سلام خسته نباشید خواهری دارم 27 ساله که 5 سال است ازدواج کرده قبل از ازدواجش ادمی بود که بعد از اینکه از مهمانی یا مکانی میامدیم از افراد از خانه انها میگفت به غیبت میرسید وبعد هم دعوا بین اعضا خانواده متاسفانه خانواده ام جلویش را نمیگرفتند بلکه گاهی هم همراهی اش میکردن نسبت به دیگران نیز حسادت داشت تا اینکه ازدواج کرد همسر عالی و خانواده ی همسرش بسیار خوبند ناز خواهرم هم خیلی خریدار داشت اما متاسفانه خواهرم خوی خشنی پیدا کرده بعد از هر مهمانی با شوهرش دعوا میکند اورا میزند حتی شوهرش وقتی میخاد بره از خانه بیرون تا این دعوا تمام شود نمیگذارد سر و صدا میکند جلو همسایه ها ابرو نگذاشته همسرش بهترین ها را برایش فراهم کرده پدر مادرم هم همینطور اما قدر نشناس است و هنوز میگه کاری برام نکردین وظیفتونه فرزندی 2 ساله دارد جلوی او دعوا میکند چاقو برداشته و میگوید رگم را میزنم !!!وقتی عصبانی میشود چیزی جلویش را نمیگیرد هر هفته یا دو هفته یکبار در خانه شان دعواست نمازش را میخواند ولی اینکارهارا هم میکند مادر و پدرم در گذشته اینگونه بودند اما نه به این شدت در حد دعوا فقط انها هم بد عصبانی میشدند اما نه چاقو بردارن حالا من با صحبتام بینشون خوبی را ایجاد کردم با خیلیا برا مشکلاتشون حرف زدم خوب شدن اما خواهرم یه گوشش دره یکی دروازه .تا یه هفته خوبه ولی باز همون ادم پر توقع اهل غیبت عصبی میشه دکتر کمکم کنید پدر مادرم شوهر خواهر و بچه اش دارن نابود میشن کمک کمک کمک
سلام. درمان خواهر شما به این است که اولا نعمتهایی را که دارند ببینند و ثانیا شکر گزاری آنها را بکنند ؛ از خداوند متعال و از کسانی که واسطه ی این نعمت هستند .این کار به اجبار صورت نمی گیرد ؛ شما باید نعمتها را به مرور زمان به ایشان متذکر شوید و ایشان را بترسانید از این که خدای نکرده این نعمتها از ایشان گرفته شود .ایشان باید عواقب از دست دادن هر یک از نعمتها متوجه شوند . به دنبال آن هم از خدا تشکر کنند و هم از کسانی که واسطه ی نعمت می باشند .اگر این حالت در ایشان زنده شود ، بسیاری از مشکلات ایشان برطرف می گردد.موفق باشید.
عنوان سوال:

سلام خسته نباشید
خواهری دارم 27 ساله که 5 سال است ازدواج کرده قبل از ازدواجش ادمی بود که بعد از اینکه از مهمانی یا مکانی میامدیم از افراد از خانه انها میگفت به غیبت میرسید وبعد هم دعوا بین اعضا خانواده متاسفانه خانواده ام جلویش را نمیگرفتند بلکه گاهی هم همراهی اش میکردن نسبت به دیگران نیز حسادت داشت تا اینکه ازدواج کرد همسر عالی و خانواده ی همسرش بسیار خوبند ناز خواهرم هم خیلی خریدار داشت اما متاسفانه خواهرم خوی خشنی پیدا کرده بعد از هر مهمانی با شوهرش دعوا میکند اورا میزند حتی شوهرش وقتی میخاد بره از خانه بیرون تا این دعوا تمام شود نمیگذارد سر و صدا میکند جلو همسایه ها ابرو نگذاشته همسرش بهترین ها را برایش فراهم کرده پدر مادرم هم همینطور اما قدر نشناس است و هنوز میگه کاری برام نکردین وظیفتونه فرزندی 2 ساله دارد جلوی او دعوا میکند چاقو برداشته و میگوید رگم را میزنم !!!وقتی عصبانی میشود چیزی جلویش را نمیگیرد هر هفته یا دو هفته یکبار در خانه شان دعواست نمازش را میخواند ولی اینکارهارا هم میکند مادر و پدرم در گذشته اینگونه بودند اما نه به این شدت در حد دعوا فقط انها هم بد عصبانی میشدند اما نه چاقو بردارن حالا من با صحبتام بینشون خوبی را ایجاد کردم با خیلیا برا مشکلاتشون حرف زدم خوب شدن اما خواهرم یه گوشش دره یکی دروازه .تا یه هفته خوبه ولی باز همون ادم پر توقع اهل غیبت عصبی میشه دکتر کمکم کنید پدر مادرم شوهر خواهر و بچه اش دارن نابود میشن کمک کمک کمک


پاسخ:

سلام. درمان خواهر شما به این است که اولا نعمتهایی را که دارند ببینند و ثانیا شکر گزاری آنها را بکنند ؛ از خداوند متعال و از کسانی که واسطه ی این نعمت هستند .این کار به اجبار صورت نمی گیرد ؛ شما باید نعمتها را به مرور زمان به ایشان متذکر شوید و ایشان را بترسانید از این که خدای نکرده این نعمتها از ایشان گرفته شود .ایشان باید عواقب از دست دادن هر یک از نعمتها متوجه شوند . به دنبال آن هم از خدا تشکر کنند و هم از کسانی که واسطه ی نعمت می باشند .اگر این حالت در ایشان زنده شود ، بسیاری از مشکلات ایشان برطرف می گردد.موفق باشید.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین