کنه . پس قهر شما نه تنها نتیجه ای نداره بلکه شاید او رو از دین هم منزجر تر کنه .دین دار ها باید سعی کنند با موجه کردن رفتارشون دیگران رو جذب کنند نه انکه اونها رو جدا از خود بدونن. این طوری مهر تاییدیه خود را برای انها صادر می کنند .پس به آرامی و با محبت به سوی او برو . چه اینکه خداوند هم احترام به بزرگتر رو واجب دونسته .آرام آرام به او محبت کن . به او سلام کن . نگاهش کن و ...