سلام پسری هستم 21 ساله دانشجوی دوره کارشناسی.بنده 1سال و نیم پیش با دختر خانم دانشجویی در دانشگاه اشنا شدم که 1 سال از من کوچکتر هستند و به دلیل اعتقادات مذهبی که هردو داشتیم از همان ابتدا برای ازدواج رابطه برقرار کردیم و در زمان پیدا کردن شناخت از هم، با صحبت و پرسیدن سوال رفته رفته علاقه شدیدی بین ما ایجاد شد و بعد از شناخت هم، مساله را هر دو با خانواده هایمان مطرح کردیم هر دو خانواده با دیدار ما در دانشگاه مخالفتی نکردند و به دلیل دور بودن مسافت محل سکونتمان از هم در تعطیلات عید و تابستان واقعا عذاب کشیدیم از دوری، و من در تابستان از پدرم خواستم به خواستگاری برویم که قبول نکردند و گفتند بیشتر آشنا بشید اما وقتی در صحبت های بعدی گفتم شناختمان از هم در حد دیدار و صحبت کامل شده متوجه شدم بخاطر کار نداشتن من و بقول خودشان نداشتن شرایط که فقط منظورشان کار و پول است اقدامی تا پایان تحصیلم که 3 سال دیگر است نمی کنند. اما ادامه دادن ما به رابطه ی مان تنها در دانشگاه با وجود دوری در تعطیلات طولانی واقعا دشوار است، و دچار برخی مشکلات روحی نیز شده ایم مثلا فکرم اکثرا مشغول است و تمرکز کافی ندارم.این دخت خانم از من میخوان که به خواستگاری بریم شاید پدرش قبول کند که عقد کنیم و همدیگرو ببینیم اگر هم مخالف باشد میتوانند تاحدی راضیش کنند چون ما رابطه داریم فقط عقد کنیم رسمی میشود حال چگونه پدرم را راضی کنم تا با همین شرایطم اقدام کند او از صحبت کردن در این موضوع فرار می کند؟من هم می توانم بعد عقد با انگیزه و انرژی در کنار همسرم به دنبال کار باشم و کار پیدا کنم یک نکته را هم اضافه کنم مادرم 3 سال پیش فوت شده و اطرافیانم هم، با پدرم هم عقیده هستند یعنی خودم به تنهایی باید او را راضی کنم لطفا کمکم کنین با تشکر فراوان
باسلامکاربر گرامی در چنین شرایطی عمدتا مردان خیلی انعطاف ناپذیر تر هستند و راضی کردن شان مشکل است و به همین دلیل در موضوعاتی مانند موضوع شما سعی می شود از کمک و مساعدت مادر که عاطفی تر است استفاد شود ولی از آنجا که متاسفانه شما مادر خود را از دست داده اید بهتر است از سایر زنان فامیل به خصوص مادربزرگ پدری یا عمه و .. استفاده کنید.درست است که اطرافیان هم با این ازدواج در حال حاضر مخالفند اما زنان بر خلاف مردان احساسی تر و انعطاف پذیر تر هستند و لذا اگر شما دراین زمینه به اندازه کافی با فرد مذکور صحبت کنید و از مشکلات عاطفی تان صحبت کرده و از طرف دیگر عنوان کنید که ادامه دادن این رابطه بدون رسمیت امکان پذیر نیست و .. امکان دارد که این خانم زودتر راضی شده و با پدرتان صحبت کند و وی را راضی نماید.با تشکر از تماس شما
عنوان سوال:

سلام پسری هستم 21 ساله دانشجوی دوره کارشناسی.بنده 1سال و نیم پیش با دختر خانم دانشجویی در دانشگاه اشنا شدم که 1 سال از من کوچکتر هستند و به دلیل اعتقادات مذهبی که هردو داشتیم از همان ابتدا برای ازدواج رابطه برقرار کردیم و در زمان پیدا کردن شناخت از هم، با صحبت و پرسیدن سوال رفته رفته علاقه شدیدی بین ما ایجاد شد و بعد از شناخت هم، مساله را هر دو با خانواده هایمان مطرح کردیم هر دو خانواده با دیدار ما در دانشگاه مخالفتی نکردند و به دلیل دور بودن مسافت محل سکونتمان از هم در تعطیلات عید و تابستان واقعا عذاب کشیدیم از دوری، و من در تابستان از پدرم خواستم به خواستگاری برویم که قبول نکردند و گفتند بیشتر آشنا بشید اما وقتی در صحبت های بعدی گفتم شناختمان از هم در حد دیدار و صحبت کامل شده متوجه شدم بخاطر کار نداشتن من و بقول خودشان نداشتن شرایط که فقط منظورشان کار و پول است اقدامی تا پایان تحصیلم که 3 سال دیگر است نمی کنند. اما ادامه دادن ما به رابطه ی مان تنها در دانشگاه با وجود دوری در تعطیلات طولانی واقعا دشوار است، و دچار برخی مشکلات روحی نیز شده ایم مثلا فکرم اکثرا مشغول است و تمرکز کافی ندارم.این دخت خانم از من میخوان که به خواستگاری بریم شاید پدرش قبول کند که عقد کنیم و همدیگرو ببینیم اگر هم مخالف باشد میتوانند تاحدی راضیش کنند چون ما رابطه داریم فقط عقد کنیم رسمی میشود حال چگونه پدرم را راضی کنم تا با همین شرایطم اقدام کند او از صحبت کردن در این موضوع فرار می کند؟من هم می توانم بعد عقد با انگیزه و انرژی در کنار همسرم به دنبال کار باشم و کار پیدا کنم یک نکته را هم اضافه کنم مادرم 3 سال پیش فوت شده و اطرافیانم هم، با پدرم هم عقیده هستند یعنی خودم به تنهایی باید او را راضی کنم لطفا کمکم کنین
با تشکر فراوان


پاسخ:

باسلامکاربر گرامی در چنین شرایطی عمدتا مردان خیلی انعطاف ناپذیر تر هستند و راضی کردن شان مشکل است و به همین دلیل در موضوعاتی مانند موضوع شما سعی می شود از کمک و مساعدت مادر که عاطفی تر است استفاد شود ولی از آنجا که متاسفانه شما مادر خود را از دست داده اید بهتر است از سایر زنان فامیل به خصوص مادربزرگ پدری یا عمه و .. استفاده کنید.درست است که اطرافیان هم با این ازدواج در حال حاضر مخالفند اما زنان بر خلاف مردان احساسی تر و انعطاف پذیر تر هستند و لذا اگر شما دراین زمینه به اندازه کافی با فرد مذکور صحبت کنید و از مشکلات عاطفی تان صحبت کرده و از طرف دیگر عنوان کنید که ادامه دادن این رابطه بدون رسمیت امکان پذیر نیست و .. امکان دارد که این خانم زودتر راضی شده و با پدرتان صحبت کند و وی را راضی نماید.با تشکر از تماس شما





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین