با عرض سلام خدمت شما من دختر و مجردهستم و 20 سالمه. خانم دکتر من تو زندگیم موقعیتهایی رو دارم که اطرافیانم ارزوی اونها رو دارن. ولی من همیشه به هنر و ریاضیات علاقه داشتم اما متاسفانه بر اثر نبود راهنمای مناسب راه زندگیم جور دیگه ای چرخید و من الان دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات هستم و رشتمو دوست دارم ولی نه اونقدر. و فقط به خاطر ارزشهای خانواده ام انتخاب کردم. و حالا احساس میکنم هدفمو گم کردم، انگیزه ای برای تحصیل ندارم با وجود اینکه عاشق درسم و معدلم هم همیشه خوب بوده. ولی همش میگم این همه ادم مهندس شدن چه فایده من که هدف خاصی ندارم. البته من مهندسی معماری خیلی دوست داشتم ولی نتونستم برم. به نظر شما این که من بی هدف زندگی میکنم خطری برای آینده ام داره یا خیر؟ ایا باید برای زندگیم یه راه محکم همراه با دلیل و شناخت پیداکنم؟ منی که استعداد دارم آیا در آینده حسرت راه مورد علاقم منو دیوونه نمیکنه؟ یا نه زندگی اهداف والاتری داره که والاتر از اهداف مادی ما هستن و هر انسانی با رسیدن به اونها ست که آرامش میگیره؟ من به تجربه نیاز دارم. ممنون از اینکه راهنماییم میکنید.....
با سلام. دوست خوبم داشتن علاقه در انجام کار ها خیلی مهمه اما دلیل بر ان نیست که هر چیزی رو به غیر از علائق اصلی پس بزنیم و به امید شکست به انتظار بشینیم. اتفاقا این نوع موقعیت ها باعث میشه که بفهمیم می تونیم در شرایط دیگری هم موفق بشیم و تنها حرکت در مسیر چند موضوع اصلی و مورد علاقه موفقیت نمی اورد . سعی کن حالا که داری در این رشت درس می خونی خودت ورعلاقمند کنی و خود گویی های درونی رو در جهت مثبت تغییر بدی .اینکه مدام بگی به خاطر دیگری دارم درس می خونم و اصا از وضعیتم راضی نیستم و ... اوضاع را درست نمی کنه . بهتره فکر کنی حتما مسایلی هست که با وجود حضور در این رشته از انها لذت ببری به علاوه کی گفته که باید علائق خود را در دانشگاه دنبال کنیم . این همه کلاس های غیر اکادمیک هستن که می تونی در اونها علاقه خودت را دنبال کنی. نظر من اینه که با علاقه و هدف زندگی کن نه انکه صرفا رشته ات رو تغییر بدهی بلکه بیشتر فکر کنی و راه حل های مختلف رو تجربه کنی و تصمیم های جدید را بهتر بگیری.
عنوان سوال:

با عرض سلام خدمت شما
من دختر و مجردهستم و 20 سالمه.
خانم دکتر من تو زندگیم موقعیتهایی رو دارم که اطرافیانم ارزوی اونها رو دارن. ولی من همیشه به هنر و ریاضیات علاقه داشتم اما متاسفانه بر اثر نبود راهنمای مناسب راه زندگیم جور دیگه ای چرخید و من الان دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات هستم و رشتمو دوست دارم ولی نه اونقدر. و فقط به خاطر ارزشهای خانواده ام انتخاب کردم. و حالا احساس میکنم هدفمو گم کردم، انگیزه ای برای تحصیل ندارم با وجود اینکه عاشق درسم و معدلم هم همیشه خوب بوده. ولی همش میگم این همه ادم مهندس شدن چه فایده من که هدف خاصی ندارم.
البته من مهندسی معماری خیلی دوست داشتم ولی نتونستم برم.
به نظر شما این که من بی هدف زندگی میکنم خطری برای آینده ام داره یا خیر؟ ایا باید برای زندگیم یه راه محکم همراه با دلیل و شناخت پیداکنم؟ منی که استعداد دارم آیا در آینده حسرت راه مورد علاقم منو دیوونه نمیکنه؟ یا نه زندگی اهداف والاتری داره که والاتر از اهداف مادی ما هستن و هر انسانی با رسیدن به اونها ست که آرامش میگیره؟
من به تجربه نیاز دارم. ممنون از اینکه راهنماییم میکنید.....


پاسخ:

با سلام. دوست خوبم داشتن علاقه در انجام کار ها خیلی مهمه اما دلیل بر ان نیست که هر چیزی رو به غیر از علائق اصلی پس بزنیم و به امید شکست به انتظار بشینیم. اتفاقا این نوع موقعیت ها باعث میشه که بفهمیم می تونیم در شرایط دیگری هم موفق بشیم و تنها حرکت در مسیر چند موضوع اصلی و مورد علاقه موفقیت نمی اورد . سعی کن حالا که داری در این رشت درس می خونی خودت ورعلاقمند کنی و خود گویی های درونی رو در جهت مثبت تغییر بدی .اینکه مدام بگی به خاطر دیگری دارم درس می خونم و اصا از وضعیتم راضی نیستم و ... اوضاع را درست نمی کنه . بهتره فکر کنی حتما مسایلی هست که با وجود حضور در این رشته از انها لذت ببری به علاوه کی گفته که باید علائق خود را در دانشگاه دنبال کنیم . این همه کلاس های غیر اکادمیک هستن که می تونی در اونها علاقه خودت را دنبال کنی. نظر من اینه که با علاقه و هدف زندگی کن نه انکه صرفا رشته ات رو تغییر بدهی بلکه بیشتر فکر کنی و راه حل های مختلف رو تجربه کنی و تصمیم های جدید را بهتر بگیری.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین