با عرض سلام
بنده حدود یک سال پیش با دختری که رابطه دوستی داشتم با مخالفت شدیدخانواده و فقط به صرف لج بازی با خانواده ام ازدواج کردم،اکنون حدود هفت ماه است که زندگی مشرک زیر یک سقف را با وی ادامه می دهم،به خاطر رفتارهای بد و جنگ های تقریبا هر روزه که با وی دارم که گاهی منجر به زد وخرد می شود از وی دل سرد شده ام از طرفی دلم نمی خواهد مانند ازدواجم عجولانه و در عصبانیت تصمیمی بگیرم که پس از آن پشیمان شوم از طرفی با کوتاه آمدن در خیل بی احترامی ها و حرمت شکنیهای وی به حدی غرور خود را در هم شکسته ام که نای هیچ کاری را ندارم،گاهی به گناهم فکر میکنم و سرنوشت وی پس از طلاق و از خود متنفر می شوم....اگر فکر میکنید راهی هست کمکم کنید.ممنون

باسلامکاربر گری به طور قطع کسی که برای لجبازی و مقابله با خانواده ، اقدام به یک ازدواج نموده پس به طور قطع همان رفتارهای غلط و هیجانی را وارد زندگی زناشویی خویش نیز کرده است و با همسرش هم این گونه رفتار می کند.البته در زندگی مشترک همه تقصیرات متوجه یک نفر نیست بلکه هر دو زوجین در بروز مشکلات نقش دارند. لذا هر دو شما برای اصلاح الگوهای رفتاری تان باید اقدام جدی داشته باشید تا مانند ازدواجتان، تصمیم شتابزده نگیرید.توضیحات شما ناقص بود یعنی به نوع و محتوای مشکلات خود اشاره ای نکردید پس لطفا چند مورد اختلافات رایج تان را به طور موردی برای من توضیح دهید تا بتوانم راهنمایی تان کنم.منتظر تماس بعدی شما هستم.با تشکر از تماس شما