سلام..ببنده سوالم سه روز پیش با کد1136586 وارد کردم..امروز با امید اومدم جوابمو بخونم اما دریغ.... باور کنید نمیتونم از خونه برم بیرون درست حسابی وگرنه میرفتم مشاوره حضوری...<br /><br />خانوادم از ترس اینکه مبادا من بخام برگردم سر زندگیم کلی دارن بهم سخت میگیرن....لطفا راهنماییم کنید ..باور کنید منو همسرم همدیگرو میخایم شرایط همو درک میکنیم ولی از بس من به مشکلاتی که از سمت خانوادم ممکن برامون پیش بیاد همش میخام رابطمو تموم کنم..اما از طرفیم نمیتونم..بعد طلاقم واقعا تو خونه اذیت شدم..همش سرکوفت سرزنش همش کتک..کاش جوری بود که جاشون نمیمون رو بدن و صورتم...<br /><br /><br />همسرم حتی حاضر شده تمام جهازم خودش بخره..اما خانوادم میگن اون اگه بخاد برگرده باید 400 تا سکه مهرت کنه..هر هزینه ایم تا الان برات کردیم پرداخت کن..حق مسکنم بده به تو...خوب بنده خدا ز کجا بیاره اینهمه شرط و شروط انجام بده..من خودم  دلم باش میسوزه....<br /><br />لطفا راهنماییم کنید.جواب سوالم بدید زودتر..خواهش میکنم
باسلامدوست گرامی در یادداشت قبلی من از شما خواستم توضیحات بیشتری در مورد علت طلاق تان برای من عنوان کنید.ولی به هر حال وقتی یک زندگی یک بار با شکست مواجه می شود باید برای از سر گیری ان این راه اشتباهات مجدد مسدود شود لذا بهتر است شما دو نفر قبل از رفتن به زندگی خود حتما چند جلسه مشاوره حضوری داشته باشید تا مشکلات ارتباطی تان کاسته شود و با حداکثر مهارت وارد زندگی مشترک شوید.در مورد دخالتها و مخالفتهای خانواه هم توصیه من این است که حتی اگر خانواده تان ازارتان می دهد اما حمایتشان را از دست ندهید. با همسر سابق تان صحبت کنید و با هم توافق کنید که ایشان شرط و شروط خانواده تان را بپذیرند ولی بعد از ازدواج شرط و شروط را خودتان دو نفر تعدیل بخشید مثلا میزان مهریه در حد توان ایشان شود و ..سعی کنید نظر خانواده را جلب کنید تاحداقل این بار با رضایت خانواده ازدواج نمایید ولی بعد از ازدواج خودتان دو نفر می توانید در مورد ادامه این روند تصمیم بگیرید.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

سلام..ببنده سوالم سه روز پیش با کد1136586 وارد کردم..امروز با امید اومدم جوابمو بخونم اما دریغ.... باور کنید نمیتونم از خونه برم بیرون درست حسابی وگرنه میرفتم مشاوره حضوری...<br /><br />خانوادم از ترس اینکه مبادا من بخام برگردم سر زندگیم کلی دارن بهم سخت میگیرن....لطفا راهنماییم کنید ..باور کنید منو همسرم همدیگرو میخایم شرایط همو درک میکنیم ولی از بس من به مشکلاتی که از سمت خانوادم ممکن برامون پیش بیاد همش میخام رابطمو تموم کنم..اما از طرفیم نمیتونم..بعد طلاقم واقعا تو خونه اذیت شدم..همش سرکوفت سرزنش همش کتک..کاش جوری بود که جاشون نمیمون رو بدن و صورتم...<br /><br /><br />همسرم حتی حاضر شده تمام جهازم خودش بخره..اما خانوادم میگن اون اگه بخاد برگرده باید 400 تا سکه مهرت کنه..هر هزینه ایم تا الان برات کردیم پرداخت کن..حق مسکنم بده به تو...خوب بنده خدا ز کجا بیاره اینهمه شرط و شروط انجام بده..من خودم&nbsp; دلم باش میسوزه....<br /><br />لطفا راهنماییم کنید.جواب سوالم بدید زودتر..خواهش میکنم


پاسخ:

باسلامدوست گرامی در یادداشت قبلی من از شما خواستم توضیحات بیشتری در مورد علت طلاق تان برای من عنوان کنید.ولی به هر حال وقتی یک زندگی یک بار با شکست مواجه می شود باید برای از سر گیری ان این راه اشتباهات مجدد مسدود شود لذا بهتر است شما دو نفر قبل از رفتن به زندگی خود حتما چند جلسه مشاوره حضوری داشته باشید تا مشکلات ارتباطی تان کاسته شود و با حداکثر مهارت وارد زندگی مشترک شوید.در مورد دخالتها و مخالفتهای خانواه هم توصیه من این است که حتی اگر خانواده تان ازارتان می دهد اما حمایتشان را از دست ندهید. با همسر سابق تان صحبت کنید و با هم توافق کنید که ایشان شرط و شروط خانواده تان را بپذیرند ولی بعد از ازدواج شرط و شروط را خودتان دو نفر تعدیل بخشید مثلا میزان مهریه در حد توان ایشان شود و ..سعی کنید نظر خانواده را جلب کنید تاحداقل این بار با رضایت خانواده ازدواج نمایید ولی بعد از ازدواج خودتان دو نفر می توانید در مورد ادامه این روند تصمیم بگیرید.با تشکر از تماس شما





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین